Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 47 (5 milliseconds)
English	Persian
transposition of affect	جابه جایی عاطفه
Other Matches
transposition	انتقال اعدادمعلوم بیکسو ومجولات بطرف دیگر معادله فراگذاری
transposition	جابه جا سازی
transposition	جابه جایی
transposition	تبدیل حرکات شطرنج
transposition	پس وپیش سازی
transposition	پس و پیشی
transposition	ترانهش
transposition	تقدم و تاخر جابجاشدگی
route transposition	نوعی سیستم رمز که حروف رمز را با پیروی از یک مسیرمعین به هم می چسبانند
columnar transposition	تغییر مکان دادن عوامل در ستون
columnar transposition	تغییر محل یک عامل در یک ستون
single transposition	نوعی تبدیل به رمز که فقط ازیک نوع کلید رمز استفاده میشود
transposition system	سیستم رمز با استفاده ازحروف در هم ریخته سیستم رمز در هم
How do you think the changes will affect you?	فکر می کنید تغییرات چگونه بر زندگی شما تاثیر بگذارد؟
to affect somebody	اثر کردن بر کسی
affect	وانمودکردن
to affect somebody	کسی را متاثر کردن
to affect somebody	کسی را احساساتی کردن
appropriate affect	هیجان همخوان
affect	انفعال
affect	عاطفه
affect	تظاهر کردن به
affect	تمایل داشتن
affect	دوست داشتن
affect	متاثر کردن
affect	تغییردادن
affect	اثر کردن بر
affect	احساسات برخورد
affect	نتیجه
affect	لمس کردن یا تاثیر گذاشتن یا تغییر دادن چیزی
affect	اثر
detached affect	انفعال گسلیده
discharge of affect	برون ریزی هیجانی
displacement of affect	جابه جایی عاطفه
affect structure	ساخت عاطفه
affect block	وقفه عاطفه
fixation of affect	تثبیت عاطفی
flat affect	افت عاطفی
flattening of affect	بی تفاوتی عاطفی
affect display	نمایش عاطفه
labile affect	هیجان نااستوار
blunted affect	افت هیجانی
affect inversion	وارونگی عاطفه
to affect something [cultivate for effect]	کوشش کردن برای به نتیجه ای رسیدن
To affect favourably [adversely]	حسن اثر [سوءاثر] گذاردن
A single bereavement is enough to affect a whole family. <proverb>	یک داغ دل بس است براى قبیله اى .

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com