Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
transportation of goods
[American E]
رفت و آمد بار
transportation of goods
[American E]
حمل و نقل بار
Other Matches
transportation
بارکشی تبعید
transportation
حمل و نقل
transportation
بارکشی
transportation
حمل ونقل
transportation
ترابری
transportation
انتقال
transportation
تبعید
transportation in kind
وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
transportation expense
خرج سفر
blind transportation
ارسال پیام بدون توجه به گیرنده یااخذجواب
blind transportation
ارسال یک جانبه
freight transportation
[American E]
حمل و نقل بار بوسیله راه آهن
goods
جنس
available goods
کالاهای موجود
get the goods on someone
<idiom>
فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
goods
کالاها
goods
امتعه
goods
اجناس
goods
کالا
d. of goods
تحویل کالا یا اجناس
secondhand goods
کالاهای دست دوم
producer goods
کالاهای سرمایهای
producer goods
کالاهای تولیدی
piece goods
کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
perishable goods
perishables
perishable goods
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
perishable goods
کالاهای فاسد شدنی
producer's goods
کالاهای مولد
producer's goods
مواد تولیدی
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
rationed goods
کالاهای جیره بندی شده
prohibited goods
کالاهای ممنوعه
prohibited goods
اشیاء ممنوع
prohibited goods
کالاهای منع شده
proprietary goods
کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
proprietary goods
کالاهای اختصاصی
public goods
کالاهای عمومی
producer's goods
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
overdue goods
کالاهای تحویل نشده
order for goods
سفارش کالا
lien on goods
حق حبس کالا
knit goods
کالای کش بافت
knit goods
کش بافت
inwards goods
کالاهای وارداتی
investment goods
کالاهای سرمایهای
intermediate goods
کالاهای واسطه
intermediate goods
کالاهای واسطهای
household goods
her by girl married anewly to given parents جهیزیه
marketable goods
کالاهای قابل عرضه به بازار
merit goods
کالاهای مطلوب
on receipt of the goods
برسیدن کالا
on receipt of the goods
بوصول کالا
nonessential goods
کالاهای غیر اساسی
nondurable goods
کالاهای بی دوام
narrow goods
نوار قیطان
narrow goods
کاذی باریک
mixed goods
کالاهای مختلط
merit goods
کالاهای ایده ال
heavy goods
ماشین الات سنگین
smuggled goods
کالای قاچاق
manufactured goods
کالایکارخانهساز
goods wagon
واگنحملکالا
goods station
ایستگاهکالاهایتجارتی
yard goods
اجناس ذرعی
white goods
حوله سفید ملافه
white goods
پارچه سفید نخی
we ran out of these goods
این کالای ما تمام شد
valuable goods
اشیاء باارزش
stolen goods
مال مسروقه
Contraband goods.
کالای قا چاق
transport of goods
حمل و نقل بار
transport of goods
رفت و آمد بار
substandard goods
اجناس بنجل
Goods to declare
همراه داشتن کالاهای گمرکی
valuable goods
اشیاء بهادار
deliver the goods
<idiom>
موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
stolen goods
مال دزدی کالای دزدیده شده
stolen goods
اموال مسروقه
staple goods
کالای بسیار ضروری
spot goods
کالاهای اماده تحویل
spot goods
کالاهای موجود
soft goods
کالاهای مصرف شدنی
soft goods
کالاهای بی دوام
stolen goods
کالای مسروقه
substitute goods
کالاهای جانشین
to t. a cusomer for goods
کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
to discharge goods
کالا را تخلیه کردن
to countermand goods
سفارش کالا را پس گرفتن
to boycott goods
تحریم کردن کالا
the goods in question
کالای موردبحث
the goods are on order
کالا را سفارش داده ایم
supporting goods
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
supporting goods
کالاهای حمایتی
heavy goods
محصول صنایع سنگین
consolidate goods
کالاها را ادغام کردن
collective goods
پارک و غیره
collective goods
مانند جاده
collective goods
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods
کالاهای جمعی
collection of goods
دریافت کالا
checking of goods
بررسی امتعه
carriage of goods
حمل و نقل کالا
capital goods
دارایی ثابت
common goods
کالای مورد نیاز عموم
competitive goods
کالاهای مورد رقابت
complementary goods
