Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (5 milliseconds)
English
Persian
underwater camera
دوربینزیرآبی
Other Matches
underwater
زیر اب
underwater
چیر ابی
underwater
زیر ابزی
underwater
زیرابی
underwater
در عمق اب
underwater demolition
تخریب زیرابی
underwater demolition
تخریب ضدزیردریایی تخریب موانع زیرابی
air to underwater missile
موشک هوا به زیر اب
camera
دوربین
camera
[اتاقی با طاق قوسی یا منحنی]
in camera
غیر علنی
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
camera viewfinder
دوربیننمایاب
camera screw
پیچدوربین
CCTV camera
دوربین نظارت
camera platform
سکویدوربین
camera dolly
پایهدوربین
observation camera
دوربین نظارت
security camera
دوربین نظارت
surveillance camera
دوربین نظارت
camera back
قسمتهایپشتیدوربین
camera-shy
کسی که دوست ندارد از او عکس یا فیلم بگیرند
disc camera
صفحهدوربین
CCTV camera
دوربین مدار بسته
camera lucida
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
Polaroid camera
نوعیدوربینمخصوصگرفتنعکسفوری
cine camera
دوربینفیلمبرداری
view camera
دوربیننما
observation camera
دوربین مدار بسته
still video camera
دوربیننمایشثابت
stereoscopic camera
دوربینبرجستهبین
security camera
دوربین مدار بسته
surveillance camera
دوربین مدار بسته
camera-shy
بیزار از دوربین
box camera
دوربین قوطی
box camera
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
camera tube
دوربین تلویزیونی
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
security camera
دوربین امنیتی
camera obscura
اطاقک تاریک جعبه عکاسی
camera obscura
تاریک خانه
camera nadir
محورلولایی دوربین عکاسی
camera nadir
خط لولای دوربین
camera magazine
جعبه محتوی فیلم عکاسی
camera magazine
کاست فیلم دوربین
camera lucida
دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
disposable camera
دوربینبازاری
camera axis
محور دوربین عکاسی
surveillance camera
دوربین امنیتی
observation camera
دوربین امنیتی
camera window
دریچه دیافراگم دوربین
color camera
دوربین رنگی
sound camera
دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
sitting in camera
جلسه غیر علنی
sitting in camera
جلسه خصوصی دادگاه
panoramic camera
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
miniature camera
دوربین تصاویر کوچک
miniature camera
دوربین مینیاتوری
in camera proceedings
دادرسی غیر علنی
camera body
بدنهدوربین
electron camera
دوربین الکترونی
CCTV camera
دوربین امنیتی
closed-circuit camera
دوربین نظارت
closed-circuit camera
دوربین مدار بسته
closed-circuit camera
دوربین امنیتی
air cartographic camera
دوربین عکس برداری هوایی
air survey camera
دوربین عکسبرداری هوایی
camera ready copy
کپی اماده تکثیر
television camera tube
دوربین تلویزیونی
continuous strip camera
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
image camera tube
لامپ تصویر میانی دوربین
camera cycling rate
نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
camera control technician
متخصصفنیکنترلدوربین
camera control unit
مرکزکنترلدوربین
camera platform lock
محلقفلدوربینبهپایه
colour television camera
صفحهرنگیدوربین
camera control area
محلتنظیمدوربین
Polaroid0 Land camera
دوربینزمینیپولاروید
cross section of a reflex camera
قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
lighting/camera control area
سطحکنترلدوربینروشنایی
single-lens reflex camera
دوربینبازتابتکلنزی
twin-lens reflex camera
لنزدوتاییانعکاسدوربین
single-lens reflex (SLR) camera
دوربینتکلنزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com