English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (6 milliseconds)
English Persian
upward rotation چرخش رو به بالا
Other Matches
upward بالایی
upward روببالا روبترقی
upward بطرف بالا
upward swing نوسان به سمت بالا
upward tendency گرایش صعودی
upward trend روند صعودی
he looked upward بالانگاه کرد
an upward glance نگاه سربالا
upward motion حرکت رو به بالا
upward mobility تحرک صعودی
upward flow جریان رو به بالا
shift upward حرکت به سمت بالا
upward compatibility سازگاری بالاگرا
upward compatible طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upward compatible اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
upward compatible همساز رو به بالا
shift upward انتقال به طرف بالا
rotation جابجایی یک الگوی بیت درکلمه به چپ یا راست , بیت آخر قدیمی در بیت اول جدید قرار می گیرد
rotation جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .
rotation مقدار چرخش یک شی
rotation by ... گردش [چرخش] به مقدار ... [ درجه دما یا زاویه]
rotation about ... دوران دور ... [محوری یا جایی]
rotation گرداندن
rotation حرکت وضعی
rotation دوران
rotation دوری
rotation چرخه
rotation گردش
rotation تعویض
rotation تعویض محل
rotation تعویض نوبتی یکانها یا افراد
rotation گردش مشاغل
rotation دوران گردش بدور
rotation چرخش
rotation گردش روتاسیون
rotation چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
rotation تعویض یکانها
rotation چرخش دوران
rotation inertia لختی دورانی
rotation of crop کشتگرد
rotation system توزیع تناوبی
rotation viscosimeter گرانروی سنج چرخشی
sense of rotation جهت دوران
specific rotation چرخش ویژه
rotation moment گشتاور چرخشی
speed of rotation چرخش بر دقیقه
speed of rotation دور بر دقیقه
anticlockwise rotation گردش مخالف جهت عقربه ساعت
anticlockwise rotation گردش به چپ
rotation around [about] a point دوران دور نقطه ای
rotation of the turbine چرخشتوربین
varimax rotation چرخش واریماکس
speed of rotation گردش بر دقیقه
rotation flow شارش چرخشی
rotation flow شارش دورانی
improper rotation چرخش نامتعارف
hindered rotation چرخش ممانعت شده
hindered rotation چرخش غیر ازاد
free rotation چرخش ازاد
angle of rotation زاویه چرخش
fractional rotation گردش کسری
counterclockwise rotation حرکت در خلاف عقربههای ساعت
counterclockwise rotation گردش به چپ
clockwise rotation گردش به راست
angle of rotation زاویه گردش
axis of rotation محور دوران
clockwise rotation گردش براست
angle of rotation زاویه دوران
angle of rotation زاویه دوران زاویه چرخش
rotation coefficients ضرایب مربوط به چرخش زمین که روی گلوله اثر دارد
rotation billiard بیلیارد امریکایی به ترتیب شماره
rotation about a point دوران دور یک نقطه
rotation about a line دوران دور یک خط
right handed rotation گردش به راست
quartimax rotation چرخش کوارتیماکس
proper rotation چرخش متعارف
plane of rotation سطح دوران
axis of rotation محور چرخش
molecular rotation چرخش مولکولی
oblimax rotation چرخش مایل بیشینه
oblimin rotation چرخش مایل کمینه
oblique rotation چرخش مایل
optical rotation چرخش نوری
orthogonal rotation چرخش عمودی
axial rotation symmerty تقارن چرخشی محوری
rotation in a clockwise direction گردش به راست
rotation in a clockwise direction گردش در جهت عقربه ساعت
instantaneous center of rotation مرکز دوران لحظهای
blade rotation mechanism چرخشدورانیتیغه
left hand rotation چپ گرد
left handed rotation گردش به چپ
energizing in field o phase rotation تغذیه میدان دوار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com