Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 153 (9 milliseconds)
English	Persian
warning radar	رادار هشدار دهنده
Other Matches
warning	اخطار
warning	اخطاریه دادگاه
warning	که روشن میشود تا نشان دهد یک چیز خط رناک ممکن است رخ دهد
warning	توجه به خط ر ممکن
as warning to	برای عبرت
as a warning to others	برای عبرت دیگران
warning	اطلاع
warning	اعلام خطر کردن هشدار
warning	خبر
warning	اشاره
warning	زنگ خطر
warning	اعلام خطر
warning	تحذیر
warning	عبرت
warning	اژیر هشدار
warning	هشدار
warning	اگهی
local warning	اعلام خطر محلی
warning pipe	لوله خبر
warning sign	علامت اخطار
warning sign	علامت احضار
warning signal	علامت اعلام خطر
warning signal	علامت خطر
warning system	سیستم الارم
warning system	سیستم خبردهنده
local warning	سیستم اعلام خطر محلی
warning agent	گند گاز
warning cries	فریادهای هشدار
warning light	چراغ خطر
warning light	لامپ خطر
warning line	خط اخطار
warning net	شبکه اعلام خطر
warning net	شبکه اژیر
warning order	دستور اگهی
warning order	دستور اماده باش اعلام اماده باش
warning pipe	لوله سرریز
storm warning	پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
He took no heed of my warning.	به اخطار من توجهی نکرد
early-warning	اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
warning track	منطقهجریمه
warning plate	صفحههشدار
warning lights	چراغهشدار
warning device	وسیلههشدار
early-warning	اعلام خطر کردن
early warning	اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early warning	اعلام خطر کردن
issue a warning	اخطار صادر کردن
radar	دستگاه رادار
radar	رادار
small craft warning	پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
battery warning light	چراغهشدارباطری
The warning light seems to have malfunctioned.	چراغ خطر به نظر می رسد دچار نقص فنی شده است.
on-air warning light	نورهشدارنورروشن
oil warning light	چراغهشدارروغن
foil warning line	حلقهاخطارخنثیکننده
airspace warning area	منطقه اعلام خطر هوایی
airborne early warning	اعلام خطر هوابرد
airborne early warning	راداراعلام خطر نصب شده روی هواپیما
control and warning center	سیستم کنترل و اعلام خطر
air warning net	شبکه اعلام خطر هوایی
danger warning level	مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
danger warning level	حداقل موجودی
air alert warning	اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
radar beacon	برج مراقبت رادار
radar beacon	برج دیدبانی رادار
radar antenna	انتن دار
acquisition radar	رادار هدفیابی
radar beacon	راهنمای رادار
radar beam	پرتو رادار
radar boresight	محوریابی رادار
surveillance radar	رادار تجسس هدف
surveillance radar	رادار مراقبتی
radar boresight	تطابق خط دید رادار
radar clutter	منطقه کور رادار
search radar	رادار تجسسی
radar trapping	اختلال پیدا کردن رادار
radar altitude	ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
radar altimetry	ارتفاع سنجی به وسیله رادار
radar alimeter	فرازیاب رادار
acquisition radar	رادار هدفیاب
acquisition radar	رادار اکتشاف هدف
aerial radar	رادار هوایی
radar trap	وسیلهسرعتسنجموتور
weather radar	رادارآبوهوا
radar mast	دکلرادار
radar unit	مرکزرادار
radar reflector	انعکاسرادار
radar mile	زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
doppler radar	رادار داپلر
doppler radar	رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
doppler radar	رادار دوپلر
radar trapping	اختلال رادار
radar tracking	تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
radar trace	علامت رادار
radar prediction	کسب اطلاعات به وسیله رادار
radar discrimination	قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
radar echo	علایم روی صفحه رادار
radar picket	ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
radar operator	متصدی رادار
radar engineering	مهندسی رادار
radar network	شبکه ی رادار
radar netting	تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
radar clutter	منطقه پوشیده از دید رادار
radar equipment	تجهیزات رادار
radar imagery	عکاسی به وسیله امواج رادار
radar danning	ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
radar installation	تاسیسات رادار
radar locating	تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
radar measurement	اندازه گیری رادار
radar location	موقعیت رادار
radar prediction	بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
radar quardship	نگهبانی رادار
radar silence	سکوت راداری
radar silence	خاموش کردن موقتی رادارها
radar comouflage	استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
radar correlation	درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
radar countermeasures	اقدامات ضد رادار
radar countermeasures	پیش گیریهای ضد رادار
radar screen	indicator position plain :syn display radar
radar screen	صفحه تصویر رادار
radar scope	صفحه دید رادار
radar quardship	دیدبانی بارادار
radar ranging	تنظیم تیر به وسیله رادار
radar ranging	میدان رادار
radar return	انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
radar man	متصدی رادار
radar scan	مراقبت بوسیله رادار
radar scan	تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
radar scope	صفحه رادار
seat-belt warning light	چراغهشدارکمربندایمنی
sabre and epee warning line	خطهشداردرمسابقهاپوشمیشیربازی
oil pressure warning indicator	شاخصهشدارفشارروغن
low fuel warning light	چراغهشدارکمبودبنزین
door open warning light	چراغهشداربرایبازبودندر
main beam warning light	اشعهاصلینورهشداردهنده
target detection radar	رادارحمایتکنندههدف
radar picket cap	هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
fire control radar	رادار کنترل اتش
anti-radar missile	گلولهموشکضدرادار
sidelooking airborne radar	رادارجانبی
sidelooking airborne radar	رادارجانبی نصب شده روی هواپیما
directional radar prediction	تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
air control radar	رادارکنترلهوایی
air search radar	رادارردیابهوایی
surface surveillance radar	رادارمراقبسطحی
radar range mark	فاصله یاب راداری
sidelooking airborne radar	رادار با دید جانبی
sidelooking airborne radar	رادار جانبی
Drive on dimmed headlights ! [Warning to drivers]	با نور پایین حرکت کنید! [هشدار به رانندگان]
air traffic control radar system	راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
battery integration end radar display	وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
battery integration end radar display	equipment

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com