English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (8 milliseconds)
English Persian
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
Other Matches
transition گذار
transition تغییر وضعیت از نوعی به نوع دیگر
transition نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
transition فراگذاری
transition گذر
transition تحول
transition انتقال
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition برزخ
transition انتقالی
gamma transition تبدیل شیشهای
glassy transition تبدیل شیشهای
gate transition شیر فلکه تبدیل
indirect transition عبور یا انتقال غیرمستقیم
inner transition elements عناصر واسطه داخلی
phase transition تبدیل فاز
transition diagram نمودار گذارها
galss transition تبدیل شیشهای
forbidden transition جهش الکترونی ممنوع
demographic transition انتقال جمعیتی
demographic transition گذار جمعیت
approach transition تبدیل ورودی
interband transition انتقال باند- باند
electron transition انتقال الکترون
electron transition عبور الکترون
electronic transition جهش الکترونی
first order transition گداز مرتبه یک
transition diagram گذارنما
transition element عنصر واسطه
absorption transition تحول جذب
transition series گروه عناصر واسطه
transition state حالت گذار
transition temperature دمای تحول
transition temperature دمای فراگذری
transition temperature دمای تبدیل
transition time زمان تحول
transition time زمان انتقال
transition period دوره انتقال
transition fittings اتصالگذرا
transition section مقطع تبدیل
transition ranges میدان تیر انتقالی
transition layer منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
transition level سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
transition moment گشتاور انتقال
transition moment گشتاورجهش
transition period دوره گذار
transition point نقطه فراگذری
transition probability احتمال انتقال
transition probability احتمال جهش
energy transition عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
take the altitude sight a take
altitude ارتفاع
altitude ارتفاع هواپیما
altitude بلندا
altitude ارتفاع از سطح دریا
altitude بلندی از سطح دریا
altitude مقام رفیع منزلت
altitude فراز منتها درجه
altitude فرازا
altitude بلندی
gamma transition temperature دمای تبدیل شیشهای
glass transition temperature دمای تبدیل شیشهای
magnetic transition point نقطه کوری
light transition loss تلف عبور نور
magnetic transition temperature نقطه کوری
light transition loss تلف عبوری بار جزئی
magnetic transition point نقطه تبدیل مغناطیسی
rubbery transition temperature دمای تبدیل لاستیکی
magnetic transition temperature درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
post transition metals فلزات پس واسطه
altitude delay افت ارتفاع امواج رادار
radar altitude ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
pressure altitude ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
rated altitude ارتفاعی که در ان موتورپیستونی بیشترین توان رادارد
ocant altitude ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
pitch altitude زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
safe altitude ارتفاع امن
safe altitude ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
sextant altitude ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
altitude clamp گیرهتنظیمارتفاع
true altitude altitude observed
decision altitude ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
absolute altitude ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
drop altitude ارتفاع پرش
absolute altitude ارتفاع مطلق
altitude acclimatization عادت کردن به ارتفاع منطقه
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
altitude circle صفحه ارتفاع سنج هواپیما
altitude datum ارتفاع از سطح دریا
altitude datum سطح مبنای ارتفاع سنجی
altitude scale ارتفاعدیجیتالی
calculated altitude ارتفاع تنظیم شده
barometric altitude ارتفاع بارومتری هواپیما
attack altitude ارتفاع تک
astro altitude ارتفاع نجومی
drop altitude ارتفاع بارریزی
altitude tints لایههای رنگ ارتفاع نما در روی نقشه
altitude tints گویا کردن نقشه
altitude slot منطقه کور در میدان دید رادارجانبی
exmeridian altitude ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
cruising altitude ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
cruising altitude ارتفاع پرواز
calculated altitude ارتفاع محاسبه شده
cabin altitude فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
calibrated altitude ارتفاع تنظیم شده هواپیما
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
computed altitude ارتفاع محسوب
computed altitude ارتفاع حساب شده
critical altitude ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
critical altitude ارتفاع بحرانی
altitude sickness ازاربلندی
altitude sickness ناخوشی ارتفاع
release altitude ارتفاع رها کردن بمب
jump altitude ارتفاع پرش
jump altitude ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
low altitude ارتفاع پایین
low altitude ارتفاع کم ارتفاع پست
negative altitude ارتفاع غلط است
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
observed altitude ارتفاع حقیقی
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
altitude hole ناحیه کور در منطقه دید رادار
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
altitude sickness کسالت در اثر ارتفاع زیاد
altitude separation حد سطوح مبنای ارتفاع
altitude separation اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
high altitude از ارتفاع زیاد
high altitude ارتفاع زیاد
altitude intercept رهگیری در ارتفاع بالا
observed altitude altitude true : syn
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
altitude fine adjustment دستگاه تنظیم دقیق
job to job transition فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com