Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 56 (5 milliseconds)
English	Persian
vapour trail	ردپروازهواپیمادرآسمان
Other Matches
vapour	بخار
vapour	بخار اب
vapour	چاخان کردن
vapour	بخور دادن
vapour	مه تبخیر کردن یا شدن
vapour	دمه
saturated vapour	بخار سیر شده
vapour bath	حمام بخار
vapour pressure	فشار بخار اب
trail	دنباله دار بودن
trail	طفیلی بودن
off the trail	پی گم کرده
trail	بدنبال حرکت کردن
off the trail	دوراز خط
right trail	سهم سمت راست توپ
trail	دنباله داشتن
trail	اثرپا باقی گذاردن
trail	هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
trail	پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trail	هدف را تعقیب کنید
trail	راهک
trail	یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trail	پیشقدم پیشرو
trail	خط ی در امتداد چیزی
trail	دنباله
trail	بدنبال کشیدن
nature trail	مسیرعلامتگذاریشده
split trail	سهم باز
the trail of a meteor	دنباله شهاب
trail bike	موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
trail formation	ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
trail porty	قسمت نظم ارای ستون
trail run	رانش ازمایشی
vapor trail	مسیر عبور بخار
To be on someone trail. To trace someone.	رد کسی را دنبال کردن
vortex trail	دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
vapor trail	لولههای بخار
audit trail	رد ممیزی
audit trail	پیگیری
audit trail	اثر رسیدگی
audit trail	ردممیزی
box trail	سهم بسته
box trail	سهم قوطی شکل
combat trail	مسیر جریان رزم
combat trail	مسیررزمی
condensation trail	مسیر انجماد
condensation trail	مجموعه وسایل انجماد
cross trail	جاده عرضی
cross trail	جاده سرتاسری عرضی در منطقه
deflection component of trail	شاخه سمتی معبر حرکت
To follow ( trail, chase) someone.	پی کسی افتادن
deflection component of trail	شاخه سمتی مسیر
trail-view mirror	آینهبغلتریلی
pick up a trail/scent <idiom>	تشخیص جای پای انسان یا حیوان
To put someone off the scent. To draw a red herring across the trail.	رد گم کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com