English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
valve seat نشیمنگاه سوپاپ
Search result with all words
valve seat grinder دستگاه پرداخت نشیمنگاه سوپاپ
valve seat insert مدخل نشست سوپاپ نشیمنگاه سوپاپ
valve seat reamer جدار تراش نشیمنگاه سوپاپ برقوی نشیمنگاه سوپاپ
valve seat wrench دریچهآچارپایه
Other Matches
seat سرین
seat نشیمنگاه مسند
seat کفل
seat نیمکت
seat مرکز مقر
seat محل اقامت
seat جایگاه نشاندن
seat جایگزین ساختن
seat مقر
seat نشیمنگاه
Is this seat taken? آیا این صندلی گرفته شده است؟
I think that's my seat. فکر می کنم آن صندلی جای من است.
Have a seat, please! خواهش میکنم بفرمایید !
Have a seat, please! خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
seat وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seat حرکت تعادلی
seat قسمت میانی زین اسب
seat سکوی استقرار
seat پایه
seat صندلی
seat جا
please take a seat خواهش میکنم بفرمایید
take your seat بنشینیدسرجای خودتان
take a back seat <idiom> پذیرش پستترین مقام
county seat مرکز بخشداری
on the edge of one's seat <idiom> ناآرام بودن
Where is my seat(place) جای من کجاست ؟
governor's seat حکومت نشین
bench seat صندلیاتومبیل
jump seat صندلی تا شو
a seat by the window یک صندلی کنار پنجره
classical seat وضع بدنی سوارکار روی زین
seat-belt کمربند صندلی هواپیما
to resign one's seat از جای مجلسی خود کناره گرفتن
parliamentary seat جای مجلسی
parliamentary seat صندلی مجلسی
key seat جاخار
seat-belts کمربند صندلی هواپیما
drive's seat صندلی راننده
judgement seat دادگاه
ejection seat صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
he lost the seat مقام یا کرسی وکالت راازدست داد
he lost the seat دوباره بوکالت برگزیده نشد
hiking seat تهته اتکای خم شونده در قایق
rear seat صندلیعقب
reel seat جایگاهقرقره
garden seat صندلی یانیمکت باغبانی
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
folding seat صندلی تاشو
seat back پشتیصندلی
seat cover پوششصندلی
dual seat زینموتور
seat tube تیوپصندلی
double seat صندلیدونفره
commander's seat صندلیفرمانده
single seat صندلییکنفره
captain's seat محلنشستنکاپیتان
first officer's seat صندلیخلباناول
governor's seat حاکم نشین
book a seat جا رزرو کردن
ejection seat صندلی پران [هواپیمایی]
mercy seat تخت خدا
country seat خانهی اربابی
country seat خانهی بزرگ روستایی
seat stay نگهدارندهصندلی
seat of government مقر حکومت
seat bars میلههای تکیه گاه
seat angle نبشی نشیمن
sliding seat نشیمنگاه متحرک در قایق مسابقه
straddle seat تعادل روی پارالل روی دستها با پاهای باز
seat belt کمربند صندلی هواپیما
the seat of pain جای درد
pillion seat جای اضافی در موتور سیکلت
the seat of pain موضع درد
primer seat مقر چاشنی
the seat thought مرکز اندیشه یا فکر
mercy seat سرپوش رحمت
love seat صندلی یانیمکت دسته دار دونفری
to induct into a seat در جایی برقرار کردن
ejector seat صندلی پران [هواپیمایی]
bucket seat صندلی یکنفری
bridge seat پاشنه پل
bridge seat تکیه گاه
seat of the pants استفاده از تجربه
box seat صندلی لژ
seat of settlement محل نشست ساختمان
keay seat جا خار
hot seat صندلی الکتریکی
hot seat صندلی برقی
adjustable seat صندلی متحرک
window seat صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
back seat صندلی عقب اتومبیل
key seat شیار خار
back-seat driver مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
seat adjuster lever سطح تنظیم صندلی
back-seat driver آدم فضول
