English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
variable sweep ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
Other Matches
sweep بردن توپ از کنار خط به کمک سدکنندگان راه باز کن
sweep تاب
sweep پیچ و خم
to sweep down on حمله کردن بر
to sweep up باجاروب جمع کردن
to sweep away ازبین بردن
to sweep away ازمیان برداشتن
to sweep down on تاخت کردن
sweep تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
sweep درو کردن منطقه بااتش درو در عرض
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
sweep روفتن
sweep روبیدن
sweep رفت وبرگشت
sweep جاروب کردن زدودن
sweep از این سو بان سوحرکت دادن
sweep جارو کردن
sweep وسعت میدان دید جارو
sweep بسرعت گذشتن از
sweep روبش
foot sweep فن اوسوتو گاری
chimney sweep دودکش پاک کن
clean sweep بردنهمهجوایزدریکمسابقه
To sweep the board . کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
sweep off one's feet <idiom> بر احساسات فائق آمدن
sweep under the rug <idiom> پنهان کردن
to sweep past تندگذاشتن
to sweep past اسان رفتن
bottom sweep مین روبی از کف دریا
bottom sweep مین جمع کنی از کف دریا
wire sweep مین جمع کنی با استفاده ازکابل برق مین جمع کنی باکابل
frequency sweep انحراف یا شیفت فرکانس
deflection sweep اتش درو در عرض
deflection sweep درو عرضی
grid sweep تغییر یا نوسان ولتاژ شبکه
chimney sweep کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
influence sweep پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
sweep amplifier فزون ساز روبنده
fighter sweep تک هجومی جنگنده ها
electrode sweep جمع اوری مین با استفاده ازکابل الکتریکی یا مغناطیسی
chain sweep مین جمع کردن با استفاده اززنجیر مین جمع کنی بازنجیر
asymmetrical sweep لغزش انحرافی
mechanical sweep مین جمع کردن به طریقه خودکار
armor sweep عملیات پاکسازی زرهی
sweep stake شرط بندی اسب دوانی
side sweep and over under فن تندر
side sweep and over under گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
sweep oscillator اوسیلاتور روبنده
sweep jamming امواج سیار پارازیت رادیویی
sweep hand عقربه ثانیه شمار
solenoid sweep پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
sweep generator مولد روبنده
sweep fighter هواپیمای اسکورت
foot sweep پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
sweep circuit مدار رلاکساسیون
sweep stakes شرط بندی اسب دوانی
sweep back بک ازاد
armed sweep مین روبی با استفاده از ناوچههای توپدار
armed sweep مین روبی مسلحانه
mechanical sweep مین جمع کنی باوسایل مکانیکی
net sweep مین روبی با استفاده از تور مین جمع کنی با تور
asymmetrical sweep باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
to sweep the seas همه جای دریاراعبورکردن دریاهارا ازوجود دشمن پاک کردن
to give a sweep to جاروب کردن
precision sweep روبش دقیق
synchronized sweep روبش همزمان
short side sweep فت پا
sweep potential detector اشکارساز جاروکننده پتانسیلی
rear waistlock and back sweep درو از بغل
rear waistlock and side sweep درو با مایه سالتو و بارانداز
variable name نام متغیر
variable شمارهای که فقط با توابف خاصی در بخش خاصی از برنامه قابل دستیابی است
variable ناپایدار
variable کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند
variable شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
variable رکورد با هر طولی
variable داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
variable آنچه قابل تغییر است
variable تغییر پذیر
variable متغیر
variable بی ثبات
variable بی قرار
variable تغییرپذیر
variable تغییرکننده
independent variable متغیر مستقل [ریاضی]
variable time ماسوره زمان متغیر ماسوره زم
dependent variable متغیر وابسته [ریاضی]
variable of integration متغیر انتگرال [ریاضی]
switching variable متغیر راه گزینی
unrelated variable متغیر غیر وابسته
variable length با درازای متغییر
treatment variable متغیر تدبیری
two state variable متغییر دو حالتی
variable stator توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
variable spark جرقه تنظیم پذیر
variable stars ستارگان متغیر
