Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (9 milliseconds)
English
Persian
warning sign
علامت اخطار
warning sign
علامت احضار
Other Matches
warning
اخطاریه دادگاه
warning
که روشن میشود تا نشان دهد یک چیز خط رناک ممکن است رخ دهد
warning
توجه به خط ر ممکن
warning
اطلاع
as warning to
برای عبرت
as a warning to others
برای عبرت دیگران
warning
اعلام خطر کردن هشدار
warning
خبر
warning
تحذیر
warning
اشاره
warning
زنگ خطر
warning
اعلام خطر
warning
عبرت
warning
اژیر هشدار
warning
اگهی
warning
اخطار
warning
هشدار
warning lights
چراغهشدار
He took no heed of my warning.
به اخطار من توجهی نکرد
warning signal
علامت اعلام خطر
warning signal
علامت خطر
warning system
سیستم الارم
warning system
سیستم خبردهنده
warning track
منطقهجریمه
warning agent
گند گاز
warning plate
صفحههشدار
local warning
اعلام خطر محلی
warning device
وسیلههشدار
local warning
سیستم اعلام خطر محلی
warning radar
رادار هشدار دهنده
warning pipe
لوله خبر
warning line
خط اخطار
warning light
لامپ خطر
warning light
چراغ خطر
warning cries
فریادهای هشدار
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
early-warning
اعلام خطر کردن
early warning
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early warning
اعلام خطر کردن
warning net
شبکه اعلام خطر
warning net
شبکه اژیر
warning pipe
لوله سرریز
early-warning
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
warning order
دستور اماده باش اعلام اماده باش
issue a warning
اخطار صادر کردن
warning order
دستور اگهی
danger warning level
حداقل موجودی
oil warning light
چراغهشدارروغن
battery warning light
چراغهشدارباطری
foil warning line
حلقهاخطارخنثیکننده
danger warning level
مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
small craft warning
پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
air alert warning
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
airborne early warning
راداراعلام خطر نصب شده روی هواپیما
airspace warning area
منطقه اعلام خطر هوایی
air warning net
شبکه اعلام خطر هوایی
on-air warning light
نورهشدارنورروشن
control and warning center
سیستم کنترل و اعلام خطر
The warning light seems to have malfunctioned.
چراغ خطر به نظر می رسد دچار نقص فنی شده است.
airborne early warning
اعلام خطر هوابرد
door open warning light
چراغهشداربرایبازبودندر
main beam warning light
اشعهاصلینورهشداردهنده
oil pressure warning indicator
شاخصهشدارفشارروغن
low fuel warning light
چراغهشدارکمبودبنزین
sabre and epee warning line
خطهشداردرمسابقهاپوشمیشیربازی
seat-belt warning light
چراغهشدارکمربندایمنی
Drive on dimmed headlights !
[Warning to drivers]
با نور پایین حرکت کنید!
[هشدار به رانندگان]
sign off
از زیر بار تعهد یامشارکتی شانه خالی کردن
plus sign
علامت چاپ شده یا نوشته شده
plus sign
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus sign
علامت جمع
to sign on
برای سربازی اسم نویسی کردن
sign off
علامت ختم ارسال پیام
sign over
<idiom>
بطور قانونی
plus sign
علامت بعلاوه
sign off
جارفتن
to sign away
با امضامنتقل کردن
sign off
پایان دادن به
sign on
on log
sign on
قرارداد استخدام کسی را امضاکردن
sign off
off log
sign off
علایم ختم مخابرات یامکالمات
to sign up for something
نام خود را درفهرست نوشتن
[برای انجام کاری اشتراکی]
plus sign
علامت باضافه
I wI'll sign for him .
من بجای اوامضاء خواهم کرد
sign up
<idiom>
تعهددادن
V-sign
علامت پیروزی
sign-on
ورود به سیستم
[رایانه شناسی]
to sign up
قراردادی را امضا کردن
[اسم نویسی کردن]
Please sign here.
لطفا اینجا را امضا کنید.
traffic sign
تابلو علایم
division sign
نماد تقسیم
single sign-on
ورود یگانه به سیستم
[رایانه شناسی]
temporal sign
علامت زمانی
equals sign
نمادتساوی
stop sign
علامت توقف
traffic sign
لوحه نشانه گذاری
I wI'll get (persuade)him to sign .
اورا حاضر بامضاء می کنم
Just sign here and leave at that .
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
multiplication sign
نمادضرب
star sign
علامتزودیاک
traffic sign
تابلو نشانه گذاری
traffic sign
علامت عبور و مرور
exterior sign
علامتخارجی
sign flasher
چشمک زن
counter sign
اسم عبور
dollar sign
حرف
dollar sign
که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
equal sign
علامت برابری
equal sign
علامت تساوی
he gave me a sign to go
اشاره کرد که بروم
is a monetary sign
نشان پول
is a monetary sign
انگلیسی است
sign language
زبان اشاره
pharmaceutical sign
نشان داروسازی
pharmaceutical sign
علامت دواسازی
positive sign
علامت مثبت
procedure sign
علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
counter sign
نشانی
conventional sign
علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
advance sign
علامت اوانس
minus sign
علامت منها
minus sign
منفی
minus sign
علامت چاپ شده یا نوشته شده
minus sign
برای تفریق یا مقدار منفی
sign language
زبان علامات
sign language
زبان مخصوص کرها
sign language
مکالمه با اشاره
sign languages
زبان علامات
sign languages
زبان مخصوص کرها
sign languages
مکالمه با اشاره
sign languages
زبان اشاره
call sign
معرف رادیویی
call sign
معرف
radical sign
علامت جذر
sign writer
لوحه نویس
sign learning
علامت اموزی
sign manual
امضا پادشاه
sign manual
صحه ملوکانه
sign of aggregation
علائم مخصوص جمله جبری
sign of god
ایت الله
sign of the cross
علامت صلیب
sign of weakness
نشان ضعف
sign of weakness
دلیل ضعف
sign of zodiac
برج
sign position
موضوع علامت
sign position
مکان علامت
sign position
موقعیت علامت
sign test
ازمون علامتها
sign writer
تابلو نویس
sign gestalt
علامت- گشتالت
sign character
دخشه علامت نما
sign magnitude
علامت و مقدار
sign and magnitude
علامت و مقدار
sign post
تابلو راهنما
sign a waiver
قبول اغماض نمودن
romberg's sign
علامت رومبرگ
sign bit
ذره علامت نما
sign digit
رقم علامت نما
counter sign
اسم شب
sign digit
رقم علامت
sign extension
گسترش علامت
sign flag
پرچم علامت
sign bit
بیت علامت
level crossing sign
علامتخطعبور
number of tracks sign
شمارهعلائملبه
net call sign
معرف شبکه
tactical call sign
معرف رادیویی تاکتیکی
net call sign
معرف رادیویی شبکه
radio call sign
معرف رادیویی
change sign key
کلیددکمهتغییرات
To give a signal ( sign) .
علامت دادن
These clouds are a sign of rain .
این ابرها علامت بارندگی است
radio call sign
معرف ایستگاه رادیویی
collective call sign
معرف عمومی
I wI'll sign for (on behalf of)my brother.
از طرف (سوی )برادرم امضاء خواهم کرد
address call sign
رمز ادرس
address call sign
معرف ادرس
sign flip flop
الاکلنگ علامت نما
collective call sign
معرف مشترک یکانها
I shall not sign this contract in its present from (as it appears).
این قرار داد را بصورت فعلی امضاء نخواهم کرد
A white flag is a sign ( token ) of surrender.
پرچم سفید علامت تسلیم است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com