Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
tumble gear
چرخ واسطه
tumble gear
چرخ دنده واسطه
Other Matches
tumble
معلق زدن
tumble
ازدست دادن تعادل
tumble
پرداخت کردن
tumble
جلا دادن
in a tumble
در هم برهم
to tumble down
فرو ریختن
to tumble down
خراب شدن
tumble
معلق شدن
tumble
بهم ریختگی
tumble
چرخش اشفتگی
tumble
جست وخیز کردن پریدن
tumble
افتادن
tumble
لغزیدن ناگهان افتادن
tumble
غلت خوردن معلق خوردن
tumble
غلت
tumble
رقصیدن
to tumble in ruin
خراب شدن ویران شدن فرو ریختن
to tumble in ruin
رمبیدن
rough and tumble
بیقاعده
rough and tumble
<idiom>
با خشونت تمام جنگیدن
tumble home
خم درونی
tumble dryer
ماشینخشککنبرقی
rough and tumble
بی نظم و ترتیب
rough and tumble
شلم شوربا
electric tumble dryer
خشککن
tumble dry at low temperature
بادرجهکموخشکبهمبزنید
tumble dry at medium to high temperature
بادرجهمتوسطبهبالاوخشکبهمبزنید
gear in
درگیری دو چرخ دنده
get in gear
[get into gear]
<idiom>
بعد از مدتی دوباره سررشته امور را به دست گرفتن.
in gear
اماده حرکت
in gear
دایر
gear in
درگیر شدن
out of gear
ازهم سواشده
out of gear
ازدنده بیرون افتاده
to go out of gear
مختل شدن ازکارافتادن
to go out of gear
خراب شدن
to gear up
باعوض کردن دنده تندکردن
to gear down
باعوض کردن دنده کندکردن
out of gear
خراب
gear
دنده
gear
افزار
gear
پوشانیدن
gear
کردن اماده کارکردن
gear
پوشش دنده دار
gear
الات جامه
gear
ادوات
gear
اسباب لوازم
gear
مجموع چرخهای دنده دار
gear
چرخ دنده
gear
جعبه دنده
gear
ابزار وسایل لباس مخصوص
gear
انتقال دادن
in gear
اماده
helical gear
چرخ دنده حلزونی
planetary gear
دنده خورشیدی
planetary gear
جعبه دنده خورشیدی
planetary gear
چرخ دنده سیارهای
reduction gear
جعبه دنده تبدیل سرعت
reduction gear
جعبه دنده کاهنده سرعت
reduction gear
چرخ دنده کاهنده
rocker gear
تنظیم جاروبک
running gear
قسمت حرکت کننده ماشین
spur gear
چرخ دندانه دار
pull gear
چرخ دنده بالابر
hoisting gear
چرخ دنده بالابر
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
mess gear
جعبه فروف سرباز یا مسافر
nose gear
قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
low gear
دنده کندکن
landing gear
عراده هواپیما وسایل فرود امدن
spiral gear
چرخ دنده حلزونی
loose gear
چرخ دندانه هرزگرد
herringbone gear
چرخ دندانه جناغی
landing gear
ارابه فرود
mess gear
وسایل نظافت نهارخوری
high gear
دنده قوی خودرو
spur gear
دنده ملخی
spur gear
دنده مهمیزی دنده خاردار
steering gear
دنده فرمان
gear cable
کابلچرخدنده
gear housing
پوششچرخدنده
riot gear
نوعیلباسخاصپلیسضدآشوب
get one's rear in gear
<idiom>
عجله کردن
high gear
<idiom>
آخر سرعت
gear box
جعبه دنده گیرباکس
gear shift
دسته دنده اتومبیل
gear lever
دسته دنده اتومبیل
gear stick
دسته دنده اتومبیل
bathing gear
لوازم شنا
[حمام]
bathing gear
لباس شنا
[حمام]
gear wheels
چرخ دنده ها
worm gear
چرخ دنده حلزونی
worm gear
دنده حلزونی پیچ حلزونی
steering gear
دنده سکان
steering gear
جعبه دنده فرمان
steering gear
جعبه فرمان
step up gear
چرخ دنده افزاینده
sun gear
چرخ دنده خورشیدی
switch gear
وسیله اتصال
gear wheels
چرخ های دندانه دار
synchromesh gear
گیربکس سنکرون
timing gear
چرخ دنده میل بادامک
training gear
گردونه در سمت
transmission gear
چرخ دنده انتقال
valve gear
مکانیزمی که برای بحرکت دراوردن سوپاپهای موتورپیستونی
worm gear
دنده مارپیچی
worm gear
دنده مورب
reverse gear
دنده معکوس
crown gear
چرخ دنده محدب
differential gear
دنده عقب اتومبیل
driving gear
چرخ دنده محرک
elevating gear
چرخ دندانه بالابر
elevator gear
گردونه در ارتفاع