flat racing seat خم شدن روی اسب و دستها وسر در امتداد گردن اسب
fly by the seat of one's pants <idiom> دست تنها
back-seat drivers مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat drivers آدم فضول
Keep a free(an empty)seat for me. یک صندلی خالی برایم نگاهدار
seat back adjustment knob دکمه تنظیم پشتی صندلی
seat-belt warning light چراغهشدارکمربندایمنی
You are a back seat drive.You are on the sidelines. کنا رگود نشسته یی ومی گی لنگش کن
j valve سوپاپ کپسول هوای غواص که بطور خودکار بسته شود
y valve شیر تخلیه روغن
k valve شیر ساده روی کپسول هوای غواصی
valve دریچه
valve بشکل دریچه یا سوپاپ
valve والو
valve شیرفلکه
valve دریچه خروجی
valve شیر فلکه
valve فلکه [شیر فلکه]
valve شیر صنعتی
valve لوله
valve دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valve لامپ
valve ولو [شیر صنعتی]
valve در
valve شیر
valve سوپاپ
valve لامپ سوپاپ
valve سرپوش
valve شیر فلکه
valve شیر دریچه
valve lag تاخیر سوپاپ
valve guide هادی سوپاپ
valve gear مکانیزمی که برای بحرکت دراوردن سوپاپهای موتورپیستونی
valve duration مدت زمانی که سوپاپ بازمیماند
two electrode valve لامپ دو قطبی
two valve receiver گیرنده دو لامپی
valve clearance لقی سوپاپ
two electrode valve دیود
tulip valve سوپاپ لولهای
slide valve سوپاپ متحرک
snifting valve دریچه
snifting valve در رو
soft valve شیر ترمویونیکی که مقداری هوا به داخل ان نشت کرده است
solenoid valve سوپاپ مغناطیسی
steam valve دریچه بخار
stop valve شیر قطع جریان
throttle valve ساسات
throttle valve شیر خفه کننده
throttle valve شیر فشارشکن
slide valve دریچه کشویی
tricuspid valve دریچه سه لختی سر پوش سه گوش
slide valve دریچه متحرک
valve lead تقدم سوپاپ
valve lift کل حرکت خطی سوپاپ لایهای
tyre valve ذریچهلاستیک
aortic valve دریچهآئورت
tubing valve دریچهلوله
breather valve سوپاپمکث
third valve slide سومیندریچهسرنده
shutoff valve بستتهتانی
control valve دریچهیکنترل
exhalation valve دریچهبیرونی
pulmonary valve سیاهرگپالمناری
parachute valve دریچهچتر
first valve slide اولیندریچهسرنده
oxygen valve شیراکسیژن
mitral valve دریچهمیترال
left valve لبهچپ
inhalation valve دریچهدرونی
valve casing پوشانندهدریچه
valve cover روپوشسرپاپ
valve spring فنرسرپاپ
valve refacer دستگاه پرداخت سوپاپ
valve scavenging پاک کردن سوپاپ
second valve slide دومیندریچهسرنده
valve timing زمان بندی سوپاپ
valve timing تنظیم سوپاپ اتومبیل
vent valve دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
viscosity valve شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
wash out valve شیر تخلیه رسوبات در مخزن
acetylene valve شیر
acetylene valve استیلن
globe valve شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
globe valve شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
brake valve سوپاپ ترمز
inflator valve شیرمتورم کننده
slide valve دریچه متحرکی که باز وبسته میشود
lift valve سوپاپ بالارونده
gate valve شیر قطع جریان
flux valve دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
float valve دریچه شناور
flap valve شیر یک طرفه
five electrode valve لامپ پنتود
exhaust valve شیر خروج
exhaust valve سوپاپ دود
emergency valve شیر اضطراری
electrometer valve لامپ الکتریسیته سنج
dump valve شیر خروج
gate valve شیر کشویی
gavernor valve سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
intake valve سوپاپ ورودی
intake valve سوپاپ گاز
inlet valve سوپاپ ورودی
inlet valve سوپاپ گاز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com