English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (7 milliseconds)
English Persian
wage bargain چانه زنی دستمزد
Other Matches
bargain مذاکره
bargain بیع وشراء
bargain خرید ارزان
into the bargain بالای ان
into the bargain بعلاوه
bargain سودا
bargain معامله
bargain چانه زنی در معامله
bargain قرارداد معامله خرید ارزان
bargain چانه زدن
bargain داد و ستد چانه زدن
bargain معامله باصرفه
bargain معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
to bargain for بودن
to bargain for منتظریا اماده
to bargain for تهیه دیدن
to bargain a way درازای چیزی واگذار کردن
bargain چانه زنی در معاملات معامله
bargain داد و ستد
bargain قرارداد معامله بستن
cancellation of bargain اقاله کردن معامله
to strike a bargain درمعامله موافقت پیداکردن
strike a bargain معامله کردن
unconscionable bargain معامله نامعقول
bargain hunter کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
plea bargain توافق مدافعه [حقوق]
time bargain قرارداد فروش سلم و سلف سهام
To drive a hard bargain. درداد وستد سخت گیر بودن
Its well worth . Its a bargain at the price . شیرین می ارزد
drive a hard bargain <idiom> انعقاد معامله بودن هیچ سودی
specified wage اجرت المسمی
just wage مزد عادلانه
wage مزد
wage اجر
wage اجیر کردن
wage جنگ برپا کردن
wage حمل کردن
wage کار مزد دسترنج
wage اجرت
wage دستمزد
wage ضمانت حسن انجام کار
wage اجرت کارمزد
wage funds وجوه دستمزد
wage market بازار دستمزد
wage policy سیاست دستمزد
wage level سطح مزد
wage index شاخص دستمزد
wage income درامدمربوط بکار
wage income درامد بشکل دستمزد
wage incentive انگیزه مزد
wage good کالائی که نقش مزد را ایفا میکند
wage funds مایه دستمزد
wage good کالای مزدی
wage rate نرخ مزد
wage rate نرخ دستمزد
to wage a campaign لشکرکشی کردن
wage-packet پاکتیکهحقوقرادرآنمیگذارند
wage tax مالیات بر مزد
wage system نظام پرداخت دستمزد
wage standard دستمزد استانده
wage stabilization تثبیت مزد
wage stabilization ثبات دستمزد
wage share سهم مزد
wage rigidity انعطاف ناپذیری مزد
cash-wage دستمزد نقدی
wage freeze ثابت نگهداشتن دستمزد
living wage مزدکافی برای امرار معاش
wage ceiling سقف دستمزد
wage bill لیست حقوق
wage agreement موافقت نامه دستمزد
wage agreement قرارداد دستمزد
to wage war دست بجنگ زدن
to wage war جنگ کردن
real wage مزد واقعی
rate of wage نرخ دستمزد
nonflexible wage مزد انعطاف ناپذیر
nominal wage مزد اسمی
money wage مزد پولی
minimum wage حداقل دستمزد
daily wage مزد روزانه
annual wage دستمزد سالانه
living wage مزد امرارمعاش
living wage مزد معیشت
wage ceiling حداکثر دستمزد
wage control کنترل دستمزد
wage freeze انجماد دستمزد
wage flexibility انعطاف پذیری دستمزد
wage earners حقوق بگیران
wage earners مزد بگیران
wage earner اجیر
wage determination تعیین دستمزد
wage cuts کاهش دستمزد
wage costs مخارج دستمزد
wage differentials اختلاف در دستمزد
wage constraint محدودیت دستمزد
wage compution day دستمزد ساعتی
wage push inflation تورم ناشی از فشار مزد
wage price spiral قیمت
base wage rate حداقل دستمزد
wage price spiral دور تسلسل دستمزد
iron law of wage قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
wage price guideline قیمت
minimim wage law قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
wage price guideline راهنمای مزد
rate of money wage نرخ مزد پولی
wage profit ratio نسبت دستمزد به سود
rate of wage increase نرخ افزایش دستمزد
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
reasonable of average wage fair اجرت المثل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com