Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
variable symbol	نماد متغییر
Other Matches
symbol	سمبل
symbol	نشانه یا تصویری که معرف چیزی است
symbol	نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
symbol	لیست بر چسب ها و نام ها در کامپایلر یا اسجلر که مربوط به آدرس آنها در برنامه که ماشین است
symbol	علامت ترسیمی علامت فرمولی
symbol	اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol	رمز اشاره شاخص
symbol	نشانه
symbol	رقم
symbol	مظهر
symbol	بصورت سمبل دراوردن
symbol	رمز اشاره
symbol	نماد
symbol	علامت
symbol	نشان
symbol	علامت نمون
symbol	اشاره
symbol	رمز
special symbol	نماد ویژه
special symbol	نماد خاص
decision symbol	علامت تصمیم
Symbol font	نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
symbol table	جدول نمادها
symbol table	جدول نمادها جدول نمادی
composite symbol	علامت ترکیبی
symbol manipulation	دستکاری نمادها
term symbol	نشانه جمله طیفی
symbol stringe	رشته نمادی
connector symbol	علامت اتصال
symbol table	جدول علامت
punctuation symbol	نماد نقطه گذاری
flowchart symbol	نماد نمودار گردشی
external symbol	علامت خارجی
flowcharting symbol	علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
logic symbol	نماد منطقی
logical symbol	علامت منطقی
logic symbol	علامت منطقی
mnemonic symbol	نماد حفظی
nonterminal symbol	نماد غیر پایانی
phallic symbol	نماد قضیب
distinguished symbol	نماد متمایز
processing symbol	علامت پردازش
flowchapt symbol	نماد روند نما
terminal symbol	نماد پایانی
terminal symbol	علامت پایانی
aiming symbol	ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
status symbol	نماد منزلت
accounting symbol	علایم مشخصه حساب
status symbol	نشانهی شان و اعتبار
abstract symbol	نماد بی مسما
tracking symbol	نماد پیگردی
shorthand symbol	مخفف
annotation symbol	علامت حاشیه نویسی
appropriation symbol	کد اعتبار
universal symbol	نماد همگانی
tracking symbol	علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
terminating symbol	نماد پایان بخش
base symbol	علایم قراردادی مبنا
authority symbol	نماد قدرت
status symbol	علامت مقام
appropriation symbol	کد بودجه
external symbol dictionary	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
input output symbol	علامت ورودی- خروجی
predefined process symbol	نماد فرایند از پیش تعریف شده
token [symbol, abbreviation]	مخفف
symbol arrangement test	ازمون نمادارایی
symbol digit test	ازمون نماد- رقم
predefined process symbol	علامت فرایند از پیش تعریف شده
symbol substitution test	ازمون جانشین سازی نمادها
It is not much of a reputation (status symbol) for one.	اینهم برای آدم شهرت نشد
kahn's test of symbol arrangement	ازمون نماد ارایی کان
the Green Dot® [recycling symbol]	علامت نقطه سبز [بازچرخی در محیط زیست]
variable name	نام متغیر
variable	تغییرکننده
variable	ناپایدار
variable	کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند
variable	شمارهای که فقط با توابف خاصی در بخش خاصی از برنامه قابل دستیابی است
variable	شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
variable	رکورد با هر طولی
variable	داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable	ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
variable	آنچه قابل تغییر است
variable	تغییرپذیر
variable	بی قرار
variable	تغییر پذیر
variable	متغیر
variable	بی ثبات
associative variable	متغیر انجمنی
variable factors	عوامل متغیر
variable factors	عوامل قابل تغییر تولید
variable format	با قالب متغییر
variable incidence	جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
variable inductance	القاگری متغیر
variable inlet	ورودی متغیر موتور مکنده هوا
variable load	بار متغیر
variable input	نهاده متغیر
variable input	داده متغیر
variable error	خطای متغیر
variable condenser	خازن متغیر
variable capacitor	خازن گردان
variable address	نشانی متغییر
variable camber	سطوح هادی گاز به داخل توربین
variable budget	بودجه متغیر
unrelated variable	متغیر غیر وابسته
autonomous variable	متغیر مستقل
