Dictiornary-Farsi | variable mutual conductance valve(or tub | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
variable mutual conductance valve(or tub	لامپ با شیب تنظیم پذیر


Other Matches

mutual conductance	رسانایی متقابل
conductance	میزان هدایت
conductance	گرمارسانندگی
conductance	رسانایی الکتریکی گرما رسانایی
conductance	مقدارهدایت موثر کندوکتانس
conductance	مقدار هدایت واقعی
conductance	میزان رسانایی رسانایی
conductance	رسانایی
conductance	انتقال
conductance	هدایت
conductance	ضریب هدایت قدرت هدایت
hole conductance	رسانایی حفرهای
input conductance	مقدار هدایت موثر اولیه کندوکتانس ورودی
specific conductance	رسانندگی الکتریکی
internal conductance	اندوکتانس داخلی
internal conductance	اندوکتیویته ی داخلی
specific conductance	رسانندگی
specific conductance	رسانایی
back conductance	برقرسانایی معکوس
electrode conductance	رسانایی الکترد
electrical conductance	رسانایی الکتریکی
equivalent conductance	رسانایی هم ارز
transverse conductance	مقدار هدایت عرضی
thermal conductance	گرمارسانایی
forward conductance	برق رسانایی مستقیم
thermal conductance	گرمارسانندگی
magnetic conductance	رسانایی مغناطیسی
limiting equivalent conductance	رسانایی اکی والان حد
limiting ionic conductance	رسانایی یونی حد
mutual	متقابل یا متقابله
mutual	دو جانبه
mutual	دوطرفه
mutual	تعاونی
mutual	دو طرفه
mutual	دوجانبه
mutual	متقابل
mutual	بین الاثنین
mutual	دوسره
mutual	از دو سره
mutual exclusion	ناسازگاری دو جانبه ممانعت متقابل
mutual funds	شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
mutual relationship	رابطه متقابل
mutual fund	شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
mutual consent	تراضی
mutual company	شرکت تعاونی
mutual energy	انرژی متقابل
mutual discharge	مبارات
mutual debts	دیون مشترک
mutual terms	شرایط متقابل
mutual terms	شرایطی که بموجب ان دو تن بجای اینکه پول بدهند کارمیکند
mutual agreement	توافق طرفین
mutual responsibility	مسئوولیت مشترک
mutual relation	مقاصه
mutual inductance	اندوکتیویته متقابل اندوکتانس متقابل
mutual love	محبت ازدوسر
mutual love	دو سقی دوسره
mutual interests	منافع مشترک
mutual induction	القای متقابل
mutual assistance	کمک متقابل
mutual assistance	تعاون
mutual characteristic	مشخصه متقابل
mutual guarantee	guarantee
mutual consistency	سازگاری متقابل
mutual inductance	القاگری متقابل
mutual concent	تراضی طرفین
matter of mutual interest	موضوع دارای سود دوجانبه
coefficient of mutual induction	ضریب القای متقابل
The feeling is mutual . It is a case of telepathy.	دل بدل را ؟ داره
eastern european mutual assisstance trea	پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
variable name	نام متغیر
variable	رکورد با هر طولی
variable	کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند
variable	شمارهای که فقط با توابف خاصی در بخش خاصی از برنامه قابل دستیابی است
variable	شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
variable	ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
variable	آنچه قابل تغییر است
variable	داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable	ناپایدار
variable	تغییر پذیر
variable	متغیر
variable	بی قرار
variable	بی ثبات
variable	تغییرپذیر
variable	تغییرکننده
variable symbol	نماد متغییر
induced variable	متغیر القائی
global variable	متغیر سراسری
variable sweep	ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
variable terrain	زمین متغیر
variable terrain	زمین دوعارضه
variable time	زمان متغیر
variable time	ماسوره زمان متغیر ماسوره زم
independent variable	متغیر مستقل
stochastic variable	متغیر تصادفی
string variable	متغیر رشته
subscript variable	متغیر زیرنویس دار
explanatory variable	متغیر توضیحی
explanatory variable	متغیر مستقل
external variable	متغیر خارجی
two state variable	متغییر دو حالتی
treatment variable	متغیر تدبیری
variable stars	ستارگان متغیر
continuous variable	متغیر پیوسته
variable stator	توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
