Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
track clearer
جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
Other Matches
clearer
روشن کردن صاف کردن شفاف کردن
clearer
خالص کردن
clearer
از گمرک دراوردن
clearer
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clearer
دفع توپ ازحوالی دروازه
clearer
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearer
نص
clearer
صریح
clearer
سیگنال RSC که یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
clearer
تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearer
کلید پاک کردن صفحه نمایش
clearer
روشن زدودن
clearer
شفاف
clearer
آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearer
پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه
clearer
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clearer
ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearer
مجاز کردن یک سخت افزاربرای استفاده
clearer
توضیح دادن
clearer
واضح کردن
clearer
: روشن کردن
clearer
ترخیص کردن
clearer
شفاف زدودن
clearer
واضح
clearer
صاف صریح
clearer
زلال
clearer
:اشکار
clearer
صاف کردن
clearer
تبرئه کردن
clearer
جدا
clearer
درست
clearer
بطور واضح
clearer
پاک کردن
clearer
پیام کشف روشن کردن
clearer
رفع خطر صاف
clearer
روشن
clearer
فهماندن
snowplough
[ snow-clearer]
برف روب
[آلت برف پاک کن ]
track
جاده
to be on one's track
مراقب حال کسی بودن
track
دنبال کردن یک مسیر به درستی
track
یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
track
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track
شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
track
تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
track
راهچه
track
خط
track
مسیر دو
track down
<idiom>
جستجو کردن
to keep the track of something
پیوسته ازچیزی اگاهی داشتن
to keep the track of something
ردچیزیراداشتن
to be on one's track
زاغ سیاه کسی راچوب زدن
to be on one's track
رد کسیرا گرفتن
one track
فقط در یک وهله
one track
فاقد قوه ارتجاعی
one track
یک راهه
one track
کوتاه فکر
off the track
از موضوع پرت
off the track
ازخط پی گم کرده
off the track
بیرون
y track
سه راهی در خط اهن
i followed his track
ردپایش را گرفتم
keep track of
<idiom>
نگهداری یاداشت
track off
انحراف از مسیر تعقیب هدف رد شدن نقطه نشانی از روی هدف در نشانه روی
track
با طناب کشیدن راه
track
توالی ردپاراگرفتن
track
اثار
track
مسیر
track
خط اهن جاده
track
دنبال کردن
track
لبه
track
باریکه
track
شیار
track
رد پا
track
اثر
track
راه
track
نشان
track
مسابقه دویدن
track
پی کردن
track
تسلسل
track
پیگردی کردن
track
تعقیب مسیر کردن
track
ایز
track
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track
تعقیب کردن
track
خط سیر
track
ایز راه
track
ردیابی کردن
track
رد
track
زمین بازیهای میدانی
track
مسیرطی شده
track
ادامه گوی در مسیربولینگ
track
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track
پیدا کردن
track tension
تنظیم شنی تانک
training track
مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
trick track
بازی تخته نردقدیمی
true track
تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
track circuit
مدار خط
track telling
ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
track spacing
فاصله بین تعقیبها
track return
مدار برگشت
track
[American E]
سکوی ایستگاه راه آهن
track density
تراکم شیار
track diagram
دیاگرام خط
track meeting
مسابقه دوومیدانی
track bond
ربط
track mode
روش تعقیب هدف
track mode
روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
track per inch
مقیاسی از تراکم ذخیره دیسکهای مغناطیسی
track tension
کششی شنی
track pitch
فاصله شیار
track down a person
رد پای کسی را گرفتن و او رادستگیر کردن
track pitch
گام شیار درجه شیار
track production
فهور هدف
track production
شروع تعقیب هدف
yard track
ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
cinder track
زمین دو
track number
زمانشمار
track shoe
عاج
warning track
منطقهجریمه
one-track mind
فردیکهتنهابهیکچیزعلاقمنداست
title track
قطعهموسیقیکهپسازنام آلبوم میآید
track meet
مسابقاتورزشی
lose track of
<idiom>
ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
off the beaten track
<idiom>
غیر عادی
one-track mind
<idiom>
تنها به یک چیز فکر کردن
inside track
<idiom>
سودبردن
to lose track
[of]
فراموش کنند
[یا دیگر ندانند]
که شخصی
[چیزی]
کجا است
music track
تیتر آهنگ
music track
تیتر موسیقی
[روی محیط ضبط صوت]
track link
اتصالشیار
track lighting
لامپشیار
track record
سابقه
track record
آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track record
پیشینه
track records
سابقه
track records
آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track records
پیشینه
bogie and track
مراحللاستیکسازی
curtain track
میلهپرده
exit track
خروجیخطآهن
locomotive track
مسیرلوکوموتیو
rail track
خطآهن
rail track
مسیرریل
rotating track
مسیر/خطدوار
running track
لبهدرحالحرکت
track frame
قالبشیار
track idler
شیارچرخ
railway track
مسیر راه اهن
cycle track
راه دوچرخه رو
double track
دو
double track
خط
drop track
تعقیب موقوف
drop track
تعقیب را قطع کنید
feed track
شیار پیشبری
forklift track
جرثقیل
forklift track
منجنیق
forklift track
بیل مکانیکی
full track
شنی دار کامل
full track
تمام شنی خودرو تمام شنی
ground track
مسیر زمینی
half track
هاف تراک
creeper track
زنجیر خزشی
crane track
واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
alternate track
شیار متناوب
alternate track
شیار تغییرپذیر
alternate track
شیاراصلاح پذیر
railway track
خط اهن
banked track
پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
banking track
انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
bridle track
اسب رو
bridle track
ایز سوارکاران
bridle track
راه باریک
spur track
جاده فرعی
chain track
مسیر زنجیر
clock track
شیار زمان سنجی
crane track
جرثقیل خودکار
half track
خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
hostile track
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
neutralize track
هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
track and field
دیسک و غیره
track and field
چکش
single track
فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
sweeper track
مسیر حرکت ناو مین جمع کن
track and field
ه
the police are on his track
مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
track and field
وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
the police are on his track
شهربانی اوراتعقیب میکند
the track of a comet
مسیر ستاره دنباله دار
timing track
شیار تنظیم وقت
alternate track
شیار جایگزین
to lay the track
خطاهن کشیدن
single track
تک راهه
seven track tape
نوار هفت شیاره
hunter track
مسیر اکتشافی کشتی مین یاب یا مامور کشف و خنثی کردن مین
intended track
مسیر پیش بینی شده هواپیما
intended track
مسیر تعیین شده هواپیما
kite track
مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
to lay the track
ریل کشیدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com