Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 194 (9 milliseconds)
English
Persian
waiting list
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting list
لیست انتظار
Other Matches
to keep any one waiting
کسیرا چشم براه
What are you waiting for ?
معطل چه هستی ؟
To keep someone waiting .
کسی را معطل کردن
waiting
چشم براه
waiting
منتظر
to keep somebody waiting
کسی را معطل نگه داشتن
he kept me waiting
مرامنتظریامعطل نگاه داشت
no waiting
توقف ممنوع
to keep any one waiting
نگاه داشتن
waiting lists
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting-rooms
اطاق انتظار
waiting-room
اطاق انتظار
lady-in-waiting
خادمه
lady-in-waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
lady-in-waiting
ندیمه ملکه
lady in waiting
خادمه
waiting lists
لیست انتظار
ladies-in-waiting
خادمه
ladies-in-waiting
ندیمه ملکه
ladies-in-waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
lady in waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
maid in waiting
پیشخدمت مخصوص
waiting time
زمان انتظار
waiting state
وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا
waiting room
اطاق انتظار
waiting position
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
waiting delay
تاخیر ناشی از عدم توانایی پرداخت
lady in waiting
ندیمه ملکه
maid in waiting
ندیمه
waiting game
صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
waiting-room
اتاق انتظار
waiting games
صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
one anxious week of waiting
یک هفته انتظار با نگرانی
We are waiting for the rain to stop .
معطل بارانم که بند بیاید
Perhaps you are waiting for the plums fall into your mouth.
لابد انتظار داری که لقمه را بجوند ودهانت بگذارند
list
حاشیه
list
فهرست
two way list
لیست دو طرفه
list
کنار
list
خوش امدن دوست داشتن
list
کج کردن
list
نوار
list
صورت
list
کج شدن
list
یک پهلو شدن
list
کج شدن قایق به یک سمت
list
شیار کردن اماده کردن
list
درلیست ثبت کردن
list
سیاهه جدول
list
شیار نرده
list
میدان نبرد
list
سجاف
list
تمایل کجی
list
میل
list
در فهرست واردکردن
list
فهرست کردن
list
سیاهه
list
لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
list
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
list
سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
list
نمایش برنامه خط به خط به ترتیب درست
list
لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
list
تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست
list
مجموعه موضوعات مرتب شده داده
list
چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
list
لیست
list
فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
list
لیست گرفتن
list
صورت کردن
list
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
list
سیاهه برداشتن
list
لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
list
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
list
در فهرست نوشتن
price list
لیست قیمت
reserved list
صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
promotion list
لیست ترفیعات
property list
سیاهه خواص
pushup list
لیست بالا فشردنی
requirements list
فهرست نیازمندیها
push up list
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
pushdown list
لیست پایین فشردنی
part list
فهرست اجزاء
price list
فهرست قیمت
polling list
سیاهه نمونه برداری
packing list
صورت کالاهای بسته بندی شده
part list
فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
parts list
لیست قطعات
parts list
فهرست قطعات
parts list
لیست اجزاء
pauper list
صورت گدایان یا اعانه بگیران
picking list
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
polling list
سیاهه رای گیری
push down list
لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد
sequential list
لیست ترتیبی
share list
صورت بهای سهام شرکتها
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
unmoderated list
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
hit list
فهرست ضربه
mailing list
فهرست پستی
short-list
فهرست کوتاه
telephone list
لیستحافظهتلفن
honours list
لیستاعضاییکهترفیعدرجهمیگیرند
shopping list
لیستخرید
Your name was at the bottom of the list
اسمتان ته فهرست بود
sucker list
<idiom>
لیستی از اشخاص ساده لوح
trig list
لیست مثلثاتی
to list one's doors
رخنههای درهای اطاق را باکهنه گرفتن
sick list
صورت بیماران
starter's list
فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
station list
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
stop list
صورت متخلفین
stop list
اسامی شرکتهایی که خرید از انهامنع شده
subscripted list
لیست زیرنویس دار
symmetric list
لیست متقارن
target list
لیست هدفها
target list
لیست اماجها
the free list
صورت کالای بی گمرک
May I have the drink list, please?
ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
packing list
صورت بسته بندی
active list
فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
dense list
لیست متراکم
disabled list
فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
error list
سیاهه خطاها
excused list
فهرست معاف ها
free list
صورت مجانی ها
free list
صورت کالاهای بی گمرک
hatch list
لیست بار داخل دهلیزها بارنامه دهلیزها
indexed list
لیست شاخص دار
key list
فهرست کلید رمز
key list
لیست کلیدهای رمز
light list
چراغ نامه
linked list
لیست پیوندی
linked list
لیست پیوسته
circular list
لیست مدور لیست حلقوی
assembly list
سیاهه همگذاری
berne list
کتاب معرفهای بین المللی مرس
berne list
کتاب علایم شناسایی بین المللی
binnacle list
فهرست استراحت پزشکی
black list
لیست سیاه
black list
فهرست سیاه
black list
فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
chained list
لیست زنجیرهای
chained list
لیست زنجیری
check list
سیاهه مقابله
check off list
برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
circular list
لیست دایرهای
linear list
لیست خطی
LIST chunk
که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
packing list
فهرست بسته بندی
list processing
پردازش لیست
list slippers
کفش پارچهای
list slippers
کفش کتانی
list slippers
کفش ماهوتی
list structure
ساختار لیست
loading list
لیست بارگیری خودرو
moderated list
لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
money list
لیست حقوق
money list
لیست پرداخت حقوق
move list
فهرست بازیگران غیرفعال
multilinked list
لیست چند پیوندی
nominal list
فهرست نامها
nominal list
صورت اسامی
list processing
لیست پردازی
list of targets
لیست اماجها
list of lights
کتاب چراغها
list of books
فهرست یا صورت کتابها
list of targets
لیست هدفها
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
list price
قیمت فاکتور
list price
قیمت فهرست شده
list of promotiona
صورت ترفیعات
list lessly
بیحالانه
list lessly
از روی بی علاقگی
list price
فهرست قیمتها
tariff price list
نرخ
basic issue list
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
authorized stockage list
لیست ذخیره انبار مجاز
authorized stockage list
صورت شارژ انبار
authorized parts list
لیست قطعات مجاز
authorized parts list
سهمیه مجاز قطعات
spare parts list
فهرست لوازم یدکی
drop down list box
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
list processing langauge
زبان لیست پردازی
list processing langauge
زبانهای پردازش لیست
essential item list
فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
bulleted list chart
لیست جدولی بولت دار
His nave was struck off the list.
نامش را از فهرست زده اند
mailing list program
برنامه لیست پستی
double linked list
لیست پیوندی مضاعف
To be in someones black list (book).
درلیست سیاه کسی بودن
simple list text chart
جدول نوشتاری با لیست ساده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com