English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (5 milliseconds)
English Persian
twist dive پیچپرش
Other Matches
twist دوران حول محور افقی پیچش
twist نخ یا ریسمان تابیده
twist پیچ خوردگی
twist پیچیدن تابیدن
twist پیچ دار کردن
twist تاب برداشتن
twist چرخش بدن
twist پیچاندن چرخیدن
twist واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twist تاب نخ [بصورت اس یا زد]
twist تاب
twist پیچ
inward dive شیرجه پشت به استخر
dive غواصی کردن
dive فرو رفتن
dive تفحص کردن
dive شیرجه
dive غور
dive شیرجه رفتن
take a dive تظاهر به ناک اوت
dive غوطه خوردن
twist drill پارچه راه راه مارپیچی
twist drill مته مارپیچ
twist drill مته حلزونی
twist of the wrist تردستی
twist of the wrist استادی
single twist تکدورانی
twist bar میلهمچ
twist someone around one's little finger <idiom> کنترل کامل روی کسی داشتن
twist one's arm <idiom> مجبور کردن شخص برای انجام کاری
S-twist [S-spun] نخ چپ تاب [جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
Z-twist [Z-spun] راست تاب
to twist one's ankle پیچ خورده شدن قوزک پا
blade twist تغییر نامطلوب گام ملخ ازریشه تا نوک
american twist سرویس چرخشی
geometric twist پیچش هندسی
give it a twist انرا پیچ بدهید
controllable twist تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
dive bombing بمباران کردن در حالت شیرجه
height of the dive ارتفاعپرش
backward dive شیرجهبهپشت
nose dive ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
dive flap ترمز هوایی از نوع فلپ
starting dive شیرجهآغاز
dive bomber هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
dive angle زاویه شیرجه هواپیما
nose dive شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
crash dive ناگهان بزیر اب رفتن
back dive شیرجه از پشت و فرود با پا
armstand dive شیرجه توام با بالانس
armstand dive بالانس برگشت
dive schedule جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
forward dive شیرجه رو به اب با چرخش
power dive شیرجه رفتن هواپیما
power dive شیرجه
power dive با استفاده از نیروی موتور طیاره
racing dive شیرجه افقی دراغاز مسابقه
reverse dive شیرجه وارونه
scuba dive فرورفتن غواص به زیر اب باوسایل
skin dive زیر ابی رفتن
skin dive غوص کردن
surface dive غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
swan dive شیرجه
swan dive شیرجه فرشته
no decompression dive غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
twist boat form شکل قایق تابدار
torque twist curve منحنی گشتاور و پیچش
throttle twist grip دستگیره موتور گازی
To twist the lions tail . با دم شیر باز ؟ کرد ؟ ( جسارت یا ریسک کردن )
twist grip throttle گیرهترتلدوتایی
double-twist auger bit نوکچهارسویمته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com