Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8 milliseconds)
English
Persian
variable speed drive
محرکه پلهای
Search result with all words
variable speed gear drive
گیربکس قابل تنظیم
Other Matches
variable speed transmission
گیربکس پلهای
variable speed control
کنترل سرعت متغیر
variable speed d.c. motor
موتور جریان دائم با سرعت متغیر
variable speed generator
مولد با دور متغیر
variable speed motor
مولد با دور متغیر
piv variable speed transmission
جعبه دنده با سرعت متغیر گیربکس "پی ای وی "
constant speed drive
چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
eight speed gear drive
گیربکس هشت دنده
variable
رکورد با هر طولی
variable
آنچه قابل تغییر است
variable
ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
variable
متغیر
variable
شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
variable
شمارهای که فقط با توابف خاصی در بخش خاصی از برنامه قابل دستیابی است
variable
کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند
variable
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable
ناپایدار
variable
تغییرکننده
variable
تغییرپذیر
variable
بی ثبات
variable
بی قرار
variable name
نام متغیر
variable
تغییر پذیر
string variable
متغیر رشته
endogenous variable
متغیر درون زا
endogenous variable
متغیر داخلی
switching variable
متغیر راه گزینی
suppressor variable
متغیر بازدارنده
subscripted variable
عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
subscript variable
متغیر زیرنویس دار
exogenous variable
متغیر برون زا
stochastic variable
متغیر تصادفی
slack variable
متغیر کمکی
exogenous variable
متغیرخارجی
slack variable
متغیر بی اثر
address variable
متغیر نشانی
variable condenser
خازن متغیر
residual variable
متغیر باقیمانده
economic variable
متغیر اقتصادی
variable transformer
مبدل تنظیم پذیر
decision variable
متغیر تصمیم گیری
dependant variable
متغیر وابسته
dependent variable
متغیر تابع
dependent variable
متغیر وابسته
discrete variable
متغیر ناپیوسته
distal variable
متغیر دوربرد
dummy variable
متغیر تصنعی
dummy variable
متغیر ساختگی
dynamical variable
متغیر دینامیکی
controlled variable
متغیر کنترل شده
basic variable
متغیر اصلی
continuous variable
متغیر پیوسته
reduced variable
متغیر کاهیده
random variable
متغیر تصادفی
instrumental variable
متغیر وسیله
instrumental variable
متغیر ابزاری
binary variable
متغیر دودویی
binary variable
متغیر دودوئی
induced variable
متغیر القائی
boolean variable
متغیر بولی
explanatory variable
متغیر توضیحی
causal variable
متغیر سببی
independent variable
متغیر مستقل
global variable
متغیر سراسری
external variable
متغیر خارجی
integer variable
متغیر صحیح
basic variable
متغیر اساسی
control variable
متغیر کنترل شده
polar variable
متغیر قطبی
experimental variable
متغیر ازمایشی
associative variable
متغیر انجمنی
nonrandom variable
متغیر غیر تصادفی
nonbasic variable
متغیر غیر اساسی
moderator variable
متغیر تعدیل کننده
marker variable
متغیر ممیز
autonomous variable
متغیر مستقل
logic variable
متغیر منطقی
key variable
متغیر کلید
it is of variable length
طول ان تغییر میکند
it is of variable length
درازای ان متغیر
intervening variable
متغیر فرضی رابط
explanatory variable
متغیر مستقل
variable slide
طول عقب نشینی متغیر
variable recoil
سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
variable point
با ممیز متغییر
variable pitch
جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
variable load
بار متغیر
variable length
با درازای متغییر
variable input
داده متغیر
variable input
نهاده متغیر
variable inlet
ورودی متغیر موتور مکنده هوا
variable inductance
القاگری متغیر
variable incidence
جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
variable format
با قالب متغییر
variable factors
عوامل قابل تغییر تولید
variable spark
جرقه تنظیم پذیر
variable stars
ستارگان متغیر
variable stator
توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
variable of integration
متغیر انتگرال
[ریاضی]