variable stroke	پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
switching variable	متغیر راه گزینی
suppressor variable	متغیر بازدارنده
subscripted variable	عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
experimental variable	متغیر ازمایشی
slack variable	متغیر کمکی
slack variable	متغیر بی اثر
nonbasic variable	متغیر غیر اساسی
key variable	متغیر کلید
variable error	خطای متغیر
dependent variable	متغیر وابسته [ریاضی]
local variable	متغیر محلی
logic variable	متغیر منطقی
integer variable	متغیر صحیح
marker variable	متغیر ممیز
variable of integration	متغیر انتگرال [ریاضی]
nonrandom variable	متغیر غیر تصادفی
it is of variable length	طول ان تغییر میکند
residual variable	متغیر باقیمانده
independent variable	متغیر مستقل [ریاضی]
instrumental variable	متغیر ابزاری
instrumental variable	متغیر وسیله
reduced variable	متغیر کاهیده
random variable	متغیر تصادفی
intervening variable	متغیر فرضی رابط
polar variable	متغیر قطبی
it is of variable length	درازای ان متغیر
moderator variable	متغیر تعدیل کننده
variable pitch	جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
basic variable	متغیر اساسی
basic variable	متغیر اصلی
variable point	با ممیز متغییر
variable ratio	گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
variable recoil	سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
autonomous variable	متغیر مستقل
variable slide	طول عقب نشینی متغیر
variable spark	جرقه تنظیم پذیر
variable transformer	مبدل تنظیم پذیر
control variable	متغیر کنترل شده
controlled variable	متغیر کنترل شده
variable resistance	مقاومت متغیر
variable factors	عوامل متغیر
binary variable	متغیر دودویی
variable factors	عوامل قابل تغییر تولید
variable parameter	پارامتر متغییر
binary variable	متغیر دودوئی
boolean variable	متغیر بولی
variable load	بار متغیر
variable camber	سطوح هادی گاز به داخل توربین
variable length	با درازای متغییر
causal variable	متغیر سببی
variable input	داده متغیر
variable input	نهاده متغیر
variable inlet	ورودی متغیر موتور مکنده هوا
variable inductance	القاگری متغیر
variable incidence	جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
variable format	با قالب متغییر
decision variable	متغیر تصمیم گیری
associative variable	متغیر انجمنی
dummy variable	متغیر ساختگی
variable condenser	خازن متغیر
dynamical variable	متغیر دینامیکی
endogenous variable	متغیر درون زا
variable cost	هزینه متغیر
discrete variable	متغیر ناپیوسته
variable capacitor	خازن گردان
variable capacitor	خازن متغیر
distal variable	متغیر دوربرد
endogenous variable	متغیر داخلی
dummy variable	متغیر تصنعی
economic variable	متغیر اقتصادی
dependant variable	متغیر وابسته
exogenous variable	متغیر برون زا
unrelated variable	متغیر غیر وابسته
variable address	نشانی متغییر
variable budget	بودجه متغیر
exogenous variable	متغیرخارجی
dependent variable	متغیر تابع
address variable	متغیر نشانی
dependent variable	متغیر وابسته
variable length record	مدرک با طول متغیر
variable instruction length	دستورالعمل با طول متغیر
total variable cost	هزینه متغیر کل
variable interval schedule	برنامه فاصلهای متغیر
variable speed transmission	گیربکس پلهای
variable discharge turbine	توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
variable length records	رکوردهای با طول متغیر
variable area nozzle	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
variable length record	رکورد با طول متغیر
variable speed motor	مولد با دور متغیر
variable geometry engine	موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
variable word length	طول کلمه متغیر
variable cost function	تابع هزینه متغیر
variable cycle engine	موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
variable delivery pump	پمپ سیالی که برونده ان میتواند مستقل از سرعت چرخش تغییر کند
variable displacement pump	پمپ سیالی که برونده ان درطیف وسیعی با ثابت ماندن سرعت چرخش تغییر میکند

variable mutual conductance valve(or tub

لامپ با شیب تنظیم پذیر