Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
unit load	واحد بار
Other Matches
load	بارگیری کردن
load	تفنگ یا سلاحی را پرکردن
load	بارزدن
load	بار گیری شدن
load	گذاشتن
load	فیلم
load	سنگین کردن
load	گرانبارکردن
load	فشنگ
load	عملکردماشین یا دستگاه
load	عمل پرکردن تفنگ باگلوله
load	بارالکتریکی
load	فشار مسئولیت
load	کوله بار
load	بار خارجی
load	بار داشتن
load	قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود
load	خشاب
load	بارگیری مهمات
load	بارمهمات هواپیما
load	محموله
load	بار کردن
load	خرج گذاری کردن
load	ذخیره گذاری کردن
load	نیرو
load	بار
load	فشنگ گذاری
load and go	بار کنش و اجراء
load and go	بارکنش و اجرا
useful load	بار مفید
useful load	فرفیت مفید
to load off	خالی کردن
able to take a load <adj.>	بار پذیر
to load off	بار اندازی کردن
get a load of <idiom>	دیدن چیزی
off load	انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
over load	اضافه بار
load	بار زدن
load	فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
load	شارژ کردن
load	بار فشار
load	پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load	فرفیت
load	فرفیت بارگیری
load	بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load	برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
load	برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load	تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
load	استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده
load	بار کردن پر کردن
load	انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی
load	کاری که باید انجام شود
unit	یکه
unit	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit	یکان
unit	یک
unit	نفر عدد فردی
unit	فرد
unit	یک دستگاه
unit	یگان شمار
unit	میزان
unit	واحد
unit	واحدنظامی
unit	وسیله جانبی
unit	قسمت
unit	بافر با طول یک حرف .
unit	که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
unit	دستگاه
unit	یکا
existence load	بار اقلام زیستی
failure load	بار گسیختگی
fighting load	بار رزمی
fighting load	بار جنگی
fighting load	بارمهمات جنگی
empty load	بی بار
external load	بار خارجی
unbalanced load	بار خارجی نامتوازن
existence load	بار زیستی
excess load	بار اضافی
pulsating load	بار ضربهای
empty load	بی باری
to strain under a load	درزحمت بودن بواسطه حمل یک بار
ultimate load	بار نهایی
full load	فرفیت تکمیل
full load	بار کامل
full load	بار خارجی اسمی
torsional load	بار پیچشی
total load	بار کل
fluctuation of load	نوسان بار
load factor	ضریب بار خارجی
load factor	ضریب بار
type load	نوع بار مهمات
type load	نوع مهمات هواپیما
ultimate load	بار گسیختگی
full load	فرفیت کامل
load factor	ضریب بارگیری
load function	تابع بار
distributed load	نیرویی که به یک نقطه اثرنمیکند بلکه مانند نیروی هوا روی یک سطح بریک خط یا یک سطح وارد میشود
load module	پیمانه بارشو
load module	یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
load module	واحدبارشو
load of an ass	بار خر
load of an ass	خروار
load point	شروع بخش ضبط کردن در نوار مغناطیسی
load point	نقطه بار
load point	نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
proof load	بار ازمایشی
load regulator	نافم بار
load regulator	رگولاتور بار تنظیم کننده بار
direct load	بارگذاری مستقیم
load resistance	مقاومت بار
diurnal load	بار روزانه
load manifest	لیست بارها
load guage	قپان
load key	کلید بارکنش
load limit	حد بار
load limit	اندازه بار
load line	خط بار
load line	خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
eccentricity of the load	خروج از مرکزیت بار
earth load	رانش خاک
dynamic load	بار پویا
dynamic load	بار دینامی
dynamic load	بار جنبشی
load line	خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
load lines	علایم بارگیری
load manifest	فهرست بار
load reversal	دوره بارگذاری متناوب
river load	بار رود
less than container load	زیر فرفیت کانتینر
less than container load	کمتر از فرفیت کانتینر
single load	بار تک
load capacity	فرفیت باربری
lateral load	بار جانبی
load capacity	فرفیت بار
sling load	بار خارجی هلی کوپتر
sling load	بارمعلق
sling load	بار اویزان از هواپیما
intensity of load	شدت بار
reactive load	بار خارجی القایی
radial load	بار عرضی
load chain	زنجیر بار
standard load	بار تنظیم شده
load call	وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
light load	بارک
safe load	بار مجاز
load adjuster	خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
live load	بارموثر
live load	بار رونده
live load	بار زنده
live load	سربار
live load	بارزنده
limit of load	حد بار گذاری
limit load	بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
scatter load	بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
scatter load	حافظه
service load	بار مفید
shear load	نیروی برشی
standard load	بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
static load	بار استاتیک
ice load	رانش یخ
load curve	خم بار خارجی
load curve	منحنی بار
load curve	منحنی مشخصه بار
tax load	بار مالیات
tensile load	بار کششی
tension load	بار کششی
load diagram	نمودار بار
load diagram	دیاگرام بار
testing load	بار ازمایش
testing load	بار ازمون
load distribution	تقسیم بار
load distribution	توزیع بار
to relieve one of a load	باراز دوش کسی برداشتن
tail load	بار دم
load current	جریان بار
steady load	بار دائم
load control	تنظیم با بار خارجی
stability under load	تعادل زیر بار
load current	جریان بار خارجی
suspended load	مواد غوطه ور
inductive load	بار القائی
inductive load	بار خارجی القایی
suspended load	بار معلق
suspensed load	بار اویخته
increasing load	بار افزایشی
increase in load	افزایش بار
impact load	بار ضربهای
sustained load	بار طویل المدت
off centre load	بار خارج از مرکز
buckling load	بار کمانش
basic load	بار مبنای مهمات یا وسایل
basic load	بار مبنا
work load	مقدار کار در واحد زمان
peak load	بار حداکثر
peak load	بار خارجی بیشینه
mission load	اماد عملیاتی
working load	بار مجاز
balanced load	بار خارجی متعادل
working load	بار کاربردی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com