Dictiornary-Farsi | valid transaction | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 84 (6 milliseconds)

English	Persian
valid transaction	معامله صحیح


Other Matches

valid	قوی
valid	سیگنال روی باس کنترل برای بیان اینکه روی باس آدرس ,آدرسی موجود است
valid	درست , طبق مجموعهای قوانین
to be valid	به شمار آمدن
to be valid	معتبر بودن
to be valid	قابل قبول بودن
valid	قابل اطمینان
valid	قانونی درست
valid	معتبر
valid	سالم
valid	دارای اعتبار موثر
valid	صحیح
valid	قابل قبول
valid	صحت دار
valid	نافذ
valid	درست
continue to be valid	به قوت خود باقی بودن
where there is a valid reason	در موارد طبق مقررات اثبات شده
not valid abroad	در خارج [از کشور] معتبر نیست
valid assumptions	فروض قابل قبول
hit not valid	ضربه بی ارزش شمشیرباز
it is no longer valid	از درجه اعتبار ساقط است
valid contract	عقد صحیح
the contract is still valid	قراردادباعتبار
the contract is still valid	خودباقی است
valid assumptions	فروض معتبر
Your passport is no longer valid.	گذرنامه شما دیگر اعتبار ندارد.
How long is the ticket valid?	بلیت تا کی اعتبار دارد؟
A valid [plaueible, acceptable] excuse.	عذر موجه
transaction	رکورد حاوی داده جدید که برای بهنگام سازی رکورد اصلی باید استفاده شود
transaction	تبادل
transaction	داد و ستد
transaction	انجام
transaction	سودا
transaction	معامله
transaction	فایل حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
transaction	ترکنش
transaction	ثیر قرار میدهد.
transaction	پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند
transaction	سیستم کامپیوتری که معمولاگ دستهای کار میکند تا وقتی که با تراکنش جدید متوقف شود و سپس منابع را به تراکنش اختصاص میدهد
cause of a transaction	جهت معامله
transaction	خلاصه مذاکرات
transaction on change	معامله در بورس
transaction oriented	تراکنش گر
transaction record	رکورد تراکنش
transaction tape	نوار تراکنش
transaction trailing	ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
unauthorized transaction	معاملات فضولی
unauthorized transaction	معامله فضولی
to carry out a transaction	معامله ای انجام دادن
transaction motive	انگیزه مبادلاتی
transaction motive	انگیزه معاملاتی
transaction in order	معامله به قصد فرار از دین
spot transaction	معامله نقدی
complete transaction	معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
credit transaction	معاملات موجل
party to a transaction	متعامل
credit transaction	معاملات استمهالی
external transaction	معاملات خارجی
transaction costs	هزینههای معاملاتی
object of transaction	مورد معامله
reason for a transaction	جهت معامله
transaction code	کد تغییرات
transaction in order	liability avoid to
transaction file	فایل تراکنش پرونده تراکنش
an nucertain transaction	معامله غرری
transaction file	فایل تغییرات
transaction file	پرونده تراکنش
business transaction	داد و ستد بازرگانی
transaction data	دادههای تراکنشی
capital transaction	داد و ستد سرمایه
fictitious transaction	معامله صوری
Is your price offer ( quotation ) stI'll open ( valid ) ?	آیا پیشنهاد قیمت شما کماکان بقوت خود با قی است ؟
foreign exchange transaction	معاملات ارزی
transaction oriented processing	پردازش تغییرگرا
transaction demand for money	تقاضای معاملاتی برای پول تقاضا برای پول بمنظورمبادلات
failure to comply with the transaction	عدم ایفاء تعهد
the deceived party in a transaction	مغبون
secure transaction technology	سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
A cash ( credit ) transaction .	معامله نقدی ( اعتباری )
TAN [Transaction authentication number]	رمز یکبار مصرف
I was a thoussand tomans out of pocket in that transaction.	د رآن معامله هزارتومان هم از جیب دادم ( ضرر کردم )
His objection doesnt apply . His objection is not valid .	ایرادش واردنیست