English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
warehousing system روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
Other Matches
warehousing انبارداری
warehousing نگهداری در انبار
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
value system نظام ارزشها
system اسلوب
system اصول وجود
system نظم ترتیب
system سازگان
system هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
i.f.f. system دستگاه تشخیص
c.g.s. system دستگاه سگث
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system سامانه
p system سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
the system of the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system طرز روش
system رشته دستگاه
system طرز اسلوب
system نظام
system سیستم
system نظم منظومه
system همست
system همستاد روش
system طریقه
system سلسله رشته
system دستگاه
system جهاز
system قاعده رویه
system سازمان
system مجموعه سازمان
system منظومه
system مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system سلسله
system روش اصول
system تشکیلات
system نظام سیستم
system ترتیب
system mangement مدیریت سیستم
interactive system سیستم فعل و انفعالی
system maintenance تامین و نگهداری سیستم
intercommunication system ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
intercommunication system سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
system log گزارش روزانه عملیات سیستم
system overhead بالاسری سیتم
induction system سیستم مکش
System Monitor امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
information system سیستم اطلاعاتی
system overhead مازاد سیستم
information system سیستم اطلاعات
system of units دستگاه واحدها
system of units سلسه احاد
system of units دستگاه یکانها
system of forces دستگاه نیروها
inquiry system سیستم پرسش- پاسخ
system of ventilation سیستم تهویه
system engineer مهندس سیستم
integrate system سیستم مجتمع
vantilating system سیستم تهویه
system log شرح ماوقع سیستم
interphone system سیستم تلفنی
irrigation system شبکه ابیاری
magnet system سیستم اهنربایی
system flowchart نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
magnetic system سیستم مغناطیسی
system floder مخزن سیستم
system file فایل سیستم
makagonov system سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
system engineering مهندسی سیستم
management system سیستم مدیریت
management system سیستم اداره
system dynamics شناخت اثرعوامل تغییر دهنده نظام
market system نظام بازار
maroczy system سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
system dynamics پویائی نظام
system follow up ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
lymphatic system دستگاه لنفاوی
system generation ایجاد سیستم
isolated system سیستم منزوی
system loader بارکننده سیستم
system library کتابخانه سیستم
system interrupt وقفه سیستم
system international سیستم بین المللی
system installation نصب سیستم
limbic system دستگاه کناری
london system سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
system indicator طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
system implementation پیاده سازی سیستم
system generator مولد سیستم
system generation تولید سیستم
system disk دیسک سیستم
filing system نرم افزار مرتب سازی فایل
freshwater system سیستم لوله کشی اب شیرین
tandem system سیستم دو پشته
system's design مدل سیستم طرزساخت سیستم
geniculostriate system دستگاه مخطط زانویی
geocentric system دستگاه زمین مرکزی
giorgi system دستگاه جورجی
system's design طرح سیستم
system's design ساختمان سیستم
system unit محفظه سیستم
system time ساعت سیستم
system time زمان سیستم
heliocentric system دستگاه خورشید مرکزی
system testing ازمایش سیستم
target system سیستم هدفها
tax system نظام مالیاتی
filing system روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
the vascular system سلسله اوندهاومجراها
first signal system دستگاه علامتی اول
fixer system سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
the nervous system سلسله پیهای نباتی
fixed system توزیع ثابت اب
text system سیستم متن
tetragonal system دستگاه چهار گوشهای
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
foreign value system نظام ارزشی بیگانه
formmal system سیستم صوری
telephone system سیستم تلفن
tectopulvinar system دستگاه بامی- پروانهای
system test ازمون سیستم
hexagonal system دستگاه شش گوشهای
household system نظام خانوادگی
household system نظام تولیدخانوادگی
system programmer برنامه نویس سیستم
hydraulic system سیستم هیدرولیک
system program برنامه سیستم
system priorities تقدم های سیستم
ignition system سیستم احتراق موتور
illuminating system سیستم روشنایی
system planning طرح ریزی سیستم
incentive system نظام تشویقی
indeterminate system سیستمی که وضعیت منط قی
system programming برنامه نویسی سیستم
system study مطالعه سیستم
system standard استانداردسیستم
system standard معیار سیستم
system software نرم افزار سیستم
target system سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
system security حفافت سیستم
system resource وسیله سیستم
system resource منبع سیستم
system resolution تفکیک سیستم کار دستگاه
system reset راه اندازی مجدد سیستم
system prompt اعلان سیستم
system programs برنامههای سیستم
indeterminate system آن قابل پیش بینی نیست
open system نظام باز
swiss system سیستم سویس
physiocratic system روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
planetary system سیستم خورشیدی
planetary system شمسی
planning system نظام برنامه ریزی
point system شرط بندی براساس امتیاز
supervisory system سیستم نافر
polyphase system دستگاه چندفاز
spoils system سیستم تقسیم مناسب دولتی بین اعضاء حزب حاکم
power system شبکه نیرو
power system سیستم قدرت سیستم انرژی
practical system دستگاه یکانهای عملی
phonetic system سیستم صوتی
payroll system سیستم پرداخت حقوق
open system سیستم باز
open system سازگان باز
synchronous system سیستم همگام
operating system/ سیستم عامل دو
organ system دستگاه
orthorhomobic system دستگاه راست گوشه
rhombic system دستگاه راست گوشه
symmetrical system جریان متقارن
parallel system شبکه موازی
swiss system نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
software system سیستم نرم افزاری
social system نظام اجتماعی
price system نظام قیمت
serfdom system نظام سرفی
serfdom system نظام رعیتی
recoil system سیستم دافع
recoil system دستگاه دافع توپ
recoil system سیستم عقب نشینی توپ
secure system سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
redox system سیستم اکسایش- کاهش
second signal system دستگاه علامتی دوم
russian system سیستم روسی در دفاع گرونفلد
rotation system توزیع تناوبی
road system شبکه راهسازی
road system شبکه راهها
rhombohedral system دستگاه لوزوجهی
rationing system نظام سهمیه بندی
rationing system نظام جیره بندی
price system نظام قیمتی
price system نسبت و رابطه قیمتها با هم
smyslov system سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد
sewerage system شبکه فاضلاب
ptolemaic system هئیت بطلیموسی
sewage system شبکه فاضلاب
quantized system دستگاه کوانتایی
quota system نظام سهمیه بندی
quota system سیستم سهمیهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com