variable incidence جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
variable inductance القاگری متغیر
variable inlet ورودی متغیر موتور مکنده هوا
variable input نهاده متغیر
variable input داده متغیر
variable load بار متغیر
variable slide طول عقب نشینی متغیر
variable parameter پارامتر متغییر
variable pitch جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
variable point با ممیز متغییر
variable ratio گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
variable stroke پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
variable format با قالب متغییر
variable time زمان متغیر
variable address نشانی متغییر
variable budget بودجه متغیر
variable camber سطوح هادی گاز به داخل توربین
variable capacitor خازن گردان
variable capacitor خازن متغیر
variable cost هزینه متغیر
variable terrain زمین دوعارضه
variable error خطای متغیر
variable factors عوامل متغیر
variable terrain زمین متغیر
variable factors عوامل قابل تغییر تولید
variable symbol نماد متغییر
variable recoil سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
address variable متغیر نشانی
endogenous variable متغیر داخلی
endogenous variable متغیر درون زا
economic variable متغیر اقتصادی
dynamical variable متغیر دینامیکی
dummy variable متغیر ساختگی
dummy variable متغیر تصنعی
distal variable متغیر دوربرد
discrete variable متغیر ناپیوسته
exogenous variable متغیر برون زا
exogenous variable متغیرخارجی
independent variable متغیر مستقل
global variable متغیر سراسری
external variable متغیر خارجی
explanatory variable متغیر مستقل
explanatory variable متغیر توضیحی
experimental variable متغیر ازمایشی
dependent variable متغیر وابسته
binary variable متغیر دودوئی
binary variable متغیر دودویی
basic variable متغیر اساسی
basic variable متغیر اصلی
autonomous variable متغیر مستقل
associative variable متغیر انجمنی
variable resistance مقاومت متغیر
variable condenser خازن متغیر
boolean variable متغیر بولی
causal variable متغیر سببی
dependent variable متغیر تابع
dependant variable متغیر وابسته
decision variable متغیر تصمیم گیری
controlled variable متغیر کنترل شده
control variable متغیر کنترل شده
continuous variable متغیر پیوسته
variable transformer مبدل تنظیم پذیر
induced variable متغیر القائی
instrumental variable متغیر وسیله
it is of variable length طول ان تغییر میکند
slack variable متغیر کمکی
slack variable متغیر بی اثر
random variable متغیر تصادفی
residual variable متغیر باقیمانده
reduced variable متغیر کاهیده
logic variable متغیر منطقی
key variable متغیر کلید
polar variable متغیر قطبی
local variable متغیر محلی
nonrandom variable متغیر غیر تصادفی
it is of variable length درازای ان متغیر
suppressor variable متغیر بازدارنده
subscripted variable عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
subscript variable متغیر زیرنویس دار
marker variable متغیر ممیز
stochastic variable متغیر تصادفی
moderator variable متغیر تعدیل کننده
instrumental variable متغیر ابزاری
string variable متغیر رشته
integer variable متغیر صحیح
intervening variable متغیر فرضی رابط
nonbasic variable متغیر غیر اساسی
total variable cost هزینه متغیر کل
variable time fuse ماسوره زمانی متغیر VTF:abb
variable word length طول کلمه متغیر
single variable function تابع یک متغیره
average variable cost متغیر
variable geometry engine موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
average variable cost هزینه متوسط
average variable cost هزینه متوسط متغیر
variable discharge turbine توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
variable reluctance pickup پیکاپ مغناطیسی
variable speed transmission گیربکس پلهای
variable speed motor مولد با دور متغیر
variable length record مدرک با طول متغیر
variable length record رکورد با طول متغیر
variable interval schedule برنامه فاصلهای متغیر
variable instruction length دستورالعمل با طول متغیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com