English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (7 milliseconds)
English Persian
vertical integration ادغام عمودی
Other Matches
integration انضمام
integration یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
integration یکپارچگی
integration یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
integration انتگرال گیری
integration مجتمع سازی
integration ائتلاف
integration انجام چندین عمل با هم
economic integration یکپارچگی اقتصادی
radius of integration شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
personality integration یکپارچگی شخصیت
social integration یکپارچگی اجتماعی
horizontal integration انضمام افقی
horizontal integration تمرکز افقی
horizontal integration ادغام افقی
economic integration همبستگی اقتصادی
seamless integration فرایندشامل کردن وسیله بانرم افزارجدیددر سیستم بدون مشکل
integration by parts انتگرال گیری جز به جز [ریاضی]
integration by parts انتگرال گیری جز به جز [فیزیک]
variable of integration متغیر انتگرال [ریاضی]
Constant of integration ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
medium scale integration مدار مجتمع با دو قطعه
medium scale integration مجتمع سازی در مقیاس متوسط
small scale integration قطعه
rate integration gyro ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
large scale integration مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
very large scale integration قطعه
small scale integration مجتمع سازی در مقیاس کوچک
very large scale integration مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
wafer scale integration یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
double integration method روش انتگرال دوبل
ultra large scale integration مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
super large scale integration قط عه
battery integration end radar display equipment
battery integration end radar display وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
vertical در زاویه راست نسبت به افق
near vertical تقریبا عمودی
vertical عمودی [ریاضی]
vertical تنظیم فضا بین خط وط متن برای برقرارکردن یک متن در یک صفحه
vertical نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
vertical تعداد خط وط که پیش از شروع چاپ مجدد باید رد کرد
vertical سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
vertical متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
vertical بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند
vertical بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
vertical بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
vertical شاقولی
vertical تارکی راسی
vertical واقع در نوک
vertical قائم
vertical عمودی
vertical شاغولی
vertical speed سرعت صعود عمودی هواپیما
vertical tail دم قائم
vertical synchronizing همزمانساز عمودی
vertical photograph عکس قائم
vertical stabilizer تیغه یا باله عمودی
vertical speed سرعت قائم
vertical speed سرعت صعود
vertical growth رشد عمودی
vertical recording ضبق عمودی
vertical replenishment تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
vertical scale عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
vertical scrolling چرخش عمودی
vertical take off and landing هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
vertical takeoff سرعت صعود اولیه هواپیما
vertical union اتحادیه صنعتی
vertical tab جدول بندی عمودی
vertical loom دار عشایری [قالی]
vertical loom دار روستایی [قالی]
vertical loom دار افقی [قالی]
vertical beam چوب [میله] طولی دار [قالی]
vertical beam راست رو
vertical curve خم طولی
vertical pupil مردمکعمودیچشم
vertical pocket جیبعمودی
vertical frame قالبعمودی
vertical cliffs صخره های عمودی
vertical shaft میلهعمودی
vertical photograph عکس هوایی قائم
vertical cut برش قائم
vertical circle دایره قائم
vertical combines ترکیب عمودی
vertical control کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
vertical creep وارفتگی قائم
vertical curve قوس
vertical curve منحنی در نیمرخ طولی
vertical adjustment تنظیم عمودی
vertical deformation تغییر شکل قائم
vertical diagraph شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
vertical circle دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
vertical bulking کمانش قائم
vertical axis محور قائم
plain vertical خط افق
plain vertical سطح افق
local vertical قائم محلی
true vertical قائم واقعی
vertical angles گوشههای روبروی تارک زوایای مقابل به راس
vertical antenna انتن عمودی
vertical application برنامه کاربردی عمودی
vertical axis محور عمودی
vertical drop ابشار قائم
vertical envelopement احاطه قائم
vertical force نیروی عمودی
vertical force نیروی شاغولی
deflection of vertical اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
vertical merger ادغام عمودی
vertical interval اختلاف ارتفاع
vertical interval فاصله عمودی
vertical justification تطابق عمودی
vertical justification تنظیم عمودی
vertical mobility تحرک عمودی
vertical expansion گسترش عمودی
vertical force نیروی قائم
vertical envelopement حرکت دورانی قائم
vertical equity برابرسازی عمودی
vertical equity عدالت عمودی
vertical redundancy check بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
serrated vertical pulse ضربه عمودی دندانهای
vertical lift bridge پل بالارو
vertical probable error اشتباه احتمالی قائم
vertical pressure gradient تغییر فشار اتمسفری در واحدتغییر ارتفاع
prime vertical circle دایره قائم اصلی
vertical pivoting window پنجرهگردانعمودی
vertical retort tar قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
vertical control operator متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
vertical parity check مقابله توان عمدی
vertical side band میلهعمودیطرفین
vertical events numbering شماره گذاری عمودی وقایع
vertical sand drainage زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
vertical probable error خطای اصابت قائم گلوله
adjustment for vertical-circle image تنظیم عمودی مرکز تصویر
vertical center line illusion خطای خط قائم مرکزی
vertical-axis wind turbine توربینبادیمحورعمودی
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com