Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
traffic stud	سنگ راه
traffic stud	گلمیخ چهارگوش
Other Matches
stud	پرکردن
stud	تیرچوب
stud	پایه چوبی
stud	دکمه سردست دسته
stud	توفال گلمیخ
stud	قبه
stud	گل میخ ته کفش
stud	مرصع کردن
stud	اراستن
stud	نشاندن
stud	میخ زدن
stud	داربست
stud	حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود
stud	اسب تخمی
stud	گل میخ
stud	قپه
stud	اسب نربرای جفت گیری
stud	میله شمع
stud	ستون
gable stud	پایهچوبیسهگوش
corner stud	پایهچوبیکناری
wall stud	تیرچوبدیواری
stud welding	جوش برامده
stud horse	نریان
stud horse	اسب تخمی
reflecting stud	چشم گربه
gearbox stud	محور کوچک داخل جعبه دنده
reflecting stud	علایم شبنما
two-way traffic	محلعبوردوطرفه
one-way traffic	عبوریکطرفه
through traffic	عبور یکسره
through traffic	شد امد ترانزیتی
through traffic	ترافیک ترانزیتی
through traffic	امد و رفت ترانزیتی
traffic	شد وامد
traffic	کالا
traffic	مخابره
traffic	تردد کردن
traffic	امد و رفت
traffic	عبور و مرور
traffic	رفت و امد
traffic	تجمع مدافعان
traffic	امد وشد رفت وامد
traffic	ترافیک
traffic	امد و شد
traffic	داد وستدارتباط کسب
traffic	عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic	رفت و امد وسایل نقلیه
traffic	تجارت غیرقانونی
traffic	امد وشدکردن
traffic	گذشتن
traffic	امد و شد حمل و نقل
traffic	تجارت
traffic	تجارت هدایت شده
traffic	مبادله کالا
traffic	انتقال دریانوردی
traffic	نقل
traffic	حرکت سیر
traffic	مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic	اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffic	تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
traffic	نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic	داده پیام دریافتی
traffic circle	دایرهی یک طرفه
traffic island	بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
traffic circles	دایرهی یک طرفه
traffic lanes	خطترافیک
traffic stream	جریان امد و شد
traffic density	سنگینی شد امد
merging traffic	ترافیکخیابانفرعیاتوبان
transit traffic	عبور ترانزیتی
traffic volume	بار شد و امد
traffic lane	خط شد امد
traffic paint	خط کشی راه
traffic peak	حداکثر عبور و مرور
traffic peak	تیزه شد امد
traffic post	پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
traffic release	ساعت عبور ازاد خودروها
traffic sign	تابلو علایم
traffic sign	لوحه نشانه گذاری
traffic sign	تابلو نشانه گذاری
traffic sign	علامت عبور و مرور
traffic signal	چراغ راهنمایی
traffic signal	نشانه روشن
traffic stream	جریان رفت و امد
traffic volume	حجم امد و شد
traffic lane	مسیر عبور و مرور
street traffic	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
traffic jam	ترافیکوراهبندانسنگین
emerging traffic	جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic	ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
incoming traffic	جاده وسایل که می آیند
outgoing traffic	جاده به راستای بیرونی
moving traffic	ترافیک در حال حرکت
There is heavy traffic.	ترافیک سنگین است.
to be closed to [all] traffic	برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن
to open something to [the] traffic	چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن
The traffic is heavy.	ترافیک سنگین است.
