Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
unit strength	قدرت رزمی یکان
unit strength	استعدادیکان
Other Matches
strength	نیرومندی
strength	شدت
strength	استحکام
strength	قدرت رزمی استعداد نفری
strength	توان رزمی تعداد نفرات
it is beyond my strength	فوق نیروی من است
strength	استعداد رزمی
strength	مقاومت
on the strength of	باتکا
strength	نیرو
strength	زور
strength	قوت
strength	قوه توانایی
on the strength of	باستناد
strength	دوام
it is too much for my strength	فوق نیروی من است
it is too much for my strength	زورمن به ان نمیرسد
it is beyond my strength	زورمن به ان نمیرسد
strength	قدرت
strength properties	خصوصیات استحکام
impact strength	استحکام ضربهای
cube strength	مقاومت نمونه مکعبی
dielectric strength	قدرت دی الکتریک
compression strength	توان فشاری
crushing strength	تاب گسیختگی
crushing strength	مقاومت خرد شدن
creep strength	پایداری خزشی
creep strength	مقاومت خزشی
strength of materials	مقاومت مصالح
characteristic strength	مقاومت مشخصه
signal strength	شدت صوت
dynamic strength	مقاومت دینامیکی
shearing strength	طول برشکاری
buckling strength	استحکام خمشی
shear strength	استقامت برشی
shear strength	مقاومت برشی
bond strength	قدرت پیوند
characteristic strength	مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
cold strength	استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
command strength	استعداد یکان
strength of magnetism	شدت مغناطیسی
initial strength	استحکام اولیه
strength group	گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
compressive strength	تاب فشردگی
compression strength	استحکام فشاری
compression strength	تاب فشاری
compression strength	مقاومت فشاری
insulation strength	استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
ionic strength	قدرت یونی
strength in bending	مقاومت خمشی
current strength	شدت جریان
effective strength	استعدادرزمی موجود
effective strength	استعداد رزمی موثر
torsional strength	استحکام پیچشی
flexural strength	مقاومت خمشی
flexural strength	توان خمشی
flexural strength	تاب خمشی
they overtax our strength	بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
ego strength	نیرومندی خود
ultimate strength	حاصلضرب بیشترین بار ممکن
field strength	شدت میدان
fatigue strength	استحکام خستگی
ultimate strength	مقاومت نهائی
end strength	استعداد نهایی
ultimate strength	تاب
ultimate strength	مقاومت نهایی
disruptive strength	استحکام انقطاع
dielectric strength	پایدار دی الکتریکی
superego strength	نیرومندی فراخود
design strength	مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
design strength	مقاومت محاسباتی
hot strength	استحکام گرمایی
strength ratio	نسبت استحکام
impact strength	استحکام برخورد
strength of current	شدت جریان
ultimate strength	مقاومت یا استحکام نهایی
dielectric strength	استحکام شکست
tensile strength	استحکام کششی
tensile strength	تاب کششی
tensile strength	توان کششی
tensile strength	مقاومت کششی
grid strength	سیگنال شبکه
habit strength	نیرومندی عادت
dielectric strength	استحکام دی الکتریک
bending strength	مقاومت خمشی
yield strength	تاب ارتجاعی
response strength	نیرومندی پاسخ
strength weld	جوشکاری مقاومتی
accountable strength	استعداد قابل محاسبه
average strength	استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
accountable strength	استعداد قابل توجه
nonoperating strength	پرسنل غیر فعال
authorized strength	استعداد مجاز
nonoperating strength	جمعی غیرفعال در یکان
tear strength	مقاومت [در برابر پارگی]
knot strength	استحکام گره
assiciative strength	نیرومندی تداعی
tower of strength <idiom>	پشتیبانی محکم
muscular strength	وی ماهیچه
attached strength	استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
level of strength	سطح استعداد رزمی
level of strength	میزان استعداد رزمی
virile strength	نیروی مردانه
pole strength	شدت قطب
virile strength	قوت مردی
compressive strength	قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
muscular strength	زور بازو
cadre strength column	ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
ultimate compressive strength	حداکثر مقاومت دربرابر فشار
izod impact strength	استحکام ضربه ایزوتوپ
high strength steel	فولاد با استحکام عالی
ultimate tensile strength	حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
electric field strength	شدت میدان الکتریکی
field strength meter	سنجه شدت میدان
high temperature strength	استحکام حرارتی
strength under tangential loading	مقاومت دربرابر عاملهای مماسی
torsional fatigue strength	استحکام فرسودگی پیچشی
effective habit strength	حد موثر نیرومندی عادت
authorized strength of theater	استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
magnetic field strength	شدت میدان مغناطیسی
intrinsic fatigue strength	استحکام فرسودگی ذاتی
soil shear strength	قدرت مقاومت خاک در مقابل گلوله یا نفوذ ان
bending fatigue strength	مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
transverse bending strength	استحکام خمشی
elastic limit tensile strength	دستگاه اندازه گیری الاستیسیته ارتجاع سنج
elastic limit tensile strength	elastometer ratio
line of magnetic field strength	خط میدان مغناطیسی
line of electric field strength	خط شدت میدان الکتریکی
high strength cast iron	چدن با استحکام عالی
measurement of wind strength: anemometer	اندازهگیریجهتباد
creep strength depending on time	پایداری خزشی تابع زمان
creep strength at elevated temperatures	مقاومت خزشی در دمای بالا
unit	نفر عدد فردی
unit	یکا
unit	که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
unit	یکان
unit	بافر با طول یک حرف .
unit	دستگاه
unit	قسمت
unit	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit	واحدنظامی
unit	یکه
unit	فرد
unit	یک دستگاه
unit	میزان
unit	واحد
unit	وسیله جانبی
unit	یگان شمار
unit	یک
shipping unit	واحد حمل
pioneer unit	یگان مهندسی رزمی
troop unit	یکان صنفی
service unit	یکان خدمات
shipment unit	یکان مسئول ارسال کالاها
motor unit	یکان موتوری
troop unit	یکان سربازدار
sampling unit	واحد نمونه گیری
single unit	یکان منفرد
staging unit	یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
split unit	یکان جدا شده یا مجزا شده
peripheral unit	واحد جنبی
physical unit	واحد فیزیکی
repeating unit	واحد تکراری
processing unit	واحد پردازنده
staging unit	یکان بارگیری کننده
power unit	پیش راننده
practical unit	واحدهای عملی
processing unit	واحد پردازش
processing unit	واحدپردازشگر
storage unit	واحد انباره
requesting unit	یکان درخواست کننده
requesting unit	یکان تقاضا کننده
thermal unit	واحدسنجش گرما
the name of the unit of gold	دینار
terminal unit	واحد پایانی
terminal unit	واحد پایانه
tape unit	واحد نوار
single unit	یکان مستقل
task unit	یگان ماموریت
task unit	نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
motor unit	قسمت موتوروسیله دستگاه موتور
system unit	محفظه سیستم
motor unit	واحد حرکتی
rotating unit	یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
storage unit	واحد ذخیره
two unit system	دستگاه دو برقی
unit record	رکورد واحد
unit tube	لوله واحد
unit weight	وزن مخصوص
unit weight	وزن واحد
volume unit	واحد بلندی صدا
work unit	یک قسمت جزیی از کار
work unit	یک واحد تقسیم کار
work unit	واحد کار
bulb unit	بخشبرآمده
unit training	اموزش یکان
unit training	اموزش یکانی
unit train	بنه اماد یکان
unit reserves	ذخایر یکانی
unit reserves	اماد ذخیره یکانی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com