Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
unlimited liability company	شرکت تضامنی
Other Matches
unlimited liability	بدهیهای نامحدود مسئولیت نامحدود
unlimited liability	تعهدات نامحدود
unlimited company	شرکت با مسئولیت نامحدود
limited liability company	شرکت با مسئولیت محدود
limited liability company	شرکت با مسئوولیت محدود
employer's liability insurance company	شرکت بیمه
unlimited	نامحدود
unlimited	نامشخص نامعین
unlimited	بی حد
unlimited	وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
unlimited	نامعلوم
unlimited war	جنگ غیرمحدود
unlimited war	جنگ نامحدود
This contract is of unlimited duration.	طول مدت این قرارداد نامحدود است.
credit for an unlimited period	اعتبار برای مدت نامحدود
The courts have unlimited jurisdiction.	دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
married under a contract unlimited perio	به حباله نکاح دراوردن عقد کردن
married under a contract unlimited perio	زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
married under a contract unlimited perio	ازدواج کردن
liability	تعهد
liability	الزام مسئولیت
liability	تعهد موجودی بانکی
liability	التزام
liability	مسئوولیت
liability	دیون پرداخت
liability	احتمال
liability	اسناد دیونی
liability	مسئولیت
liability	دین
liability	بدهی
liability	فرض شمول
liability	ریون
liability	بدهکاری استعداد
liability	سزاواری
deferred liability	دیون دراز مدت
deferred liability	بدهیی که درسر رسید پرداخت نشده است
deferred liability	دیون بلند مدت
delictual liability	ضمان قهری
liability insurance	بیمه تعهدی
disclaim all liability	کلیه بدهیها را انکار کردن
employer's liability	تعهدات کارفرما
current liability	بدهیهای جاری
current liability	اقلامی از بدهی که پرداخت انها از محل دارایی جاری باشد
current liability	بدهی جاری
criminal liability	مسئوولیت جزائی
contractual liability	مسئوولیت قراردادی
contractal liability	ضمان عقدی
contingent liability	بدهی اتفاقی
contingent liability	بدهی احتمالی
joint and several liability	مسئوولیت تضامنی
joint liability	تضامن
product liability	مسئوولیت در قبال کالا
pecuniary liability	ضمانت پولی
strict liability	مسئوولیت بدون تقصیر
vicarious liability	مسئوولیت نیابتی
liability insurance	بیمه بدهی
liability to disease	سزاواری
liability to disease	استعداد
liability to disease	تعهد امادگی
liability to disease	مسئولیت
liability to disease	بدهی
liability reserve	ذخیره بدهیها
liability for damages	مسئولیت در برابر خسارت
legal liability	بدهی قانونی
product liability	مسئولیت محصول
pecuniary liability	ضمانت ضمانت جبران خسارت
tortious liability	ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
admission of liability	قبول بدهی
admission of liability	پذیرش تعهدات
capital liability	بدهی سرمایه
capital liability	بدهی درازمدت
capital liability	بدهیهای دراز مدت ارزش خالص
capital liability	دیون طویل المدت
civil liability	ضمان
civil liability	مسئوولیت مدنی
collective liability	بدهی جمعی
absolute liability	بدهی مطلق
liability to military service	مشمولیت برای خدمت نظام وفیفه
long tail liability	تعهد طولانی مدت
professional liability insurance	بیمه تعهدات شغلی
strict liability offence	جرم مادی صرف
public liability insurance	بیمه تعهدات عمومی
proportional liability partnership	شرکت نسبی
automobile liability insurance [American E]	بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
motor vehicle liability insurance	بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
in company	باجمع
company	شریک
company	کمپانی
in company with	باتفاق
in company	درجمعیت
to keep company with	همراه بودن با
to w up a company	امورشرکتی را رسیدگی وانرامنحل کردن
Come along and keep me company.	بامن بیا تا تنها نباشم
associated company	شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
associated company	شرکت وابسته
to keep company	باهم بودن
to keep company	باهم امیزش کردن
company	همراه
company	گروهان
in company	دسته جمعی
company	گروه
company	شرکت
company	انجمن
company	جمعیت
company	دسته هیئت بازیگران
company	گروهان همراه کسی رفتن
Two is company , three is none . <proverb>	دو نفر تعاون ,سه نفر تفرقه .
