Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
type front
نوعی روش تایپ کردن نامه ها
type front
ماشین تایپ به جلو
Other Matches
type
قبیل
type
نوع خون
he is not of that type
جنم انراندارد
he is not of that type
ازان قبیل اشخاص نیست
type
نوع خون را معلوم کردن
type
نمونه
type
تیره
type
با ماشین تحریر نوشتن
type
ماشین کردن طبقه بندی کردن
type
باسمه ماشین تحریر
type
حروف چاپی حروف چاپ
type
سنخ
type
نوع
type
قسم
type
رقم
type
گونه الگو
type
کلیشه
type
مدل
type of use
نمونه کاربرد
type
فرمان TYPE
type
متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
type
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
type
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
type
ساختمان
type
سنخ تیپ
type
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
up front
چشمگیر
at the front
<adv.>
در مقابل
in the front
<adv.>
در مقابل
up front
بیپرده پوشی
up front
در انظار
up front
جلو چشم مردم
up front
از پیش
up front
با صراحت و صداقت
in front
<adv.>
در مقابل
at the front
<adv.>
جلو
in front
<adv.>
جلو
at front
<adv.>
جلو
up front
<idiom>
روراست ،صحیح
front
نمای ساختمان
to go to the front
بجبهه رفتن
to go to the front
داخل جنگ شدن
in the front
<adv.>
جلو
at front
<adv.>
در مقابل
up front
رک و راست
up front
رک
in the front
<adv.>
در پیش
at the front
<adv.>
در پیش
in front
<adv.>
در پیش
at front
<adv.>
در پیش
in the front
<adv.>
در جلو
at the front
<adv.>
در جلو
in front
<adv.>
در جلو
at front
<adv.>
در جلو
at the front
در جلو
in front of
در قبال
front
بطرف جلو روکردن به
front
سمت دشمن
front
مواجه شده با روبروی هم قرار دادن مقدمه نوشتن بر
front
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
front
یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت
front
نمای ساختمان
front
در قبال
front
درصف جلوقرارگرفتن
front
جبهه
front
منادی جبهه جنگ
front
جلودار
front
پیش
front
خط اول میدان رزم پیشانی
up front
پیشاپیش
up front
بیعانه
front
صف پیش
front
جبهه هوا
front
نما طرز برخورد
up front
پیش -
front
فرمان سر روبرو جلو
front
به جلو
front
جلو
front
نمای جلو
front
بازی در سانتر
schizophrenic type
سنخ اسکیزوفرنیایی
visual type
سنخ دیداری
social type
سنخ اجتماعی
soil type
تیپ خاک
soil type
نوع خاک
viscous type
سنخ ستبرتن
t type aerial
آنتن
theoretical type
سنخ نظری
reactive type
سنخ واکنشی
raised type
حروف برجسته برای
kinesthetic type
سنخ جنبشی
personality type
سنخ شخصیت
p type semiconductor
نیمه هادی نوع "پی "
mission type
حاوی ماموریت
oscillating type
مین از نوع ارتعاشی یالرزشی
ordinal type
نوع معمولی
n type material
ماده نوع "ان "N
n type semiconductor
نیمه هادی نوع N
intuitive type
سنخ شهودی
introversive type
سنخ درون گرا
pyknic type
سنخ فربه تن
wrap around type
گونه نوشتار محیطی
we have a seedless type too
یک رقم بی هسته هم داریم
mission type
متضمن ماموریت
touch-type
نگارش با روش پرماسی
Type cable
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
installation type
نوع یکان
installation type
نوع قسمت
objective type
سنخ عینی
thinking type
سنخ اندیشه ورز
type two error
خطای نوع دوم
type metal
فلز چاپ
type metal
فلز حروف ریزی
type load
نوع مهمات هواپیما
type load
نوع بار مهمات
type ii error
خطای نوع دوم
type i error
خطای نوع اول
type genus
نوع مشخص
type genus
جنس یاگونه
type of duty
نوع کار
type one error
خطای نوع اول در ازمون فرضها
type r conditioning
شرطی شدن نوع ار
type tests
ازمایشهای نوعی
type table
نوع جدول تیر
type table
نوع جدول سازمان
type style
سبک فونت
type size
اندازه فونت
type size
اندازه حروف
type setter
حروف چین
type s conditioning
شرطی شدن نوع اس
type font
خانواده حروف
type face
طرح حروف
type write
با ماشین تحریر نوشتن
type bar
تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
type bar
میله ماشین تحریر
type ahead
ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود
type write
ماشین نویسی کردن
type writer
ماشین تحرر
to page up type
حروف چیده را صفخه بندی کردن
type writer
حرف نگار
Type cable
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
Type cable
چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
type write
ماشین کردن
type face
نوع ارایش یکان
type face
نوع چرخش یکان
type command
نوع یکان ناو گروه
type command
فرماندهی ناو گروه
Type cable
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
Type cable
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
Type cable
میکرون
Type cable
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
type writer
ماشین تحریر
drop out type
دخشههای متضاد
channel type
کانال تایپ
books of this type
این نوع کتابها
body type
فونت متن
view type
نوع نما
athletic type
سنخ پهلوانی
auditory type
سنخ شنیداری
acoustic type
سنخ شنیداری
type setting
حروف چینی
dysplastic type
سنخ بی قواره
condensed type
نوع فشرده
display type
نوع نمایش
dead type
حروف پخشی
data type
نوع داده ها
D type connector
اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
criminal type
سنخ بزهکار
to type in quadruplicate
چهارنسخه ماشین کردن
dead type
حروف پخش کردن
condensed type
چاپ فشرده
elite type
یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
type of fuel
نوعسوخت
feeling type
سنخ احساسی
field type
از نوع جنگی
blood type
تعیین کردن
field type
نوع رزمی
enumerated type
فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
blood type
گروه خونی
expanded type
نوع گسترده
body type
سنخ بدنی
ectomorphic type
سنخ کشیده تن
blood type
گروه خون
wave front
جبهه موج
stationary front
جبهه حد فاصل بین دو توده هوای راکد
pressure front
جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
front door
دراصلیساختمان
sight front
دید جلو در نقشه برداری
wave front
جبهه امواج رادیویی
shirt front
پیش سینه
shirt front
پیش سینه اهاری
odd front
خط دفاعی 4 نفره
sea front
نمای دریایی شهر
shock front
جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
front bench
اعضایپارلمانیکهدردولتهممسئولیتدارند
water front
جبهه رطوبتی
front crawl
شنایکرال
the front door
درجلو
the front door
درورد
front man
پیشرو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com