Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (5 milliseconds)
English
Persian
typical sample
نمونه نوعی
Other Matches
typical
<adj.>
عرف
typical
نمونه نوعی
typical
یک نمونه بارز
it is typical of
رمز است از
it is typical of
حاکی است بر
typical
<adj.>
بافت عادی
typical
<adj.>
بافت معمولی
typical
نوعی
typical
سرمشق بارز
typical galaxy
کهکشان نمونه
sample
خوردن
sample
اندازه سیگنال درلحظهای اززمان
sample
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
per sample
طبق نمونه
sample
نمونه کالا
sample
معیار
sample
نمونه
sample
مسطوره
sample
الگو ازمون
sample
واحد نمونه
sample
نمونه گرفتن
sample
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sample
نمونه برداری کردن
sample
نمونه قراردادن
undisturbed sample
نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
unknown sample
نمونه مجهول
thief sample
نمونه مایع مخزن ناو
work sample
نمونه کار
To taste ( sample) something .
مزه مزه کردن
blood sample
واحد نمونه خون
to take a sample of blood
گرفتن نمونه خون
[برای آزمایش خون]
rare sample
نمونه های نادر و کمیاب فرش
sample size
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
sample size
مدت زمان بین دوالگوی پیاپی
core sample
نمونه استوانهای
free sample
نمونه مجانی
nonrandom sample
نمونه غیر تصادفی
probability sample
نمونه احتمالاتی
quota sample
نمونه سهمیه
random sample
نمونه تصادفی
random sample
نمونه گیری تصادفی
sample size
تعداد اندازه گیریهای سیگنال ضبط شده درهرثانیه
sample size
بزرگی نمونه
sample size
حجم نمونه
sample distribution
توزیع نمونه
sample data
داده نمونه
sample cell
فرف نمونه
representative sample
نمونه معرف
biased sample
نمونه سودار
size of a statistical sample
[N]
تعداد کل داده های آماری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com