Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (1 milliseconds)
English
Persian
warp and woof
تار و پود
warp and woof
پایه واساس
warp and woof
بنیان
Search result with all words
the warp and ther woof
تاروپود
Other Matches
woof
پارچه کتانی دارای پود کردن
woof
دست بافت
woof
پود
warp
نخ تار
[در طول بافت]
warp
تار
warp
طناب ریسمان
warp
منحرف کردن تاب برداشتن
warp
ریسمان پیچ و تاب
warp
تاب دار کردن منحرف کردن
warp
تاب برداشتن
warp
جا به جا کردن ناو یا لنگر
warp
تاب دادن
warp
پیچ دادن
warp frame
قاب چله
warp patterning
طراحی با تار
[گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
warp set
[تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
warp tension
کشش نخ های تار
[میزان کشیدگی نخ های چله در دار که یکنواختی آن در بوجود آمدن فرشی یکنواخت و صاف امری ضروری است.]
warp winder
چله پیچ
warp winder
چله دوان
warp beam
چوب افقی بالای دار
[قالی]
warp beam
نورد بالا
warp beam
سردار
[قالی]
thick warp
نخ تار کلفت
warp thread
تارشیاری
warp roller
غلتکتار
warp and weft
تار و پود
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
warp-loop fringe
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
high warp loom
تارهایطولیبافندگی
warp-weighd loom
دارهای وزنی
[این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
low warp loom
کارگاهبافندگیپیشپاافتاده
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com