Dictiornary-Farsi | ultimate stress limit | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
ultimate stress limit	حد تنش نهایی


Other Matches

ultimate stress	تاب
ultimate stress	تنش نهایی
ultimate stress	تنش یک تکه از ماده در لحظه گسستگی یا شکست
ultimate tensile stress	تنش کشش نهایی
limit fatigue stress	حد دوام
limit creep stress	حد خزش
ultimate	غایی
ultimate	واپسین
ultimate	نهائی
ultimate	غائی
ultimate	غایی بازپسین
ultimate	اخر
ultimate	دورترین
ultimate	اجل
ultimate	نهایی
ultimate truths	حقایق اولیه یا اصلی
ultimate strength	حاصلضرب بیشترین بار ممکن
ultimate load	بار نهایی
ultimate strength	مقاومت نهائی
ultimate analysis	تجزیه نهایی
ultimate load	بار گسیختگی
ultimate speed	سرعت نهایی
ultimate strength	تاب
ultimate strength	مقاومت یا استحکام نهایی
ultimate strength	مقاومت نهایی
ultimate compressive strength	حداکثر مقاومت دربرابر فشار
ultimate bearing capacity	حداکثر فشار متحمل پی
ultimate tensile strength	حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
ultimate factor of safety	ضریب اطمینان اختیاری
there is no limit to it	حد ندارد
there is no limit to it	اندازه ندارد
there is no limit to it	حدی بران متصور نیست
mean stress	خستگی متوسط
to limit something	چیزی را محصور کردن
limit	حد [ریاضی]
to have a limit [of up to something]	[تا] به حد [چیزی یا مقداری] اعتبار داشتن [اقتصاد]
without limit	بی حد بی اندازه نامحدود
stress	فشار
stress	خستگی
stress	فشار اوردن بر
stress	تنش جسمانی- روانی
stress	یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
limit	حد
limit	حدود
stress	تلاش
stress	تقلا
stress	قوت
stress	اهمیت تاکید
stress	مضیقه
stress	سختی پریشان کردن
stress	مالیات زیادبستن
stress	تاکید کردن
stress	بار
stress	فشار روانی
stress	تنش
limit	کنار
limit	منحصر کردن
limit	کران
limit	محدود کردن تعیین کردن حد
limit	مسافت یا مدت مسابقه
limit	حریم
limit	معین کردن
limit	پایان
limit	اندازه وسعت
limit	محدود
limit	محدود کردن
simple stress	تنش ساده
shrinkage stress	خستگی فرامد
shrinkage stress	خستگی جمع شدگی
shrinkage limit	حد انقباض
racking stress	تنش جنبی
state of stress	حالت تنش
state stress	وضعیت تنش
stress concentration	تمرکز تنش
stress circle	دایره تنش
stress curve	نمودار تنش
stress distribution	توزیع تنش
strain limit	حد تناسب میان تنش و انبساط
storm and stress	اشوب وغوغا
shearing stress	تنش برشی
plastic limit	حد خمیری
stress corrosion	خوردگی در اثر تنش
permissible stress	خستگی قابل قبول
proportional limit	حد خطی
normal stress	تنش شاغولی
normal stress	تنش نرمال
proportional limit	حد نسبی
principal stress	تنش اصلی
principal stress	خستگی اصلی
price limit	حد قیمت
pre stress	پیش تنیدگی
racking stress	تنش پهلویی
radial stress	تنش شعاعی
shear stress	تنش برشی
shear stress	تنش ناشی از برش
secondary stress	خستگی فرعی
safety limit	حد تامین
rupture stress	تنش گسیختگی
rupture limit	مرز پاره شدن
roche limit	حد روش
reynolds stress	تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
residual stress	تنش پس مانده
range of stress	دامنه تنش
physiological limit	کران فیزیولوژیکی
stress function	تابع تنش
transverse stress	تنش عرضی
transmission limit	محدوده فرافرستی
transfer limit	حدود تصحیحات انتقال تیر
transfer limit	حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ
torsional stress	تنش پیچشی
tolerance limit	خطای مجاز
to lay stress on something	چیزی راتاکید کردن
yield stress	تنش تسلیم
suction limit	حد مکش
what is the limit on my account?	حد اعتبار حساب من چقدراست؟
to have a maximum limit [of something]	[به] حداکثر [چیزی یا مقداری] اعتبار داشتن [اقتصاد]
To set a limit to everything.	برای هر چیزی حدی قائل شدن
age limit	محدودیت سنی
viscous stress	تنش برش سیال
virtual stress	تنش مجازی
upper limit	حد بالا
upper limit	حد فوقانی
upper limit	حد بالایی
to lay stress on something	بچیزی اهمیت دادن
stress verse	قافیه موکد
stress verse	قافیه مشدد
stress tolerance	تحمل فشار روانی
stress testing	تست حساسیت
stress ratio	نسبت تنش
stress range	گستره تنش
stress of poverty	فشار بینوایی
stress interview	مصاحبه تنش زا
stress intensity	شدت تنش
tangential stress	خستگی مماسی
tangential stress	تنش مماسی
thermal stress	ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
thermal stress	تنش حرارتی
temperature stress	تنش حرارتی یا دمایی
temperature limit	مرز دما
tensile stress	تنش کششی
tensile stress	خستگی کششی
tensile stress	تنش کششی مجاز
tax limit	حد مالیاتی
stress in beam	تنش در تیرها
neutral stress	تنش خنثی
flow limit	حد جریان
elastic limit	مرز ارتجاعی
admissible stress	تلاش قابل قبول
elastic limit	حد بر جهندگی حد ارتجاعی
elastic limit	حد کشسانی
elastic limit	حد ارتجاعی
effective stress	تنش موثر
edge stress	تنش تیغه
dielectric stress	بار دی الکتریکی
detection limit	حد اشکارسازی
allowable stress	تنش مجاز
working stress	تنش مجاز
elastic limit	حد کشواری
elastic limit	حد جهمندی
flow limit	حد بده
fiber stress	تنش تاری
adhesive stress	قدرت چسبندگی
adhesive stress	نیروی چسبندگی
fatigue limit	حد خستگی
euler stress	تنش اولر
engineering stress	تنش فاهری
endurance limit	حد دوام مصالح
admissible stress	تنش پذیرا
elastic limit	حدالاستیک
alternating stress	تنش متناوب
debt limit	حداکثر مبلغی که یک واحددولتی میتواند مدیون گردد وبیش از ان مجاز نیست
axial stress	تنش محوری
buckling stress	تنش خمشی
buckling stress	تنش کمانش
breaking stress	بارگسیختگی
bond stress	تنش پیوستگی
bending stress	خستگی خمشی تلاش خمشی
bending stress	تنش خمشی
bearing stress	تنش بردگاهی
bearing stress	تنش تکیه گاهی
audibility limit	حد شنودپذیری
alternating stress	تنش نوسان دار دائمی
circumferential stress	خستگی دایرهای
circumferential stress	تنش پیرامونی
cyclic stress	تنش تناوبی
cyclic stress	تنش دورهای
cut off limit	حد برش
critical limit	حد بحرانی
creep limit	حد خزش
creep limit	حد انبساط دائمی
confidence limit	حد اطمینان
compressive stress	خستگی فشاری
compressive stress	تنش فشاری
compressive stress	فشار تراکمی
compression stress	تنش فشاری
bag limit	حد مجاز صید
high limit	حد نهایی
limit of load	حد بار گذاری
elastic limit	مرز برجهندگی
speed limit	سرعت مجاز