کالاهای مکمل
d. in second hand goods
دست فروش
d. in second hand goods
سمسار
custody of goods
حفافت یا نگهداری کالا
contrabanded goods
اموال و اشیا قاچاق
consumption goods
کالاهای مصرفی
consumer's goods
کالای مصرفی
capital goods
کالاهای سرمایهای
consumer goods
کالاهای مصرفی
consumer goods
اشیاء مصرفی
luxury goods
کالاهای تجملی
luxury goods
کالاهای تشریفاتی
dry goods
خشکبار
goods trains
قطار حمل کالا
goods trains
قطار باربری
goods train
قطار حمل کالا
goods train
قطار باربری
consumer goods
کالای مصرفی
acceptance of goods
قبول کردن کالا
business goods
کالای تولیدی
branded goods
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
bonded goods
کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
bonded goods
کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bill of goods
فهرست تجارتی
bill of goods
صورت کالا
attractive goods
کالاهای جذاب
appropriation of goods
ضبط مال التجاره
acceptance of goods
پذیرفتن کالا
dry goods
اجناس خشک
goods receiving
کالاهای درحال تحویل
final goods
کالا برای مصرف نهائی
finished goods
کالاهای ساخته شده
finished goods
کالاهای اماده فروش
futures goods
کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
goods afloat
کالای در راه
goods and chattels
اموال و دارائیهای منقول
goods and services
کالاها و خدمات
goods in pledge
کالای گروی
goods in transit
کالاهای عبوری
goods intake
کالاهای دریافتی
goods intake
کالاهای درحال تحویل
goods inwards
کالاهای دریافتی
goods inwards
کالاهای درحال تحویل
goods receiving
کالاهای دریافتی
goods on consignment
کالاهای امانی
goods on approval
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
final goods
کالای نهائی
handling of goods
جابجایی کالا
fate of goods
وضعیت کالا
dress goods
قماشهای زنانه
heavy goods
کالاهای سنگین
hazardous goods
امتعه خطرناک
discount of goods
تخفیف روی کالا
hazardous goods
کالاهای خطرناک
hard goods
اجسام سخت
durable goods
کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
durable goods
کالاهای بادوام
hard goods
اجسام پایدار ومقاوم
fancy goods
کالاهای تجملی
handling of goods
جابجایی امتعه
dutiable goods
کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
man made goods
کالاهای ساخت بشر
mass production of goods
تولید انبوه کالا
mass production of goods
تولید توده وار کالا
To place an order for some goods.
کالائی را سفارش دادن
goods of perishable nature
اموال سریع الفساد
Consumer ( consrmers ) goods .
کالاهای مصرفی
goods traffic
[British E]
حمل و نقل بار
goods received note
برگه دریافت کالا
labor intensive goods
کالاهای کاربر
sea borne goods
کالای حمل شده بوسیله دریا
handing stolen goods
اخفاء مال مسروقه
indent upon a person for goods
درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
goods traffic
[British E]
رفت و آمد بار
The goods were shipped by air .
کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
To import goods
[from abroad]
کالا از خارج وارد کردن
the goods are orlie in pledge
کالا در گرو اوست
such goods will sell very high
اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
conclearer of stolen goods
مخفی کننده اموال مسروقه
consumer durable goods
کالاهای مصرفی بادوام
durable consumption goods
کالاهای مصرفی بادوام
receiver of stolen goods
خریدار مال مسروقه
cost of goods manufactured
قیمت تمام شده تولید
cost of goods purchased
قیمت تمام شده کالای خریداری شده
semi luxury goods
کالاهای نیمه تجملی
semi finished goods
کالاهای نیمه ساخته
semi durable goods
کالاهای نیمه بادوام
finished goods stock
موجودی کالاهای تمام شده
permit goods coveredby
کالای موضوع پروانه
capital intensive goods
کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
He swore to having paid for the goods .
قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
goods inwards sheet
برگ تحویل کالا
receiver of stolen goods
مال خر
Payment on delivery of goods.
پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
The goods in this shop could not be flogged.
اجناس این مغازه باد کرده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com