Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 131 (7 milliseconds)
English	Persian
trial elevation	درجه ازمایشی
trial elevation	درجه مربوط به شروع تیر موثر
Other Matches
elevation	تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
elevation	برز
elevation	زاویه فراز
elevation	بلندی
elevation	جای بلند وبرامدگی ترفیع
elevation	برافراشتگی
elevation	تراز از سطح مبنا
elevation	نما
elevation	بالا بردن لوله
elevation	بالابردن
elevation	حرکت در ارتفاع زاویه درجه
elevation	ترفیع
elevation	درجه
elevation	ارتفاع
east elevation	نمای غربی
crest elevation	فرازای ستیغ تراز ستیغ
crest elevation	فرازای تاج
elevation guidance	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
elevation indicator	صفحه نمودار درجه
elevation indicator	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
angle of elevation	زاویه حرکت لوله درارتفاع
angle of elevation	زاویه درجه
angle of elevation	زاویه ارتفاع لوله
elevation circle	قطاع درجه
adjusted elevation	درجه تنظیمی
elevation of security	بالا بردن حاشیه امنیت
elevation of security	زیاد کردن تامین
elevation scale	مقیاس درجه
elevation quadrant	تراز تیر
visual elevation	افت بصری گلوله
visual elevation	فاصله مربوط به افت گلوله
minimum elevation	حداقل درجه مربوط به مانع
spot elevation	نقطه ارتفاع معلوم روی نقشه
spot elevation	ارتفاع تعیین شده
screening elevation	تراز مانع رادار
screening elevation	زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
quadrant elevation	زاویه تیر
elevation adjustment	تنظیم کننده بالابر
elevation quadrant	تراز ربعی
elevation scale	طبلک درجه
elevation stop	حد نهایی درجه
elevation stop	متوقف کننده حرکت ارتفاع
elevation tracking	دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
minimum elevation	حداقل درجه
minimum elevation	حداقل ارتفاع لوله
adjusted quadrant elevation	زاویه تیر تنظیمی
lamphouse elevation control	گیرهتنظیمبالارونده
boiling point elevation	صعود نقطه جوش
boiling point elevation constant	ثابت صعود نقطه جوش
trial	امتحان کردن
re trial	اعاده دادرسی
trial	ازمایش کردن ازمایشی
trial	دادرسی
new trial	محاکمه جدید تجدید محاکمه
new trial	اعاده دادرسی
trial	محاکمه محاکمه کردن
trial	امتحان
trial	ازمایش
trial	سعی
trial	کوشش
to go t. a trial	محاکمه شدن
trial	رنج
trial	ازمایش امتحان
trial	محاکمه
trial	تست
trial	امتحان
trial	آزمایش
trial	آزمون
trial	مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
he was on his trial	او را محاکمه میکردند
trial balloon <idiom>	یک دستی زدن
trial rate	درصد ازمایش یک محصول
trial order	سفارش ازمایشی
trial on technicalities	رسیدگی شکلی
trial on merits	رسیدگی ماهوی
trial lawyer	وکیل دادگستری که دردادگاههای جنایی حضورمییابد
trial jury	هیئت منصفه
trial hole	چاه ازمایشی
trial hole	گمانه
trial shot	گلوله ازمایشی
trial shot	تیر ازمایشی
trial and error <idiom>	یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
show trial	محاکمهعلنی
day of the trial	روز محاکمه
He was put on trial.	او محاکمه شد. [حقوق]
trial function	تابع ازمایشی
to put somebody on trial	کسی را محاکمه کردن
trial trip	مسافرت ازمایشی یا امتحانی
trial shot	تیر قلق گیری
trial court	دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
trial balance	تراز ازمایشی
trial balance	ترازنامه ازمایشی
time trial	مسابقه دوتمرینی
time trial	رکوردگیری در تمرین رکوردگیری
summary trial	محاکمه اختصاری
speedy trial	دادرسی فوری
shaft beyond trial well	چاه پیشکار
trial offer	عرضه ازمایشی
to make a trial of	امتحان کردن
to make a trial of	ازمودن
public trial	دادرسی علنی
one trial learning	یادگیری یک کوششی
field trial	مسابقه تازیهای شکاری
ex parte trial	دادرسی غیابی
committed for trial	تسلیم متهم به دادگاه
catch trial	کوشش مچ گیری
acceptance trial	آزمایش قبول وسایل وتجهیزات
trial runs	استفاده ازمایشی
to buy on trial	بشرط امتحان خریدن
trial run	استفاده ازمایشی
trial attorney	وکیلی که تخصص او در دفاع است وکمتر به امور دفتری می رسد
trial attorney	وکیل محاکمه
trial at the bar	محاکمه
trial and error	ازمایش ولغزش
trial and error	ازمایش و خطا
trial and error	روش کورمالی
to undergo a trial	محاکمه شدن
trial and error	کوشش و خطا
trial and error	ازمون و خطا
trial and erroe	ازمایش و خطا
trial and error	روش ازمایش و خطا
trial and erroe	سعی وامتحان
vicarious trial and error	کوشش و خطای نمادی
trial and error learning	یادگیری از راه کوشش و خطا
detention pending trial	توقیف احتیاطی
detention pending trial	حبس موقت
trial in presence of the parties	دادرسی حضوری
trial on procedural matters	رسیدگی شکلی
The wrd is a place of trial by ordeal , not of eas. <proverb>	دنیا جاى آزمایش است نه جاى آسایش .

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com