Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (10 milliseconds)
English
Persian
voltage drop
افت ولت
voltage drop
افت ولتاژ
voltage drop
افت فشار الکتریکی
Search result with all words
inductive d.c. voltage drop
افت ولتاژ جریان دائم القائی
inductive voltage drop
افت ولتاژ القائی
internal voltage drop
افت ولتاژ داخلی
tube voltage drop
افت ولتاژ لامپ
valve voltage drop
افت ولتاژ لامپ
Other Matches
Drop by drop . I n drops.
قطره قطره
drop off
بخواب رفتن
ir drop
افت ای ار
to drop in
اتفاقا دیدنی کردن
to drop on
سرزنش یاتنبیه کردن
drop behind
عقب افتادن از
drop on
سوزن دوراهی خط اهن
drop off
دفاع بیرون از منطقه خود
drop off
مردن
drop behind
عقب ماندن
drop
جرعه کمی
drop by
بکسی سر زدن
drop
[نوعی طاق]
the very last drop
اخرین قطره
to drop in
سرزدن
to let drop
انداختن
to let drop
ول کردن
To drop in on someone .
به کسی سرزدن
drop out
حذف تصادفی
drop out
حذف شدن
drop in
سرزدن
drop in
اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop in
درج تصادفی
to let drop
رهاکردن
drop out
از قلم افتادگی
drop by
<idiom>
بازدید از کسی با جایی
to drop someone off
کسی را پیاده کرن
to drop something off
[at someone's]
چیزی را
[به کسی ]
تحویل دادن
drop in
<idiom>
دیدار کوتاه
drop
قطره
drop
پشت سر گذاشتن حریف دو
drop
جاگذاشتن حریف
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
drop
فرود
drop
کم کردن
drop
سقوط
drop
افت
drop
انداختن قطع مراوده
drop
رهاکردن
drop
افتادن چکیدن
drop
از قلم انداختن
drop
اب نبات
drop
نقل
drop
چکه
drop
بار
drop-out
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop
افت سقوط
drop by
مختصرکردن
drop by
دیدن
drop out
افت
drop
ژیگ
drop
[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop-out
افت
drop-out
ترک کننده
drop
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop
یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop
نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop
چکه سقوط
drop track
تعقیب موقوف
drop track
تعقیب را قطع کنید
drop weight
وزن سقوطی
drop tank
تانک موقت
drop wire
سیم انشعاب
drop test
ازمایش ضربهای
drop point
قطران
drop point
قطره
drop point
چکه
drop point
نقطه چکه
drop point
نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop point
نقطه پرش
drop pass
پاس بعقت
drop out type
دخشههای متضاد
drop press
پتک خودکار اهنگری
drop scene
پرده جلوصحنه نمایش
drop test
ازمایش سقوطی
drop shot
ضربه اهسته روی تور والیبال
drop shot
جاخالی
drop shot
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
drop shot
ضربه دراپ
drop shadow
سایه برجسته
drop selector
سلکتور سقوطی
drop scene
پرده اخرداستان زندگی
drop vault
طاق قوسی خفته
drop worm
حلزونی سقوطی
hot drop saw
اره گرم
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ohmic drop
افت اهمی
gravity drop
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
gravity drop
زنگ احضار وزنی
paradrag drop
سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
peppermint drop
قرص نعناع
potential drop
افت پتانسیل
front drop
پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
line drop
افت ولتاژ یک خط
line drop
افت خط
impedance drop
ولتاژ اتصال کوتاه
heavy drop
پرتاب بارسنگین با چتر
heavy drop
بارریزی سنگین
knee drop
فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
heat drop
افت حرارت
leakage drop
افت نشتی
lemon drop
اب نبات ترش
letter drop
صندوق پست
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
potential drop
افت ولتاژ
energy drop
افت انرژی
the drop the veil
روی خودراپوشیدن
ear drop
گل اویز
ear drop
اویزه
ear drop
گوشواره اویزدار
one should not drop the pilot
شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
drop zone
منطقه فرود چترباز
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
the drop the veil
توری یانقاب خودراپایین انداختن
syphon well drop
ابشار با چاهک و لوله
pressure drop
افت فشار
resistance drop
افت مقاومتی
resistance drop
افت ای ار
school drop out
ترک تحصیل کرده
school drop out
افت تحصیلی
short drop
دراپ کوتاه
stepped drop
شیبشکن پلکانی
drop zone
منطقه فرود
drop-tracery
تزئینات مشبک کاری
drop by the wayside
<idiom>
قبل از اتمام کار ،ویران شدن
drop back
<idiom>
عقب نشینی کردن
drop (someone) a line
<idiom>
چند خط(برای کسی)نوشتن
ear-drop
گل آویز
I just cant drop my work and go .
نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
at the drop of a hat
<idiom>
بدون هیچ گونه معطلی
To drop a brick .
<idiom>
دسته گل به آب دادن
[افتضاح کردن]
Drop me a line .
برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
Drop me just before you get to the turning.
مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
drop-leaf
لایهلولاییمیز
drop earrings
گوشوارهآویز
crystal drop
اشککریستالی
wing drop
افت ناگهانی برا روی یک بال
drop a goal
ضربه زدن بر فراز دروازه
drop altitude
ارتفاع پرش
drop altitude
ارتفاع بارریزی
Drop dead
<idiom>
کم کردن مزاحمت
drop in the bucket
<idiom>
مقداری جزئی
drop-ornament
تزئینات آویزان
drop-outs
افت
drop-outs
ترک کننده
drop-outs
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop volley
جاخالی
drop gage
فشار سنج
drop repeat
واگیره
[تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
arc drop
افت جرقهای ولت
ear-drop
گوشواره
automatic drop
اتصال خودکار
Let's drop the subject.
از این موضوع صرف نظر کنیم .
barrel drop
ابشار لولهای
a drop in the ocean
<idiom>
قطره ای دردریا
[بسیار نا چیز]
[اصطلاح]
drop out (of school)
<idiom>
ترک مدرسه
drop annunciator
زنگ احضار
drip drop
چک چک
drop keel
centre-plate :syn
drop keel
تیغه میانی
drop inlet
دریچه ریزش
drop in temperature
کاهش دما
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
vertical drop
ابشار قائم
drop hammer
چکش سقوطی
drop hammer
چکش سقوط ازاد
drop kick
شوت سرضرب
drop leaf
رومیزی اویخته از اطراف میز
contact drop
افت کنتاکتی
drop of potential
افت پتانسیل
drop mohawk
چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop message
لولههای خبر
drop master
سرپرست پرش
drop master
مدیر پرش
drop manhole
دهانه ریزش
drop letter
نامه پست شهری
drop hammer
پتک خودکار اهنگری
drop goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop back
افتادن
drop a hint
<idiom>
فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
drop back
جاافتادن
drop ball
دراپ بال
drop ball
انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop cap
حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
drop arch
قوس شاه عباسی
drop curtain
پرده جلو صحنه
drop down menu
منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop froge
اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop forging
اهنگری سقوطی
drop forger
اهنگر
drop forge
منگنه زدن
drop forge
سکه زدن
oil drop experiment
آزمایش قطره روغن
[فیزیک]
high velocity drop
بارریزی با سرعت سقوط زیاد
hoop drop relay
رله سقوطی قلاب دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com