Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 184 (2 milliseconds)
English	Persian
transport by rail	حمل و نقل بار بوسیله راه آهن
Other Matches
transport	ترابری کردن
transport	بارکشی
transport	انتقال دادن
transport	لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transport	انتقال از یک مسیر به دیگری
through transport	حمل یکسره
transport	نقل و انتقال
transport	حمل
transport	بردن
transport	حمل کردن
transport	نقل وانتقال دادن
transport	نفی بلد کردن
transport	از خود بیخودشدن از جا در رفتن
transport	بارکش
transport	حمل ونقل
transport	ترابری
transport	حمل و نقل
transport	ترابری حامل
transport	وسیله نقلیه
transport	حمل ونقل کردن حمل کردن
multimodal transport	حمل و نقل چند نوعه
soil transport	جابجا کردن خاک
tape transport	حامل نوار
combined transport	حمل و نقل ترکیبی
cargo transport	هواپیمای ترابری
transport area	منطقه حمل و نقل پرسنل
transport charges	کرایه
transport division	قسمت حمل و نقل
bulk transport	حمل بار به صورت فله
multimodal transport	حمل مرکب
container transport	حمل و نقل بوسیله کانتینر
transport car	وسیله نقلیه
intermodal transport	حمل با چند نوغ وسیله نقلیه
intermodal transport	حمل با چند نوع وسیله نقلیه
means of transport	وسائط نقلیه
mode of transport	روش حمل
mode of transport	نوع حمل و نقل
motor transport	حمل و نقل موتوری
domestic transport	حمل و نقل داخلی
multimodal transport	حمل و نقل توسط چند وسیله حمل متفاوت
cost of transport	قیمت حمل ونقل
cost of transport	کرایه
soil transport	حمل خاک
transport means	وسیله بارکشی یاحمل ونقل
transport trade	صنعت حمل و نقل
transport business	تجارت حمل و نقل
transport industry	تجارت حمل و نقل
transport trade	تجارت حمل و نقل
transport of goods	رفت و آمد بار
transport of goods	حمل و نقل بار
transport industry	صنعت حمل و نقل
transport number	عدد انتقال
attack transport	ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
attack transport	ناو ترابری نیروی تک
transport stream	ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
water transport	ناقلآب
transport caf	غذاخوریکنارجادهمخصوصرانندگانکامیون
Other means of transport	سایر وسایل نقلیه
transport business	صنعت حمل و نقل
motor transport	حمل ونقل به وسیله خودرو
rail	توبیخ
z rail	ریل یا شینه "زد"
per rail	با راه اهن
rail	ریل
by rail	باقطار
by rail	با راه اهن
third rail	ریل کنتاکت
rail	شینه
rail	وادارمیانی در و پنجره
rail	الت میانی در و پنجره
rail	دست انداز کمرکش در و پنجره
rail	سرزنش
rail	سرکوفت طعنه
rail	ریل خط اهن
rail	خط اهن
rail	نرده کشیدن توبیخ کردن
rail	نرده
road transport vehicle	کامیون
amphibious transport dock	ناومخصوص ترابری اب خاکی
multimodal transport operator	عامل حمل و نقل چند نوعه
air transport operation	عملیات ترابری هوایی
combined transport document	اسناد حمل ترکیبی
combined transport operator	عامل حمل و نقل ترکیبی
amphibious transport dock	ناو حمل و نقل اب خاکی
amphibious transport ship	ترابر اب خاکی
road transport vehicle	ماشین باری
international road transport	ترابری بین المللی جاده ای
magnetic tape transport	گرداننده نوار مغناطیسی
magnetic tape transport	انتقال نوار مغناطیسی
air transport group	گروه ترابری هوایی
communion-rail	نرده محراب
rail joint	اتصالریل
lock rail	ریلقفلشده
hammer rail	ریلچکش
damper rail	ریلدمبر
cross rail	نردهمیانی
closure rail	ریلفرعی
check-rail	ریلتنظیم
balance rail	ریلتوازن
conductor rail	شینه هادی
metal rail	ریلفلزی
rail section	بخشریل
rail track	خطآهن
picture rail	قابعکس
chair-rail	[قرنیز دور تا دور دیوار شبیه پایه ستون]
chancel-rail	دیواره مشبک [کلیسا]
choir-rail	[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
cross-rail	اسکلت چوبی
frieze-rail	نرده پیشخوان
guard-rail	نرده
guard-rail	ریل نگهدار حائل ریل
chancel-rail	نرده مشبک [کلیسا]
towel rail	میلهحوله
rail track	مسیرریل
rub rail	ریلساینده
running rail	ریلسیار
safety rail	سپرامنیتی
side rail	ریلکناری
sill rail	ریلپایه
sliding rail	ریلمتحرک
top rail	ریلبالایی
altar-rail	[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
fishplate rail	ریل پشت بندی
rail loading	سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
rail capacity	حداکثرفرفیت کشش ریلها از نظرتعداد قطار در روز
rail capacity	فرفیت راه اهن
free on rail	تحویل در راه اهن
hand rail	جانپناه
hand rail	دست انداز
hand rail	دست انداز نرده
rail bond	پل ریل
post and rail	مانع در پرش اسب 4 تیر افقی و 2 تیر عمودی
conductor rail	ریل هادی شمش هادی
hug the rail	غلطیدن یا بلندشدن گوی کنارلبه خارجی میز بیلیارد درنتیجه پیچش گوی
free on rail	تحویل کالا روی قطار
contact rail	ریل کنتاکت
crane rail	مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
manning the rail	گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
free on rail	قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
fishplate rail	ریل وصلهای
rail spike	میخ یا پیچ ریل
rail switch	دوراهی
hand rail	دستگیره نرده
guard rail	نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
catch a rail	برخورد تخته موج سواری باموج و سرنگونی
to rail a place	گرداگردجائی نرده یامحجرکشیدن
guard rail	جان پناه
grooved rail	ریل شیاردار
bullhead rail	ریل سردوبل
bottom rail	پاسار
guide rail	ریل راهنما
guard rail	نرده دست انداز راه پله
rail tanker	واگن مخزن دار
hand rail	جان پناه
railroad rail	ریل راه اهن
ship's rail	راه اهن منتهی به کشتی
hand rail	نرده
guide rail	شینه راهنما
grab a rail	خارج شدن از موج با گرفتن میله تخته موج
international air transport association	اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
Berlin Transport Authority [BVG]	اداره ترابری برلین
air transport allocations board	هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
air transport liaison officer	افسر رابط ترابری هوایی
single curtain rail	ریلپردهتکی
skidding door rail	ریل زیر در کشویی
strategic concentration by rail	سیستم پولی فلزی
double curtain rail	میلهدوتاییپرده
film guide rail	ریلراهنمایفیلم
strategic concentration by rail	نشرمسکوکات فلزی
bottom side rail	ریللغزندهزیرین
bonding resistance of rail	مقدار مقاومت اتصال به ریل
single rail logic	منطق تک خطی
rail shuttle service	سرویسانتقالریل
double rail logic	منطق دو خطی
missile launch rail	ریل فراگیرنده موشک
pedestrian guard rail	جانپناه برای پیاده رو
top rail of sash	حمایلریلی
rail borne vehicle	وسیله نقلیهای که روی ریل حرکت میکند
rail cambering machine	دستگاه ریل خم کن
rail tank car	واگن نفت کش
fiata combined transport bill of lading	بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
to shift freight traffic from road to rail	حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
top and bottom rail of door frame	پاسار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com