air traffic	رفت و آمد هواپیمایی
traffic designer	نقشه کش رفت و امد
Is there a road with little traffic?	آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
Is there a road with little traffic?	آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
traffic warden	فردیکهمفمورکنترلنحوهپارکاتومبیلهااست
heavy traffic	ترافیک سنگین
traffic congestion	راهبندان سنگین
turning traffic	ترافیک پیچ دار
stop-and-go traffic	ترافیک سپر به سپر
dense traffic	ترافیک سنگین
to regulate the traffic	[جریان] ترافیک را کنترل کرن
generated traffic	شد امد ایجادی
eligible traffic	حد عبورمجاز مسیرها
freight traffic	رفت و امد بار
gyratory traffic	امد و شد چرخنده
gyratory traffic	شد امدچرخشی
to direct traffic through	ترافیک را از طریق...هدایت کردن
inbound traffic	مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
inbound traffic	مسیر خارج از کشور
induced traffic	ترافیک القایی
local traffic	رفت و امد محلی
motor traffic	رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
motor traffic	رفت و امداتومبیلها
street traffic	ترافیک [جاده]
eligible traffic	عبور و مرور مجاز
traffic light	چراغ راهنمایی
traffic lights	چراغ راهنمایی
airfield traffic	عبور و مرور فرودگاه
airfield traffic	عبورو مرور در فرودگاه
traffic signal	علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
bus traffic	عبور و مرور اتوبوسها
bus traffic	رفت و امد اتوبوسها
container traffic	تراکم حمل و نقل کانتینرها
traffic lane	یک خط جاده برای یک مسیر
density of traffic	تراکم رفت و امد
density of traffic	تراکم ترافیک
density of traffic	پر پشتی امد و شد
public traffic	رفت و امد همگانی
railway traffic	امد و شد راه اهن
railway traffic	عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
traffic court	دادگاه عبور و مرور
traffic court	دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
traffic cut	تقاطع دو جریان عبور و مرور
traffic cut	گره شد امد
traffic density	تکاشف عبور و مرور
traffic density	تراکم عبور و مرور
traffic density	شدت عبور و مرور
traffic density	تراکم امد و شد
traffic density	فشار امد وشد
traffic density	پرپشتی شد امد
traffic flow	کشش ترافیک
traffic flow	کشش عبور ومرور
traffic induit	ترافیک القایی
traffic induit	شد امد القایی
traffic intensity	شدت عبور و مرور
traffic court	دادگاه تخلفات رانندگی
telephone traffic	ترافیک تلفنی
telecommunication traffic	ترافیک ارتباطات
tidal traffic	امد و شد ناقرینه
tidal traffic	شد امدنابرابر
road traffic	امد وشد خیابان
road traffic	ترافیک جاده ترافیک خیابان
traffic control	کنترل عبور و مرور
road traffic	رفت و امد خیابان
traffic control	کنترل ترافیک
traffic control	کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
telecommunication traffic	ترافیک مخابرات
goods traffic [British E]	حمل و نقل بار
a low-traffic road	خیابان کم رفت و آمد
to bring traffic to a standstill	ترافیک را متوقف کردن
to regulate the flow of traffic	[جریان] ترافیک را کنترل کرن
traffic on public roads	ترافیک [جاده]
rush-hour traffic	وقت شلوغ رفت و آمد
rush-hour traffic	ساعت شلوغی ترافیک
commercial road traffic	ترافیک جاده تجاری
goods traffic [British E]	رفت و آمد بار
traffic on public roads	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
air traffic control	کنترل عبور و مرور هوایی
broken traffic line	خط گسسته برای امد و شد
telephone traffic recorder	ثبات ترافیک
road traffic offences	جرائم راهنمایی و رانندگی
piggy back traffic	حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
high speed traffic	امد شد سریع
high speed traffic	رفت و امدسریع
high speed traffic	ترافیک سریع
domestic air traffic	خطوط هوایی داخلی
daylight traffic line	خط منع ایاب ذهاب روزانه
continuous traffic line	خط پیوسته امد و شد
continuous traffic line	خط پر امد و شد
broken traffic line	خط چین برای امد و شد
airport traffic area	منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
air traffic section	قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
air-traffic control	کنترل عبور و مرور هوایی
traffic signals ahead	چراغراهنمایپیشرواست
to obstruct [tie up] (the) traffic	رفت و آمد را سد کردن
domestic air traffic	رفت وامد هواپیماهای داخلی
to obstruct [tie up] (the) traffic	مانع ترافیک شدن
to block [hold up] (the) traffic	ترافیک را نگه داشتن
to block [hold up] (the) traffic	جلوی رفت و آمد را گرفتن
air traffic regulation and identificatio	سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
air traffic control clearance	اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
domestic intercity freight traffic	حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com