Dictiornary-Farsi | treat surface | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
treat surface	روسازی کردن


Other Matches

surface to surface missile	موشک زمین به زمین
treat	رفتار کردن با
treat someone <idiom>	پول کسی را پرداختن ،دعوت کردن
treat	تحت عمل قرار دادن بحث کردن در
treat	چیزلذت بخش
treat	خوراک رایگان
treat	درمان شدن
treat	درمان کردن
treat	عمل اوردن
treat	مهمان کردن
treat	مربوط بودن به
treat	بحث کردن سروکار داشتن با
treat	موردعمل قرار دادن
treat	تلقی کردن
treat	رفتار کردن
ill treat	بد استقبال کردن
To process and treat something .	چیزی راعمل آوردن
ill-treat	بد رفتاری کردن به
dutch treat	مهمانی دانگی
heat treat	انجام دادن عملیات حرارتی
Dutch treat <idiom>
to let somebody treat you like a doormat <idiom>	با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
to treat somebody as if they weren't there <idiom>	به کسی عمدا بی محلی کردن [اصطلاح روزمره]
To treat something as a joke	چیزی را بشوخی گرفتن
ill treat	سوء استفاده کردن ضایع کردن
invitation to treat	دعوت به مذاکره
treat with insolence	اهانت کردن به
to stand treat	هزینه مهمانی یا سواری رادادن
ill treat	بدرفتاری کردن
invitation to treat	دعوت به معامله
invitation to treat	پیشنهادمعامله
trick or treat	قاشق زنی وکاسه زنی دم درب خانههای مردم
To treat them all alike. (indiscriminately).	همه رابا یک چوب راندن ( یکسان رفتار کردن )
To treat flippantly(lightly).	شل گرفتن
I wI'll show you! Who do you think you are ?I know how to handle (treat) people like you !	خیال کردی! خیالت رسیده ! ( درمقام تهدید )
Some friendship ! This is a fine way to treat a friend !	معنی دوستی را هم فهمیدیم
To ignore some one completely . To treat someone with utmost contempt .	به کسی محل سگ نگذاشتن
surface zero	نقطه صفرترکش اتمی زمینی
on the surface	در فاهر
on the surface	جلادادن
on the surface	درصورت فاهر از بیرون
of the surface	جلادادن
of the surface	فاهری نمادادن رودادن
of the surface	در صورت فاهر از بیرون
of the surface	درفاهر
surface course	لایه رویی
on the surface	فاهری نمادادن رودادن
surface zero	نقطه صفر زمین
surface	رویه فاهر
surface	تسطیح کردن بالاامدن
surface	سطحی
surface	نما بیرون
surface	پوشش شوسه سطح
surface	پوشش
surface	صاف کردن صیقلی کردن
surface	رویه دادن
surface	سطحی جلادادن
surface	فاهری
surface-to-surface	موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface	موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface	سطح
surface	نما دادن روامدن
surface	صاف کردن
surface	رویه
surface	فاهر
surface	بیرون نما
surface treatment	عملیات سطح رویه
surface treatment	روکش سطحی
surface treatment	اسفالت سطحی
surface treatment	اندود سطحی
surface trait	ویژگی روساختی
surface missile	موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
surface of impact	سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
surface outflow	اب سطحی خروجی
surface ornament	تزیینات سطحی
surface of rupture	سطح شکافته شده به وسیله گلوله منفجر شده سطح شکافت
surface of revolution	سطح تغییر
surface line	خط تلفن و تلگراف تعجیلی
surface line	طناب وصل به غواص و قایق
surface mission	ماموریت دفاع زمینی
surface mission	پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
surface moisture	رطوبت سطحی
surface paint	استر
surface plate	تراز
surface tension	کشش سطحی
surface targets	هدفهای روی سطح اب
surface targets	هدفهای سطحی
surface structure	روساخت
surface soil	خاک سطحی
surface soil	خاک رویی
surface reverbration	امواج برگشتی سطحی رادار
