Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
vector graphics display |
بردار نمایش گرافیکی |
|
|
Other Matches |
|
vector graphics |
نگاره سازی برداری |
graphics display |
نمایش گرافیکی |
enhanced graphics display |
صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته |
vector display |
نمایش برداری |
vector analysis [vector calculus] |
حساب برداری [ریاضی] |
vector potential of a solenoidal vector |
پتانسیل برداری بردارسولنئیدی |
graphics |
پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند |
graphics |
ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی |
graphics |
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند |
graphics |
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات |
graphics |
گرافیک |
graphics |
که برای ایجاد شکلهای ندیگر به کار می رود |
graphics |
شکل ابتدایی |
graphics |
چاپگری که قادر به چاپ تصاویر map-bit است |
graphics |
UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد |
graphics |
رسم |
graphics |
نگاره سازی |
graphics |
فن استعمال نمودار |
graphics |
قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی |
graphics |
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد |
graphics |
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند |
graphics |
وسیله الکترونیکی |
graphics |
در کامپیوتر که دستورات نرم افزاری را به سگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند که گرافیک را روی صفحه تصور متصل نشان میدهد |
graphics |
شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود |
graphics |
فایل که حاوی داده شرح تصویر است |
graphics |
روشی که داده شرح تصویر ذخیره میشود |
graphics |
استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار |
graphics |
تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی |
graphics |
وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد |
graphics |
کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند |
computer graphics |
نگاره سازی کامپیوتری |
computer graphics |
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری |
graphics terminal |
ترمینال گرافیکی |
graphics digitizer |
دیجیتالی کننده گرافیکی |
management graphics |
مدیریت گرافیک |
color graphics |
گرافیک رنگی |
character graphics |
نگاره سازی دخشهای |
calligraphic graphics |
گرافیک خطاطی |
business graphics |
گرافیکهای تجاری |
block graphics |
نگاره سازی بلوک |
bar graphics |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
bar graphics |
وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند |
apa graphics |
نگاره سازی APA |
analytical graphics |
گرافیک تحلیلی |
analysis graphics |
نمودارهای تحلیلی |
graphics mode |
حالت نگاره سازی |
graphics printer |
چاپگر گرافیکی |
graphics program |
برنامه گرافیکی |
raster graphics |
روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر |
presentation graphics |
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی |
presentation graphics |
گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده |
passive graphics |
گرافیک منفعل |
interactive graphics |
نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای |
hi res graphics |
graphics resolution high تصویر صاف و واقعی روی صفحه نمایش که به وسیله تعداد زیادی سلولهای تصویرتولید میشود |
harvard graphics |
هاروارد گرافیکس |
harvard graphics |
برنامه نگاره سازی هاروارد |
graphics, business |
تجارت |
graphics, business |
گرافیک |
graphics tablet |
تخته نگاره سازی |
graphics tablet |
لوح گرافیکی |
graphics spreadsheet |
صفحه گسترده نگارهای |
graphics screen |
صفحه گرافیکی |
graphics scanner |
پویشگر نگارهای |
graphics resolation |
وضوح گرافیکی |
turtle graphics |
گرافیک لاک پشتی |
analytical graphics |
نگاره سازی تحلیلی |
interactive graphics system |
سیستم گرافیکی محاورهای |
graphics input hardware |
سخت افزار ورودی گرافیکی |
low resolution graphics |
توانایی نمایش بلاکهای گرافیکی با اندازه حروف یا تنظیم مجدد شکل ها روی صحفه بجای استفاده از پیکسهای جداگانه |
video graphics array |
ارایه نگاره سازی بصری |
bit mapped graphics |
گرافیک نگاشت ذره یی |
object oriented graphics |
نگاره سازی موضوعی |
low res graphics |
گرافیک با وضوح پایین |
color graphics adapter |
وفق دهنده نگاره سازی رنگی |
computer graphics metafile |
فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری |
multicolor graphics aray |
ارایه نگاره سازی چند رنگ |
hercules graphics adapter |
وفق دهنده نگاره سازی هولوکس |
graphics file format |
فرمت فایل نگارهای |
stand alone graphics system |
سیستم گرافیکی خودکفا |
enhanced graphics adaptor |
وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته |
