Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
vent for surplus theory of trade
نظریه تجارت "درباره استفاده از مازاد "
Other Matches
surplus energy theory
نظریه انرژی مازاد
trade balance surplus
مازاد تراز تجاری
surplus
زائد
surplus
مازاد
surplus
زیادتی
surplus
اضافه
surplus
زیادی
surplus
اضافی
surplus
اقلام اضافی و مازاد
surplus
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
surplus value
ارزش اضافی
surplus
باقی مانده
vent
خالی کردن خشم
vent
منفذ
vent
بیرون ریختن
vent
باد خور گذاردن برای
vent
بیرون دادن
vent
خالی کردن
vent
مخرج
vent
دریچه
vent
روزنه
vent
هواکش
vent
دریچه مخزن
vent
مجرایی به اتمسفر
vent
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
consumer surplus
مازادمصرف کننده
surplus water
ابهای مازاد
surplus water
ابهای اضافی
surplus stock
موجودی مازاد
surplus stock
موجودی اضافی
sellers surplus
مازاد فروشنده
basic surplus
مازاد اساسی
budget surplus
مازاد بودجه
budget surplus
اضافه بودجه
consumer surplus
نصیب مصرف کننده
consumer's surplus
یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده
producer surplus
اضافه ارزش تولید کننده
producer surplus
مازاد تولید کننده
economic surplus
مازاد اقتصادی
export surplus
مازاد صادرات
social surplus
مازاد اجتماعی
farm surplus
مازاد کشاورزی
surplus material
ماده اضافی
surplus gas
گاز مازاد
surplus gas
گاز زائد
surplus production
مازاد تولید
surplus production
فزونی تولید
appropriated surplus
ذخیره
appropriated surplus
ذخیره اختصاصی
surplus production
تولید اضافی
maneuvering vent
شکاف بالای پوشش بالن برای رها کردن هوا
abat vent
سایبان کوچک
abat vent
کلاهک دودکش بخاری
air vent
تهویه هوا
cell vent
نفس کش پیل
to vent one's disgust
بیزاری خودرانمایاندن تنفرخودراافهارکردن
to vent oneself
دل خود را خالی کردن
air vent
منفذ هوا
static vent
روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا
vent valve
دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
vent hole
منفذ هوا
abat-vent
بام شیب دار
vent hole
هواکش
vent pipe
لوله تهویه
gable vent
پنجرهزیرشیروانی
circuit vent
مدارشکن
vol-au-vent
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
vent wing
پنجره گردان
main vent
منقذاصلی
roof vent
هواکشسقفی
vent pipe
لوله هواکش
side vent
منفذکاری
vent brush
بورسروزنهدار
vent door
درنفوذباد
government dificit surplus
کسر بودجه
air vent screw
پیچ منفذ هوا
centre back vent
پیلیپشت
main circuit vent
چرخهاصلیهواکش
fuel tank vent
هواکش تانک سوخت
side back vent
چاککناریپشتی
to give vent to one's wrath
دق دل را خالی کردن
To vent ones anger (venom). To vilify (malign) someone.
زهر خود راریختن
theory
مباحث ریاصیاتی محض
in theory
د رعالم فرض
second best theory
نظریه بهترین دوم
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
So much for theory!
<idiom>
به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
theory
فرضیه علمی تعلیم
theory
نگرش
theory
تحقیقات نظری
theory
فرض علمی
theory
اصل کلی
theory
علم نظری
theory
اصول نظری
theory of value
نظریه ارزش
value theory
نظریه ارزش
in theory
درعلم نظری
theory
نظریه
theory
فرضیه
theory
تئوری
theory
نگره فرضیه
consumption theory
نظریه مصرف
Order theory
ترتیب جزئی
[ریاضی]
continuity theory
نظریه پیوستگی
Group theory
نظریه گروه ها
[ریاضی]
communication theory
تئوری مخابرات
economic theory
نظریه اقتصادی
electomagnetic theory
نظریه الکترومغناطیسی
electron theory
نظریه الکترونی
electron theory
نظریه الکترونها
neoclassical theory of value
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
electron theory
تئوری الکترونی
communication theory
نظریه ارتباط
emission theory
فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
quantum theory
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
probability theory
نظریه احتمال
decision theory
نظریه تصمیم گیری
decision theory
تئوری تصمیم
price theory
نظریه قیمت
poisson theory
تئوری پویسن
plutonic theory
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
price theory
اقتصاد خرد
theory of law
فلسفه حقوق
perturbation theory
نظریه اختلال
one factor theory
نظریه یک عاملی
noncontinuity theory
نظریه ناپیوستگی
probability theory
نظریه احتمالات
network theory
نظریه شبکه
need press theory
نظریه نیاز- فشار
molecular theory
نظریه مولکولی
innovation theory
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
fuzzy theory
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
innovation theory
این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
game theory
نظریه بازیها
game theory
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
game theory
نظریه بازی
game theory
تئوری بازی
innovation theory
نظریه نواوری
general theory
نظریه عمومی
information theory
نظریه اطلاعات
graph theory
نظریه گرافها
graph theory
تئوری گراف
group theory
نظریه گروهها
group theory
نظریه گروهی
hartree theory
نظریه هارتری
information theory
نظریه خبر
information theory
نظریه اگاهی
kinetic theory
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
kinetic theory
نظریه جنبشی
labor theory of value
نظریه ارزش کار
mechanistic theory
نظریه ماشینی نگری
equilibrium theory
نظریه تعادل
facet theory
نظریه رویه ها
set theory
تئوری مجموعه ها
logic theory
نظریه منطقی
location theory
نظریه تعیین محل استقرار صنعت
location theory
نظریه تعیین مکان
local theory
نظریه اختصاصی
field theory
نظریه میدانی
field theory
تئوری میدان ها
field theory
نظریه اساسی میدان
leg theory
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
learning theory
نظریه یادگیری
labor theory of value
تئوری ارزش کار
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
duplicity theory
نظریه دو جزیی
communication theory
نظریه ارتباطات
trichromatic theory
نظریه سه رنگی
transformational theory
نظریه تطور
theory of fault
تئوری تقصیر
theory of epigensis
فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
theory of accumulation
نظریه انباشته
tetrachromatic theory
نظریه چهاررنگی
switching theory
تئوری سوئیچینگ
switch theory
نظریه راه گزینی
theory of numbers
نظریه اعداد
[ریاضی]
three component theory
نظریه سه مولفهای
automata theory
نظریه ماشینها
theory of numbers
نظریه اعداد
theory of preformation
فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
set theory
نظریه مجموعه ها
trireceptor theory
نظریه سه گیرندهای
two factor theory
نظریه دو عاملی
underconsumption theory
نظریه مصرف ناکافی
underconsumption theory of
cycle business
underconsumption theory of
نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
atomic theory
فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
valence theory
نظریه والانسی
theory of saving
نظریه مربوط به پس انداز
theory of saving
نظریه پس انداز
theory of rent
نظریه اجاره
viscoelastic theory
نظریه ویسکوالاستیک
theory of relativity
نظریه نسبیت
set theory
نظریه مجموعه ها
[ریاضی]
recapitulation theory
نظریه بازپیدایی
queuing theory
نظریه صف
replacement theory
نظریه جایگزینی
queuing theory
نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
queuing theory
نظریه صف بندی
sampling theory
نظریه نمونه گیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com