Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
English
Persian
truth table
جدول درستی
truth table
جدول صحت
truth table
دو مقدار
truth table
در جبر بولی
truth table
روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
truth table
جدول درستی جذول صحت
truth table
جدول ارزش
[منطق]
[ریاضی]
Other Matches
He banged the table with his fist . He thumped the table .
با مشت کوبیدن روی میز
in truth
براستی
The truth was known to no one other than himself.
هیچ کس به غیر از خود او
[مرد]
حقیقت را نمی دانست.
I would like to know the truth.
من دوست دارم که واقعیت رو بدونم.
truth value
ارزش درستی
in truth
در حقیقت
to tell the truth
حرف راست زدن
the truth will out .
<proverb>
یقیقت بر ملا خواهد شد .
truth
درستی صداقت
truth
حقیقت
truth
صدق
tell the truth
حقیقت را گفتن
truth
راستی
to tell the truth
راست گفتن
moments of truth
هنگامی که گاو باز برای کشتن با گاو رو به رو میشود
Nothing hurts like the truth.
حقیقت تلخ است
Swear to tell the truth .
قسم بخور که راست بگویی
moments of truth
دم سرشتنما
moments of truth
لحظهی راستیننما
approving truth
حقیقت مسلم
approving truth
دلیل قانع کننده
home truth
حقایقیکهدربارهخودتاناز دیگریمیفهمید
To speak the truth.
حقیقت را گفتن
moment of truth
دم سرشتنما
moment of truth
هنگامی که گاو باز برای کشتن با گاو رو به رو میشود
I would like to learn the truth.
من دوست دارم از واقعیت مطلع بشوم.
Ask the truth from the child .
<proverb>
یرف راست را از بچه بپرس.
the truth of if is doubted
درحقیقت
the truth of if is doubted
ان تردی است
the truth of if is doubted
صحت ان موردتایید است
to thrash out the truth
حقیقت امری را بزحمت وباازمایشهای پی درپی دریافتن
in the interests of truth
برای خاطر راستی
half truth
سخن نیم راست
moment of truth
لحظهی راستیننما
half truth
حقیقت ناقص
truth drug
داروی کشف حقیقت
thereis not a p of truth init
ذرهای راستی دران نیست
To tell you the truth. Frankly speaking.
راستش رابخواهی
table look up
جستجوی جدول
under the table
<idiom>
زیرمیزی
get table
دست یافتنی
table look up
مراجعه به جدول
inner table
میزداخلی
look up table
جدول مراجعهای
the f. of a table
بطوریکه
the f. of a table
باید
two way table
جدول دو سویی
get table
بدست اوردنی
table saw
تابلونمایشگر
table
خوان
table
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
سفره
table
میز
table
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table
ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table
به صورت جدول دراوردن
table
به جدولی انتقال دادن
table
میزبازی
table
لوح جدول
table
لیست
table
فهرست
table
از دستور خارج کردن
table
روی میز گذاشتن
table
در فهرست نوشتن
table
کوهمیز
table
جدول
table
تو گذاردن
table
مطرح کردن
Could we have a table outside?
آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
table
طرح کردن
table
معوق گذاردن
tide table
جدول کشند
tide table
نمودار جزر ومد یاکشند
table d'hote
خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
time table
جدول زمانی ورود و عزیمت
table flap
قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
table instrument
وسیله رومیزی
table lamp
لامپ استاندارد
table land
زمین هموار
table waters
ابهای معدنی سر سفره
tide table
جگول جزر و مد
time table
جدول زمان بندی
table telephone
تلفن رومیزی
table tomb
گورصندوقی وتخت
time table
جدول زمانی
table utility
برنامه کمکی جدولی
table comparator
مقایسه کننده نوارها
table ware
لوازم میز یا سفره
table water
سفره اب زیر زمینی
table linen
دستمال سفره
tier table
میز کوچک
table of authorities
جدول اولیا امور
table of distribution
جدول توزیع
table of distribution
جدول تقسیم اماد
table of equipment
جدول ساز و برگ
table of organization
جدول سازمان
table spoonful
قاشق سوپخوری
table spoon
قاشق سوپ خوری
table set
دستگاه میزی
table set
وسیله رومیزی
table of allowance
جدول سهمیه مجاز
table talk
صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
table linen
رومیزی
symbolic table
جدول علائم
multiplication table
جدول ضرب
[ریاضی]
table point
جدول امتیازها
table money
فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
table of precedence
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
Could we have a table on the terrace?
آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
pin-table
صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
negotiating table
جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
league table
جدوللیگ
altar-table
میز مقدس در کلیسا
dinner table
میزغذاخوری
dining table
میزغذاخوری
bargaining table
جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
basement-table
[پی را روی زمین ساختن]
table mixer
توپتنیسرویمیز
table manners
روشغذاخوردنفردی
trestle table
میز سهپایه
Could we have a table by the window?
آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
wait table
<idiom>
سرو کردن غذا
Could we have a table in the corner?
آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
I'd like to reserve a table for 5.
میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
lay the table
چیدن میز
where is my place at the table
جای من در سر میز کجاست
the leg of the table
پایه میز
table carpet
فرش رومیزی
[اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
Lift up the table.
سرمیز رابلند کن
communion-table
[میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
table extension
صفحهانقراض
type table
نوع جدول سازمان
turn table
سینی گردش درسمت
turn table
میز چرخش
outer table
تختهخارجی
trivet table
میز سه پایه
turn table
میز سمت
transfer table
میز انتقال
training table
میز ناهارخوری در اردو
to rap on the table
دست یا چیز دیگری روی زمین
type table
نوع جدول تیر
vigenere table
جدول رمز وی گنر
table cut
تراشتختهای
printer table
میزچاپگر
corbel-table
[ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
earth-table
رج بنا
feed table
صفحهعلوفه
extending table
میزبازشو
computer table
میزکامپیوتر
table beet
چغندر
virtual table
جدول مجازی
to lay on the table
بوقت دیگر موکول کردن
symbol table
جدول نمادها جدول نمادی
water table
سطح ایستای
fly table
میز تا شونده
astronomical table
زیگ
firing table
جدول تیراندازی
astronomical table
ذیج
billiard table
میز بیلیارد
external table
جدول برونی
character table
جدول شناسایی
circular table
میز گرد
expectancy table
جدول انتظار
collapsible table
میز تاشو
fourfold table
جدول چهارخانه
frequency table
جدول بسامد
function table
جدول تابعی
water table
سطح ابهای زیر زمین
imposing table
در چاپخانه رانگا
water table
سطح ایستائی اب
firing table
جدول تیر
water table
ابخوان سفره
addition table
جدول افزایشی
expansion table
میز کشویی
gipsy table
میزگردسه پایه
gaming table
میزقمار
gaming table
میزبازی
expansion table
میز کشابی
entrucking table
جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
end table
عسلی
decompression table
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
decision table
جدول تصمیم گیری
decision table
جدول تصمیم
decision table
جدول تصمیمی
decimal table
جدول تصمیمی
data table
جدول داده ها
water table
سطح ایستایی
convertible table
میزتاشو
contingency table
جدول وابستگی
convertible table
میز صحرایی تا شونده
delivery table
میز تحویل
deviation table
جدول انحراف مغناطیسی
deviation table
جدول انحراف
end table
میزکوچک دم دستی
embarkation table
جدول قابلیت بارگیری
embarkation table
جدول بارگیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com