hercules graphics adapter |
استاندارد برای آداپتور تک گرافیک با renolation بالا ساخت Hercules Carporation |
raster scan graphics |
نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی |
random scan graphics |
نگاره سازی با پوشش تصادفی |
all points addressable graphics |
نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط |
vector |
شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط. |
vector |
مسیر جهت |
vector |
حامل بردار |
vector |
حامل |
vector |
سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند |
vector |
مختصاتی که حاوی مقدار پایه و جهت است |
vector |
آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند |
vector |
مسیر ناوبری هواپیما |
vector |
بردار |
vector |
برداری |
vector |
راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن |
vector |
پردار |
vector |
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود |
vector |
پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند |
vector |
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن |
vector |
خط پرتاب بمب یاگلوله |
vector |
خط سیر |
national computer graphics association |
انجمن ملی گرافیک کامپیوتری |
magnetic vector |
بردار مغناطیسی |
poynting's vector |
بردار پوینتینگ |
preset vector |
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب |
state vector |
بردار وضعیت |
radius vector |
بردار شعاعی |
vector processor |
پردازنده برداری |
radius vector |
شعاع حامل |
vector psychology |
روانشناسی بردار نگر |
vector quantities |
اندازههای برداری |
state vector |
بردار حلات |
vector quantity |
کمیت برداری |
vector sights |
دوربینهای نشانه روی بمب دوربینهای جانبی |
polar vector |
بردار قطبی |
state vector |
بردار حالت |
light vector |
بردار نور |
lift vector |
بردار برا |
interrupt vector |
بردار وقفه |
magnetization vector |
بردار مغناطیس کنندگی |
initial vector |
مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری |
vector pair |
زوج برداری |
vector field |
میدان برداری |
vector power |
توان برداری |
vector diagram |
نمودار برداری |
normal vector |
بردار عمود |
normal vector |
بردار قائم |
vector analysis |
تحلیل برداری |
vector product |
حاصلضرب برداری |
burgers vector |
بردار برگرز |
Euclidean vector |
بردار اقلیدسی [ریاضی] |
vector space |
فضای برداری [ریاضی] |
vector product |
ضرب خارجی [ریاضی] |
arthropod vector |
کنه خونخوار |
vector product |
ضرب برداری [ریاضی] |
vector field |
میدان برداری [ریاضی] [فیزیک] |
radius vector |
بردار مکان [ریاضی] |
location vector |
بردار مکان [ریاضی] |
position vector |
بردار مکان [ریاضی] |
code vector |
بردار رمز |
circulation of a vector |
چرخه بردار |
vector calculus |
حساب برداری [ریاضی] |
axial vector |
بردار محوری |
flux of a vector |
شاره بردار |
wind vector |
سمت باد |
wave vector |
بردار موج |
vector space |
فضای خطی [ریاضی] |
dope vector |
بردار |
dope vector |
خصیصه نما |
dope vector |
بردار خصیصه نما |
voltage vector |
بردار ولتاژ |
field vector |
بردار میدان |
basis vector |
بردار پایه [ریاضی] |
wind vector |
جهت حرکت باد |
arthropod vector |
کنه ارتروپود |
b display |
ارائه ب |
display |
اشکارکردن نمایش |
display |
جلوه نمایاندن |
d display |
ارائه دی |
self display |
جلوه گری |
n display |
ارائه ان |
p display |
ارائه پی |
display |
تظاهر |
self display |
خودنمایی |
display |
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد |
c display |
ارائه سی |
display |
ارائه |
display |
نمایشگری |
display |
نشان دادن اطلاعات |
display |
نمایاندن |
display |
نمایشگر صفحه نمایش |
h display |
ارائه اچ |
display |
ویترین |
display |
در معرض نمایش |
display |
نمایش |
i display |
ارائهای |
display |
اشکار کردن |
k display |
ارائه کی |
g display |
ارائه جی |
m display |
ارائه ام |
j display |
ارائه جی |
display |
نشان دادن ابراز کردن |
display |
نمایش دادن |
f display |
ارائه اف |
l display |
ارائه ال |
distance vector protocols |
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود |
magnetic vector potential |
پتانسیل بردار مغناطیسی |
magnetic field vector |
بردار میدان مغناطیسی |
vector data aggregate |
بردار اطلاعات مجتمع |
continuously set vector |
عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی |
vector/waveform monitor |
صفحهنمایشدیجیتالی |
visual display |
نمایش بصری |
simultaneous display |
نمایش سیمولتانه |
situation display |
صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار |
display cabinet |
بوفه |
display setting |
تنظیمصفحهنمایش |
function display |
نمایشگرتابع |
colour display |
نمایشرنگ |
message display |
نمایشپیغام |
text display |
نمایشگرمتن |