Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (7 milliseconds)
English
Persian
twist grip throttle
گیرهترتلدوتایی
Search result with all words
throttle twist grip
دستگیره موتور گازی
Other Matches
throttle
گلو
throttle
دریچه کنترل بخار یابنزین
throttle
خفه کردن
throttle
ساسات
throttle
ساسات کشیدن
throttle
پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
throttle
گلو رافشردن
throttle
عبور قسمت به قسمت
throttle
دستگاه کنترل سوخت
throttle
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttle valve
شیر فشارشکن
throttle control
کنترلاره
automatic throttle
ساسات خودکار
throttle valve
شیر خفه کننده
throttle valve
ساسات
throttle cable
کابلساسات
throttle hand lever
اهرم دستی گازی
twist
نخ یا ریسمان تابیده
twist
پیچاندن چرخیدن
twist
دوران حول محور افقی پیچش
twist
تاب برداشتن
twist
پیچ
twist
تاب
twist
پیچ دار کردن
twist
پیچ خوردگی
twist
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twist
پیچیدن تابیدن
twist
تاب نخ
[بصورت اس یا زد]
twist
چرخش بدن
to twist one's ankle
پیچ خورده شدن قوزک پا
controllable twist
تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
Z-twist
[Z-spun]
راست تاب
blade twist
تغییر نامطلوب گام ملخ ازریشه تا نوک
S-twist
[S-spun]
نخ چپ تاب
[جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
american twist
سرویس چرخشی
twist of the wrist
تردستی
twist drill
مته حلزونی
twist drill
مته مارپیچ
twist of the wrist
استادی
single twist
تکدورانی
give it a twist
انرا پیچ بدهید
geometric twist
پیچش هندسی
twist one's arm
<idiom>
مجبور کردن شخص برای انجام کاری
twist bar
میلهمچ
twist dive
پیچپرش
twist someone around one's little finger
<idiom>
کنترل کامل روی کسی داشتن
twist drill
پارچه راه راه مارپیچی
twist boat form
شکل قایق تابدار
To twist the lions tail .
با دم شیر باز ؟ کرد ؟ ( جسارت یا ریسک کردن )
torque twist curve
منحنی گشتاور و پیچش
grip
ترمینال
grip
طرز گرفتن وسیله گرفتن
grip
محکم گرفتن
grip
گریپ نهر کوچک
grip
برش
grip
چسبیدن به
grip
جوی روباز کوچک
grip
دستگیره
grip
چنگک
grip
گیره
grip
گیر دادن
grip
بریدگی برای گذراندن اب
grip
زکام همه جاگیر
grip
نزله وبایی نای
grip
نیروی گرفتن ادراک و دریافت
grip
انفلوانزا
grip
چنگ
grip
نهر کندن
grip
چنگ زنی
grip
محکم گرفتن چیزی
grip
گیره بست
grip
قلاب
double-twist auger bit
نوکچهارسویمته
door grip
دستگیرهدر
types of grip
انواعگرفتن
heel grip
گیرهپاشنه
hair-grip
تل - گلسر
To grip someone by the throat .
گلوی کسی را گرفتن
get a grip of oneself
<idiom>
کنترل کردن احساسات شخصی
tennis grip
طرز گرفتن راکت تنیس
front grip
گرفتن میله دست مهتابی
false grip
گرفتن
cable grip
چنگال کابل
bulldog grip
گیره سیم
grip length
طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
wire grip
بست سیم
parry a grip
بدل
butt grip
محلقرارگرفتندست
cord grip
زهقلاب
grip handle
جادستی
hair grip
سنجاقسر
hand grip
گیرهدست
penholder grip
دستگیرهپاندولی
pistol grip
دستگیرهپیستول
grip wrench
اچار لوله
pole grip
دستهمتصلبهدست
shake-hands grip
طرزقرارگیریدست
vinyl grip sole
کفبستهوینلی
pistol grip handle
دستهنگهدارندهپیستون
To gain full control of the affairs . To have a tight grip on things.
کارها را قبضه کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com