English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
upward flow جریان رو به بالا
Other Matches
upward روببالا روبترقی
upward بطرف بالا
upward بالایی
shift upward حرکت به سمت بالا
upward rotation چرخش رو به بالا
upward trend روند صعودی
upward tendency گرایش صعودی
upward swing نوسان به سمت بالا
upward motion حرکت رو به بالا
upward mobility تحرک صعودی
upward compatible همساز رو به بالا
upward compatible اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
upward compatible طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
he looked upward بالانگاه کرد
shift upward انتقال به طرف بالا
an upward glance نگاه سربالا
upward compatibility سازگاری بالاگرا
over flow سر ریز
to flow over لبریزشدن
to flow over سر رفتن
to go with the flow <idiom> در مسیر نظام عمومی رفتن [اصطلاح مجازی]
out flow برون ریز
to flow over طغیان کردن
over flow لبریزی
over flow طغیان ریزش
over flow لبریز شدن
flow جریان
flow جاری شدن
flow بده
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow روند
flow گردش
flow بده شریدن
flow سلیس بودن
flow جاری بودن روان شدن
flow روانی
flow سلاست
flow مد
flow لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flow ناشی شدن فلو
flow جریان جاری کردن
flow حرکت متناوب
flow حرکت به نرمی
flow مدیریت جریان داده
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow حرکت داده در یک سیستم
flow روانی سلاست
flow سیلان
molecular flow جریان مولکولی
permanent flow ابدهی دایمی
non unifor flow جریان غیریکنواخت
mixed flow جریان مرکب
minimum flow اب کاستی
mewtonian flow جریان نیوتنی
permanent flow بده همیشگی
money flow جریان پول
oil flow جریان روغن
out flow of labor خروج نیروی کار
permanent flow بده دایمی
permanent flow بده پایدار
magnetic flow شار مغناطیسی
permanent flow ابدهی پایا
poiseuille flow جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
permanent flow بده پایا
mass flow دبی جرمی
magnetic flow فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
flow side ریزش در شیب
flow sheet نمودار جریان
flow pressure فشار روان ابی
flow resistance وشکسانی ویسکوزیته
flow resistance چسبندگی
flow resistance گرانروی
flow process جریان چرخش کار
flow process جریان انجام کار
flow of production گردش تولید
free flow جریان ازاد
gold flow جریان طلا
gold flow انتقال طلا
line of flow خط جریان
laminar flow جریان لایهای
laminar flow جریان خطی
laminar flow جریان ارام
laminal flow جریان خطی
ion flow جریان یونی
information flow روانه خبر
heat flow جریان گرما
flow of production جریان تولید
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
turbulent flow جریان اشفته
turbulent flow جریانی است که دران عدد رینولدز از0032 بیشتراست
turbulent flow جریان متلاطم
transient flow جریان گداز
tranquil flow جریان اسوده
traffic flow کشش عبور ومرور
traffic flow کشش ترافیک
swinging of flow نوسانات عرضی جریان
supercritical flow جریان سیلابی
uniform flow جریان یکنواخت
underground flow جریانزیرزمینی
lava flow جریانگدازه
flow tube تیوبدرگردش
flow bean توپکدرگردش
air flow جریانهوا
vortex flow جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
viscous flow جریان جسبناک یا ناروان
unsteady flow جریان غیرماندگار
subsonic flow جریان مادون صوت
subcritical flow جریان رودخانهای
rotation flow شارش دورانی
return flow جریان برگشت
rate of flow دبی
rate of flow بده
rate of flow میزان جریان
rapid flow جریان سریع
radial flow جریان شعاعی
program flow روند برنامه
rotation flow شارش چرخشی
shear flow جریان نیروی برشی
single flow راه یک طرفه
streamline flow جریان خطی
stramline flow جریان موازی یابی ممانعت
steady flow جریان لایه وار
steady flow جریان دائم
steady flow جریان دائمی
steady flow جریان ماندگار
sinuous flow جریان موجی
single flow جاده یک مسیره
program flow گردش برنامه
flow of information گردش اطلاعات
diagonal flow جریان مورب
continuous flow جریان با دبی ثابت
continuity of flow پیوستگی جریان
consistent flow جریان دائمی
conical flow تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
commodity flow جریان کالا
circular flow جریان دوری
circular flow جریان دایرهای
chimney flow سوراخ تنور
chimney flow دودکش
out flow of capital خروج سرمایه
contra flow جهت مخالف
contra flow خلاف جهت
data flow روند داده ها
data flow گردش داده ها
current flow سیلان جریان فلوی جریان
current flow شار جریان
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
flow charts شمای عملیات
critical flow جریان بحرانی
cretical flow جریان بحرانی
control flow روند کنترل
control flow گردش کنترل
capital flow انتقال سرمایه
capital flow جریان سرمایه
blasius flow جریان کاملا لایهای تئوریکی
flow charts نمودار گردش کار
flow charts نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow charts نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
flow chart نمودارگردشی
flow chart شمای عملیات
flow chart نمودارچرخش کار
flow chart نمودار گردش کار
flow chart نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow charts نمودارچرخش کار
flow charts نمودارگردشی
bidirectional flow روند دوسویه
bidirectional flow جریان دو جهتی
base flow مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
base flow جریان پایه
axial flow جریان خطی
axial flow جریان محوری
average flow جریان متوسط
average flow بده میانگین
cash flow گردش وجوه
flow chart نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
flow of income گردش درامد
flow direction جهت گردش
flow diagram نمودارجریان
flow diagram نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flow diagram کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
flow diagram شرح فرآیند
flow diagram صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flow diagram ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flow diagram نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flow diagram دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flow diagram فلوچارت
flow diagram دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flow formula رابطه جریان
flow frequency بسامد بدهها
flow of income جریان درامد
flow of expenditure گردش هزینه
flow of expenditure جریان هزینه
flow net شبکه جریان
flow method روش جریان
flow meter فلومتر
flow meter جریان سنج
flow lines خطوط جریان
flow line خط جریان
flow limit حد جریان
flow limit حد بده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com