exhaust gear
چرخ دندانه خروجی
external gear
تاج دندانه خارجی
fishing gear
اسباب ماهیگیری
flight gear
لباس پرواز
four gear drive
گیربکس چهار دنده
foxer gear
صداساز
foxer gear
وسیله تولید صدا
fuse gear
متعلقات فیوز
gear arrangment
نظم و ترتیب درگیری دو چرخ دنده
gear assembly
مجموعه چرخ دنده ها
chaffing gear
وسایل ضد سایش
gear blank
چرخ دنده کار نکرده
crank gear
چرخ دنده سر میل لنگ
control gear
دستگاه کنترل
arrester gear
سیم نگهدارنده
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
arresting gear
قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
back gear
یک رشته چرخ دنده که به پایه نظام ماشین تراش وصل می شوند
beach gear
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
beaching gear
سرسره قایق
beaching gear
وسایل به ساحل کشیدن ناو
bell gear
چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
bevel gear
دنده مورب
bevel gear
دنده کرامویل
bevel gear
چرخ دنده مخروطی
bevel gear
چرخ دندانه مخروطی
breathing gear
ماسک تنفسی
breathing gear
وسیله تنفسی
chaffing gear
وسایل ضد ساییدگی
change gear
چرخ دندانه تبدیل
compasition gear
چرخ دنده مرکب
gear box
جعبه دنده
gear box
گیربکس
gear grinder
ماشین پرداخت چرخ دنده
gear wheel
چرخ دنده
gear guard
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
gear wheel
چرخ دندانه دار
gear level
تبدیل کردن
mess gear
وسایل غذاخوری
gear ratio
نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
gear ratio
نسبت چره دنده ها
gear level
دسته دنده
gear quadrant
ماهک جعبه دنده
gear pump
پمپ روغن دندهای
gear pump
پمپ دندهای
gear friction
اصطکاک چرخ دنده
head gear
کلاه تمرین بوکس
gear brake
ترمز سیستم انتقال
gear case
جعبه دنده
gear case
پوسته جعبه دنده
head gear
روسری
head gear
پوشش سر
gear cutting
دنده تراشی
[مهندسی]
gear cluster
مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
gear cutter
فرز
gear cutter
دنده تراش
bevel gear drive
جعبه دنده مخروطی
hour angle gear
ساعتدندهدارگوشهای
main landing gear
ترمزاصلیفرود
nose landing gear
ترمزفروددماغه
back gear shaft
محور چرخ دنده هایی که به پایه نظام ماشین تراش متصل می شوند
aircraft arresting gear
جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
automobile gear transmission
گیربکس اتومبیل
internal gear pump
پمپ دوار با رتور دندانه دارداخلی
switch gear cabinet
شالت شرانک
The car is in the reverse gear.
اتو موبیل توی دنده عقب است
fixed-gear bicycle
دوچرخه دنده ثابت
[بدون چرخ آزاد]
bevel gear generator
ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
front landing gear
ترمزجلوییفرود
bevel gear grinder
دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
gear transmission ratio
نسبت دنده گیربکس
divided landing gear
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
double helical gear
چرخ دندانه مارپیچی دوبل
eight speed gear drive
گیربکس هشت دنده
gear friction losses
تلفات اصطکاکی جعبه دنده
switch gear cabinet
قفسه کلیدها
steering gear housing
بدنه جعبه فرمان
gear change box
گیربکس
gear change box
جعبه تعویض دنده
starter gear ring
چرخ دنده استارتر
speed reduction gear
جعبه دنده کاهنده سرعت
magnetic gear shift
دسته دنده مغناطیسی
bevel gear planer
دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
low supercharger gear
دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
change gear mechanism
مکانیزم چرخ دندانه تبدیل
worm gear mechanism
مکانیزم چرخ دنده حلزونی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com