dependent variable
متغیر وابسته
[ریاضی]
independent variable
متغیر مستقل
[ریاضی]
variable time
ماسوره زمان متغیر ماسوره زم
variable time
زمان متغیر
variable terrain
زمین دوعارضه
variable terrain
زمین متغیر
variable symbol
نماد متغییر
variable sweep
ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
variable stroke
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
variable parameter
پارامتر متغییر
variable factors
عوامل متغیر
variable resistance
مقاومت متغیر
variable cost
هزینه متغیر
variable capacitor
خازن متغیر
variable capacitor
خازن گردان
variable camber
سطوح هادی گاز به داخل توربین
variable budget
بودجه متغیر
variable address
نشانی متغییر
unrelated variable
متغیر غیر وابسته
two state variable
متغییر دو حالتی
variable error
خطای متغیر
treatment variable
متغیر تدبیری
local variable
متغیر محلی
variable word length
طول کلمه متغیر
variable ratio schedule
برنامه نسبتی متغیر
variable time fuse
ماسوره زمانی متغیر VTF:abb
variable area wing
بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
variable camber flap
فلپی که نیمرخ ان هنگام بیرون امدن تغییر میکند
total variable cost
هزینه متغیر کل
single variable function
تابع یک متغیره
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
variable cost curve
منحنی هزینه متغیر
loop control variable
متغییر کنترل کننده حلقه
variable length records
رکوردهای با طول متغیر
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
variable geometry aircraft
هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
law of variable proportion
قانون نسبت متغیر
average variable cost
متغیر
average variable cost
هزینه متوسط
average variable cost
هزینه متوسط متغیر
variable displacement pump
پمپ سیالی که برونده ان درطیف وسیعی با ثابت ماندن سرعت چرخش تغییر میکند
variable reluctance pickup
پیکاپ مغناطیسی
variable discharge turbine
توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
variable delivery pump
پمپ سیالی که برونده ان میتواند مستقل از سرعت چرخش تغییر کند
variable cost function
تابع هزینه متغیر
variable interval schedule
برنامه فاصلهای متغیر
variable instruction length
دستورالعمل با طول متغیر
variable length record
رکورد با طول متغیر
variable length record
مدرک با طول متغیر
variable cycle engine
موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
to drive away
دورکردن
to drive out
بیرون کردن
to drive away
دفع کردن
to drive at
توجه داشتن به
to drive at
قصد داشتن از
drive way
مسیر اتومبیل رانی
drive way
جاده خیابان
to take a drive
سواری کردن
drive!
برون!
[با ماشین]
self-drive
اتومبیلیبارانندهخودکار
drive-in
درایواین
drive at
<idiom>
سعی درگفتن چیزی
on drive
ضربه بسمت توپزن
off drive
ضربه به سمت راست
d.c. drive
محرکه جریان دائم
drive
راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
drive
فرار گل زن
drive
گریز پا به توپ
drive
تحریک کردن
drive
دنده
drive
راندن گرداندن گرداننده
drive
شفت
drive
رانندگی کردن
drive
سائق
drive
ولت محرک
drive
سواری کردن کوبیدن
drive
عقب نشاندن بیرون کردن
drive
بردن
drive
راندن
drive
رانندگی ارابه مسابقهای
drive
ضربه از پایین
drive
ضربه درایو
drive
گرداننده
drive
فرمان
drive
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
drive
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
drive
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive
مکانیزمی که نوار مغناطیسی را روی نوکهای درایو منتقل میکند
drive
سوارشدن و کنترل اتومبیل
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
رانش سواری دوندگی
drive
محرکه گیربکس
drive
باعث کار کردن یک نوار یا دیسک شدن
d.c. drive
ماشین جریان دائم
drive
جلو بردن
theory of functions of a complex variable
آنالیز مختلط
[ریاضی]
variable length character encoding
رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر
variable word length computer
کامپیوتر با طول متغیر کلمه
theory of functions of a complex variable
نظریه توابع
[ریاضی]
area drive
شکار دواندن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com