Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (4 milliseconds)
English
Persian
urban bundle
بقچه شهری
[این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
Other Matches
urban
مدنی
urban
اهل شهر شهر نشین
urban
شهرنشینی
urban
مربوط به شهر مراکز شهری
urban
<adj.>
<noun>
شهری
urban guerrilla
تروریست-بچهدزد
urban rug
[فرش بافته شده در شهر]
the urban districts
بخشهای شهر
urban rug
قالی شهری
urban's tables
جدولهای اربان
urban servitudes
خدمات شهری
urban renewal
توسعه شهری
urban population
جمعیت شهری
urban renewal
احیای شهری
Urban tissue sites
سایت های بافت فرسوده شهری
urban centre of a community
مرکز شهرک
rural urban migration
مهاجرت از روستا به شهر
bundle
بقچه
[کاموا ]
bundle
کانون
[کاموا]
bundle
دسته پول
bundle up
<idiom>
لباس گرم وپوشیده
bundle
بقچه کلاف پشم یا پنبه
bundle
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
bundle
تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
bundle
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundle
کانونی کردن
bundle
دسته
bundle
بصورت گره دراوردن بقچه بستن
bundle
دسته کردن
bundle
مجموعه
bundle
بسته
bundle
افزودن نرم افزار
bundle
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundle off out
بارسفر بستن
bundle up
زیادلباس پوشیدن
bundle up
جامه گرم دربرکردن
bundle off out
بشتاب رفتن
bundle
بقچه
door bundle
بار پرتابی همراه با چترباز
door bundle
بارهای دستی
door bundle
بار همراه
fuel bundle
متمرکزکنندهسوخت
bundle of nerves
آدم بی نهایت عصبانی و نگران
cingulum bundle
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
make a bundle
<idiom>
پول زیادی درآوردن
nerve bundle
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com