two state variable	متغییر دو حالتی
treatment variable	متغیر تدبیری
variable capacitor	خازن متغیر
variable cost	هزینه متغیر
variable resistance	مقاومت متغیر
variable parameter	پارامتر متغییر
variable pitch	جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
variable time	ماسوره زمان متغیر ماسوره زم
address variable	متغیر نشانی
variable length	با درازای متغییر
independent variable	متغیر مستقل [ریاضی]
dependent variable	متغیر وابسته [ریاضی]
variable time	زمان متغیر
variable terrain	زمین دوعارضه
variable point	با ممیز متغییر
variable ratio	گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
variable recoil	سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
variable slide	طول عقب نشینی متغیر
variable spark	جرقه تنظیم پذیر
variable stars	ستارگان متغیر
variable stator	توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
variable stroke	پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
variable sweep	ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
variable terrain	زمین متغیر
variable of integration	متغیر انتگرال [ریاضی]
slack variable	متغیر کمکی
polar variable	متغیر قطبی
dummy variable	متغیر ساختگی
dynamical variable	متغیر دینامیکی
nonrandom variable	متغیر غیر تصادفی
moderator variable	متغیر تعدیل کننده
economic variable	متغیر اقتصادی
marker variable	متغیر ممیز
endogenous variable	متغیر درون زا
dummy variable	متغیر تصنعی
distal variable	متغیر دوربرد
slack variable	متغیر بی اثر
residual variable	متغیر باقیمانده
reduced variable	متغیر کاهیده
random variable	متغیر تصادفی
external variable	متغیر خارجی
discrete variable	متغیر ناپیوسته
logic variable	متغیر منطقی
endogenous variable	متغیر داخلی
exogenous variable	متغیر برون زا
instrumental variable	متغیر ابزاری
explanatory variable	متغیر توضیحی
induced variable	متغیر القائی
independent variable	متغیر مستقل
global variable	متغیر سراسری
instrumental variable	متغیر وسیله
integer variable	متغیر صحیح
exogenous variable	متغیرخارجی
local variable	متغیر محلی
key variable	متغیر کلید
experimental variable	متغیر ازمایشی
it is of variable length	طول ان تغییر میکند
it is of variable length	درازای ان متغیر
intervening variable	متغیر فرضی رابط
explanatory variable	متغیر مستقل
nonbasic variable	متغیر غیر اساسی
dependant variable	متغیر وابسته
stochastic variable	متغیر تصادفی
string variable	متغیر رشته
subscript variable	متغیر زیرنویس دار
variable transformer	مبدل تنظیم پذیر
continuous variable	متغیر پیوسته
control variable	متغیر کنترل شده
controlled variable	متغیر کنترل شده
suppressor variable	متغیر بازدارنده
switching variable	متغیر راه گزینی
decision variable	متغیر تصمیم گیری
causal variable	متغیر سببی
boolean variable	متغیر بولی
binary variable	متغیر دودویی
basic variable	متغیر اصلی
dependent variable	متغیر تابع
binary variable	متغیر دودوئی
subscripted variable	عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
basic variable	متغیر اساسی
dependent variable	متغیر وابسته
average variable cost	هزینه متوسط متغیر
average variable cost	هزینه متوسط
variable area wing	بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
variable cycle engine	موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
variable delivery pump	پمپ سیالی که برونده ان میتواند مستقل از سرعت چرخش تغییر کند
average variable cost	متغیر
variable cost curve	منحنی هزینه متغیر
law of variable proportion	قانون نسبت متغیر
variable cost function	تابع هزینه متغیر
variable speed drive	محرکه پلهای
variable area nozzle	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
variable camber flap	فلپی که نیمرخ ان هنگام بیرون امدن تغییر میکند
variable discharge turbine	توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
variable displacement pump	پمپ سیالی که برونده ان درطیف وسیعی با ثابت ماندن سرعت چرخش تغییر میکند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com