surface reverbration	برگشتهای سطحی
surface plate	تراز فلزی یا اهنی
surface of impact	سطح اصابت
surface treatment	عملیات سطحی
skin surface	سطحپوست
surface insulation	جداکنندهسطح
surface of the water	سطحآب
surface pipe	لولهسطحی
surface runoff	جذبیاتازسطح
surface scum	سطحتفاله
uneven surface	سطحناهموار
scratch the surface <idiom>	تازه شروع به کار کردن
surface integral	انتگرال سطحی [ریاضی]
abrasion of surface	فرسایش سطح فرش
water surface	سطح ایستائی آب
surface mining	استخراج معدن روباز
running surface	سطحجاری
resin surface	سطحرزینی
reflecting surface	سطحانعکاس
surface water	اب سطحی
surface width	عرض بالایی
surface width	عرض سطحی
warped surface	سطح تاب برداشته
water surface	سطح اب
water surface	رویه اب
wearing surface	سطح سائیدگی
surface-to-air	زمین به هوا
surface-to-air	دریا به هوا
surface-to-air	رویه به هوا
cooking surface	سطح پخت
inked surface	سطحجوهر
moist surface	سطحنمناک
playing surface	مسطحمیزبازی
work surface	سطح مقطع اصلی
hard surface	رافرش کردن
hard surface	اجرفرش کردن سنگفرش کردن
hard surface	سخت کردن سطحی
hidden surface	سطح ناپیدا
hidden surface	سطح پنهان
surface tensity	کشش سطحی
isobar surface	سطح هم فشار
lateral surface	سطح جانبی
level surface	سطح تراز
control surface	کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
nodal surface	سطح گرهی
surface speed	سرعت محیطی
pressure surface	سطح فشار
pressure surface	سطح پیزومتریک
road surface	رویه راه
rough surface	رویه زبر
rubbed surface	رویه صاف
hard surface	سطح چیزی
ground surface	کف زمین
friction surface	سطح اصطکاک ترمز
abuting surface	سطح مجاور
contact surface	سطح تماس
bearing surface	سطح یاطاقان
boundary surface	سطح مرزی
color surface	سطح رنگ نما
control surface	سطح کنترل
control surface	سطح فرمان
demand surface	سطح تقاضا
demand surface	میزان تقاضا
developable surface	سطح گسترا
display surface	سطح نمایش
equipotential surface	سطح هم پتانسیل
focal surface	سطح کانون
free surface	سطح اب ازاد
work surface	سطح کار
free surface	مخازن ازاد اب
free surface	سطح ازاد
smooth surface	رویه صاف
ruled surface	سطح خط ساخته
surface line	خط تلگراف یا تلفن روی زمینی
surface digging	استخراج معادن در سطح زمین
surface deterioration	فرسودگی رویی
surface detection	راداراکتشافی سطحی
surface detection	اکتشاف سطحی
surface decarburization	کربن گیری سطحی
surface creep	خزیدن سطحی
surface corrosion	خوردگی سطحی
surface color	رنگ سطح
surface dive	غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
surface drains	زهکشهای سطحی
surface leakage	نشت سطحی
surface irrigation	ابیاری سطحی
surface interval	فاصله بین غواصهای متوالی از سطح اب
surface inflow	اب سطحی ورودی
surface evaporation	تبخیر سطحی
surface erosion	فرسایش سطحی
surface effect	اثر سطح
surface dressing	پوشش سطحی
surface charge	بار سطحی
heating surface	سطح گرمایش
stripped surface	سطح صاف شده
surface burst	ترکش روی سطح زمین
surface area	مساحت سطح
seepage surface	سطح تراوش
surface burst	ترکش سطحی
surface burning	احتراق سطحی
surface fusion welding	جوشکاری ذوبی سطحی
surface mount technology	روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
control surface angle	زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
surface friction drag	پسای اصطکاک سطح
maximum surface temperature	درجه حرارت سطحی حداکثر
smooth plaster surface	پاکیزه کردن
surface-to-subsurface missile	موشکسطحبهسطح
surface metal raceway	سیمروی روی کار
air to surface missile	موشک هوا به زمین