company	مصاحبت کردن با
company	تجارتخانه
in company with	همراه
stock company	شرکت سهامی
acting company	شرکت عامل
separate company	گروهان مستقل
subsidiary company	شرکت فرعی
supply company	شرکت تامین کننده
to break company	جدایی کردن
software company	شرکت نرم افزاری
shipping company	شرکت کشتیرانی
shipping company	شرکت کشتی رانی
shipping company	شرکت حمل و نقل
ship's company	خدمه ناو
to shake up [a company] <idiom>	سازمان [شرکتی را ] اساسا تغییر دادن
ship's company	پرسنل ناو
service company	گروهان خدمات
offshore company	شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
Company town	شهرک کارگران
to join company with somebody	به کسی ملحق شدن [همراه کسی شدن]
What's your insurance company?	شرکت بیمه شما کدام است؟
trading company	شرکت تجارتی
trust company	شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
That evening we had company .	آن روز بعد از ظهر مهمان داشتیم
He has no influence in this company .	دراین شرکت کاره ای نیست
He is a new face in the company .	چهره تازه ای درشرکت است
to have a holding in a company	در شرکتی دارائی سهام داشتن
to request the company of:	حضور کسی را خواستن
aircraft company	شرکت ساخت هواپیما [اقتصاد]
to keep a person company	پیش کسی بودن وبا او وقت گذراندن
directorate [of a company]	هیئت نظاره [اقتصاد] [اصطلاح رسمی]
directorate [of a company]	هیئت مدیره [اقتصاد] [اصطلاح رسمی]
to overcapitalize a company	سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
a stand-alone company	یک شرکت مستقل
we underwrite the company	ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
proprietary company	شرکت خصوصی
constituent company	شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
winding up of a company	انحلال شرکت
doctor to the company	پزشک شرکت
electric company	شرکت برق
company commander	فرمانده گروهان
commercial company	شرکت تجاری
finance company	شرکت تامین مالی
finance company	شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
fire company	شرکت اتش نشانی
growth company	شرکت در حال گسترش
controlled company	شرکتی که تحت کنترل شرکتی باشد
headquarters company	گروهان ارکان
headquarters company	گروهان قرارگاه
holding company	شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
holding company	شرکت مرکزی
holding company	شرکت مالک
dissolution of a company	انحلال شرکت
company funds	اعتبارات گروهانی
company grade	در رده گروهان
company union	اتحادیه شرکت
company team	تیم مرکب
company team	تیم گروهانی
controlling company	موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
controlling company	holdingcompany
cooperative company	شرکت تعاونی
mutual company	شرکت تعاونی
company secretary	منشی شرکت
company secretary	مسئول مالی و حقوقی شرکت
company seal	مهر شرکت
company network	شبکه شرکت
company network	شبکه همکار
company law	قوانین مربوط به شرکتها
company law	قوانین شرکت
company grade	پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
holding company	شرکت صاحب سهم
holding company	شرکت سرمایه گذاری درسهام
holding company	کمپانی مسلط
branch of a company	شعبه شرکت
article of a company	اساسنامه شرکت
parent company	شرکت مادر
private company	شرکت خصوصی
affiliated company	شرکت وابسته
liquidation of company	تصفیه امور شرکتها
to part company with any one	رفاقت را با کسی بهم زدن
parent company	شرکت اصلی
parent company	شرکت مادر شرکت مرکزی
carrier company	تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
limited company	شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
holding company	شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
holding company	شرکت در سرمایه گذاری درسهام
proprietary company	شرکتی که سهام ی ن دردسترس عموم گذارده نشده است
incorporated company	شرکت ثبت شده
insurance company	شرکت بیمه
invalidation of company	بطلان شرکت
public company	شرکت سهامی عام
Our company has some pecuniary difficulties .	شرکت ما گرفتاریهای مالی پیدا کرده است
joint stock company	شرکت سهامی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com