English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
uneven road جاده ناهموار
Other Matches
uneven <adj.> نامرتب
uneven <adj.> فرد [ریاضی]
uneven <adj.> ناهمسطح
uneven متغیر
uneven ناجور
uneven ناصاف
uneven ناهموار
uneven surface سطحناهموار
uneven pulse نبض غیر مستوی
uneven development توسعه نامتوازن
uneven number عدد فرد
uneven distribution of income توزیع نابرابر درامد
uneven parallel bars پارالل زنان
to take to the road راهزن شدن
the road شاهراه
Are we on the right road for ... ? آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
the road شارع عام
on the road <idiom> سفر کردن
road a مسیرجاده
in the road مانع راه
in the road درسر راه
one way road راه یک سویه
two way road راه دو طرفه
to take to the road راهزنی کردن
on the road در راه
on the road مسافر
one way road راه یکطرفه
two way road راه دو سویه
road طریق خیابان
road جاده
road شارع
road معبر
road گذرگاه
road راه
road بجاده
road خیابان
road راه اهن
road movement راهپیمایی
skid road جاده لیز ولغزنده
shoulder of road شانه راه
service road جاده کناری جاده سرویس
service road شوسه کناری
the road to happiness راه خوشبختی
road making راه سازی
road marking علامت راه
the impediment of a road پا گیرهای جاده
road marking نشانه گذاری راه
road metal سنگ سنگ فرش
road side کنار جاده یا خیابان
the impediment of a road موانع جاده
temporary road راه موقت
tall road راه با جدار
road tanker اتومبیل مخزن دار
state road شاهراه
secondary road جاده فرعی یا درجه 2
secondary road جاده درجه دو
rules of road قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
road oil نفت راه
road system شبکه راهسازی
road system شبکه راهها
road surface رویه راه
road space فضای اشغالی از جاده به وسیله ستون
road oil روغن برای راهسازی
road screen پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
road plantation درختکاری راه
road race دو ماراتون
road roller غلطک ویژه جاده صاف کنی
road roller جاده صاف کن
road reconnaissance عملیات شناسایی جاده ها
road net شبکه جاده ها
road tar قطران برای راه
royal road اسهل طرق
royal road اسان ترین راه
road metal قلوه سنگ
road work دویدن جادهای در تمرین بوکس
road traffic امد وشد خیابان
road traffic ترافیک جاده ترافیک خیابان
road traffic رفت و امد خیابان
road time زمان عبور از جاده
road time یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
road time زمان حرکت ستون در روی جاده
road test ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
road movement حرکات روی جاده
road racer دونده ماراتون
to hog the road بی اعتنا به حقوق سایررانندگان درجاده تجاوز کردن
a corduroy road جاده باتلاقی [که کنده های درختان را بصورت اریب در آن می چینند.]
middle-of-the-road میانه رو
Road signs علائم راهنمایی و رانندگی جاده
road assistance امداد جادهای
Where does this road lead to? این جاده به کجا میرود؟
Is there a road with little traffic? آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
Is there a road with little traffic? آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
middle of the road <idiom> سردوراهی گیرکردن
road hog <idiom> راننده بیابان
road sweeper ماشین خاکروب
road hole گودی
road ditch آبرو [جوی] کنار راه
road ditch راه آب [کنار جاده]
road ditch خندق جاده
road hole چالاب
road hole دست انداز
hit the road <idiom> ترک کردن (معمولابرای ماشین)
get the show on the road <idiom> شروع کار روی چیزی
middle-of-the-road بیطرف
where does this road lead to این راه بکجا میرود
The road was blocked. راه بسته بود
tote road جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
to stand across the road درمیان جاده ایستادن
to maintain a road نگهداری کردن
to maintain a road جادهای را
third class road جاده درجه سه
the road was impaired جاده خراب شد
the road was impaired جاده خراب بود
bottom road راهزیرین
haulage road جادهکشش
road communications ارتباطجادهای
To widen a road . جاده یی را گشاد کردن ( تعریض )
The road is blocked. راه بسته است
The road was greasy. جاده چرب بود ( لغزنده )
Road Town توانائیدرقضاوتعادلانه
road sense جنسی
road sense کلمه
top road محلعبورفوقانی
slippery road مسیرسراشیبی
road number شمارهخیابان
road narrows جادهباریکمیشود
the road to tehran راه یا جاده تهران
post road جاده پستی
main road جاده اصلی
high road جاده عمده
high road شاهراه
haul road راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
sand road راه شنی
gravel road راه شنی
granger road راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
granger road قطارغله
frontage road جاده کناری
frontage road شوسه کناری
exit road راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
knight of the road راهزن پیاده
link road راه فرعی
local road راه محلی
paved road راه روسازی شده
paved road راه پوششدار
paved road راه روکش شده
pack road جاده مال رو
off road racing مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
off road racing مسابقه مخصوص در مسیر وزمینهای ناهموار
municipal road راه فرعی
municipal road راه روستایی
motor road جاده موتور سواری
metalled road جاده شوسه یا اسفالته سرد
major road راه با حق پیش افت راه با پیش افت
major road راه با حق تقدم
exit road راه خروجی
earth road راه خاکی
road blocks راه بند
road blocks سد جاده
road block مانع روی جاده
road block راه بند
road block سد جاده
main road راه اصلی
ring road راه کمربندی
slip road فرازبند
slip road سینه کش اتصال فراز اتصال
slip road سربالایی اتصال
trunk road راه پر امدو شد
road blocks مانع روی جاده
access road جاده دسترسی
access road راه دسترسی
cross road محل تقاطع دو جاده چهارراه
cross road تقاطع جاده
cross road چهارراه
carriage road راه درشکه رو
by the side of the road در کنار جاده
bituminous road جاده یا خیابان اسفالت
axial road جاده طولی منطقه مواصلات
axial road جاده طولی
road construction جاده سازی
road building جاده سازی
access road راه اتصالی
access road راه دستیابی راه کمکی
trunk road راه پر رفت و امد
post road جاده چاپارخانه دار
road haulage حق عبور
road discipline مقررات عبور و مرور روی جاده
road contractor پیمانکارجاده
road contractor مقاطعه کار جاده
road junction سه راه
road junction تقاطع جاده
road junction چهارراه
road clearance انضباط و نظم حرکت در جاده
road clearance تخلیه کردن جاده
road clearance تخلیه جاده
road capacity کشش جاده ازنظر حداکثر ترافیک
road hog راننده متجاوز بحقوق سایررانندگان درجاده
road haulier حمل کننده کالا از طریق خشکی
road distance مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
road haulage حمل از طریق جاده
road guard پلیس راه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com