Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 57 (5 milliseconds)
English	Persian
volunteer corps	سپاه داوطلب
Other Matches
volunteer	داوطلب
volunteer	داوطلب شدن
volunteer	خواستار
to volunteer [for]	داوطلب شدن [برای]
volunteer <adj.>	داوطلبانه
volunteer	سرباز داوطلب داوطلب شدن
volunteer snooker	اسنوکر انگلیسی با انتخاب ازادهر گوی
foreign volunteer	آدم اجیر پولکی
foreign volunteer	[سرباز] مزدور
development aid volunteer	دستیار مدد کار [برای توسعه دادن کشوری]
development aid volunteer	دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
corps a corps	تماس بدنی
corps	گروه
corps	هیئت
corps	لشگر
corps	جسد
corps	سپاه
corps	م عده لشکر
corps	دسته
corps	هیات
spirit de corps	روح یگانگی و اتحاد
spirit de corps	غرور نظامی
spirit de corps	حمیت قسمتی
spirit de corps	روحیه قسمتی
veterinary corps	رسته دامپزشکی
corps artillery	توپخانه همراه سپاه
Peace Corps	سپاه صلح
press corps	گروهیازخبرنگارانکهباهمکارمیکنند
artillery corps	رسته توپخانه
corps de logis	[بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
esprit de corps	روح گروهی
signal corps	قسمت مخابرات
signal corps	رسته مخابرات
artillery corps	قسمت توپخانه
army corps	سپاههای نیروی زمینی
army corps	سپاههای ارتش
Marine Corps	نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
esprit de corps	غرور نظامی روح یگانگی
esprit de corps	حمیت قسمتی
esprit de corps	روحیه قسمتی
esprit de corps	روح رفاقت
esprit de corps	روح صمیمت و یگانگی دسته جمهی
diplomatic corps	هیات دیپلماتیک
diplomatic corps	هیات نمایندگان سیاسی
espirit de corps	روحیه گروهی
corps troops	یکانهای سپاه
corps diplomatique	هئیت نمایندگان سیاسی
corps commander	فرمانده سپاه
corps artillery	توپخانه سپاه
diplomatic corps	هیات سیاسی
consular corps	هیات کنسولی
women's army corps	ارتش زنان
army nurse corps	قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
women's army corps	قسمت زنان ارتش
commandant of marine corps	فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
adjutant general corps casual	منتصب به اجودانی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com