Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (6 milliseconds)
English
Persian
visual focusing
تمرکز دیداری
Other Matches
focusing
تمرکز
focusing
کانونی
focusing
واضح کردن تصویر تار شده روی صفحه نمایش
electrostatic focusing
تمرکز الکتروستاتیکی
electron focusing
تمرکز الکترون
magnetic focusing
تمرکز الکترومغناطیسی
focusing ring
حلقهکانونی
focusing magnifier
ذرهبینکانونی
focusing knob
برآمدگیتمرکزکننده
electromagnetic focusing
تمرکز الکترومغناطیسی
automatic focusing
تمرکز خودکار
focusing coil
پیچک تمرکز
focusing control
تنظیم تمرکز
focusing electrode
الکترود تمرکزده
ionic focusing
تمرکز با گاز
focusing magnet
مغناطیس تمرکز ده
gas focusing
تمرکز با گاز
focusing screen
شیشه مات
focusing glass
ذره بین جیبی
manual focusing knob
دکمهزوم دستی
permanent magnet focusing
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
central focusing wheel
چرخهزوم مرکزی
post deflection focusing
تمرکز پس از انحراف
electron beam focusing
تمرکز دهی اشعه الکترونی
Visual C
محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
visual
بصری
visual
درمعرض دید
visual
با چشم
visual
دیدی
visual
وابسته به دید
visual
دیداری
visual
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات
visual
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual
دیدنی
visual type
سنخ دیداری
visual perception
ادراک دیداری
visual agnosia
ادراک پریشی دیداری
visual aphasia
زبان پریشی دیداری
visual axis
محور بینایی
Visual Basic
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
visual adaptation
انطباق دیداری
visual projection
فرافکنی دیداری
visual range
حیطه دید
visual scanner
پیماینده تصویری
visual acuity
تیزی بینایی
visual signal
علامت بصری
visual signal
علایم بصری
visual page
صفحه تصویری
visual check
مقابله دیداری
visual span
فراخنای دیداری
visual aid
نقشه
visual aids
دیدافزار
visual display
نمایش بصری
visual aid
چیزهاییکهبااستفادهازحافظهتصویریبهیاآوریچیزهاکمککندمثلفیلم
visual aid
اسلاید
visual control
کنترل دید
visual aids
کمکهای بصری
visual communication
مخابره بصری
visual aids
ابزارهای کمکی دیداری
visual communication
ارتباط بصری
visual cliff
پرتگاه دیداری
visual check
مقابله بصری
visual yellow
زرد بینایی
visual organization
سازمان دیداری
visual angle
زاویه دید
visual elevation
فاصله مربوط به افت گلوله
visual elevation
افت بصری گلوله
visual purple
ارغوان بینایی
visual hallucination
توهم دیداری
visual field
میدان دید
audio visual
دید و شنودی
audio visual
سمعی وبصری
visual arts
هنرهای دیدنی
visual arts
هنرهای بصری
audio-visual
سمعی بصری
audio-visual
اموزش سمعی وبصری
audio-visual
سمعی وبصری
audio-visual
دید و شنودی
audio visual
سمعی بصری
visual fire
تیر مستقیم
audio visual
اموزش سمعی وبصری
visual obstruction
مانع دید
visual observation
دیدبانی بصری
visual observation
دیدبانی با چشم
visual interceptor
هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
visual interaction
کنش متقابل بصری
visual induction
القاء دیداری
visual illusion
خطای ادراکی دیداری
visual identification
شناسایی بصری
visual identification
تشخیص بصری
visual flight
پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
visual flight
پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
visual flight
پرواز بصری
visual fixation
تثبیت دیداری
visual display unit
واحد نمایش دیداری
visual display unit
واحد نمایشگر بصری
visual display unit
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual omnidirectional range
سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
visual righting response
پاسخ تعادل دیداری
visual display terminal
ترمینال نمایش بصری
bender visual motor gestalt test
ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test
ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com