English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
water level observation بررسی تراز اب
Other Matches
still water level سطحسکونآب
water level سطح اب
water level سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level تراز اب
exceptional water level تراز استثنایی اب
normal water level تراز بهنجار اب
maximum water level بیشینه تراز
water-level tube درجهآب-آبپاش
water-level selector تنظیمکنندهمقدارآب
water level recorder تراز نگار اب
maximum water level تراز بیشینه طرح شده مخزن
abnormal water level ترازنابهنجار آب
water level gage تراز سنج
abnormal water level تراز استثنائی آب
maximum water level ترازطبیعی مخزن
permanent water level تراز پیوسته اب
rate of rise of water level روند بالاامدن اب
rate of rise of water level تندی بالا امدن اب
automatic water level recorder تراز اب نگار خودکار
observation معاینه
observation رصد کردن
observation دیدبانی اتش
observation دیدبانی کردن مشاهده کردن
observation دیدبانی
observation نظر
observation مشاهده
observation ملاحظه
observation رصد
observation افهارعقیده
observation معاینه وبررسی کردن
self observation خویشتن نگری
observation well چاه مشاهدهای
participant observation مشاهده توام با مشارکت
visual observation دیدبانی بصری
aerial observation دیدبانی هوایی
army of observation عده دیدبانی
astronomic observation دیدبانی نجومی
ground observation دیدبانی ازروی زمین
bilateral observation دیدبانی مضاعف
bilateral observation دیدبانی دوجانبه
ground observation دیدبانی زمینی
air observation دیدبانی هوایی
visual observation دیدبانی با چشم
observation camera دوربین امنیتی
observation pipe لوله پیزومتر
observation pipe لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
observation post پست دیدبانی
observation sector قطاع دیدبانی
observation station دیدگاه
ostronmical observation ترصد
observation camera دوربین نظارت
weather observation مشاهدات هواشناسی دیدبانی جوی
weather observation مشاهدات جوی
observation camera دوربین مدار بسته
observation error خطای مشاهده
flank observation دیدبانی جناحی
direct observation دیدبانی مستقیم
direct observation مستقیمامشاهده کردن
observation deck میزمشاهدات
flank observation دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
naturalistic observation مشاهده طبیعی
faculty of observation قوه مشاهده
faculty of observation بینش مشاهدات جوی
observation window پنجرهدیدهبانی
Observation of natural phenomena . ملاحظه پدیده های طبیعی
level کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level هدف در خط دید شماقرارگرفت
level مسطح
level سطح ارتفاع
level همسطح
level تراز کردن تراز
level همسطح کردن
level تراز بنایی
level with each other در یک تراز
to level off مسطح شدن [ناحیه ای]
on the level <idiom> درستکار ،بی غل وغش
O level نمرهی قبولی در این امتحانات
level best خیلی عالی
level best خیلی خوب
O level آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
level out برابر کردن
he did his level best کوتاهی نکرد
he did his level best انچه از دستش برامدکرد
level out یکنواخت کردن
level with each other برابر
A level مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level best بسیارعالی
level to تراز کردن
level یک نواخت
level هم پایه
level هم تراز
level الت ترازگیری
level میزان
level سطح برابر
level هموار
level سطح
level تراز
to level off یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level یک دست
level موزون هدف گیری
level پایه
level تراز سطح افقی افقی کردن
level رده
level مستقیم
level نشانه گرفتن
level مسطح شدن
level مسطح کردن
level ترازسازی
level ترازکردن
sea level سطح دریا
donor level ترازدهنده
level land زمین مسطح
level of confidence سطح اطمینان
level of confidence سطح اعتماد
level of effort میزان تلاش
level gage اندازه گیر سطح
lower level سطحپائینی
doublet level ترازوی دوتایی
level control کنترل سطح
nesting level سطح تو در تویی
stock level سطح ذخیره انبار
storage level تراز خزانه
voltage level سطح ولتاژ
n level logic منطق N سطحی
storage level تراز ذخیره تراز مخزن
level buble حباب تراز
level colour رنگ یکدست یا یکنواخت
energy level تراز انرژی
stock level سطح انبار
energy level سطح انرژی
energy level تراز انژی
alidade level دستگاهسمتنما
multi level چند سطحی
level of effort تلاش رزمی یکان
level of living سطح زندگی
cross level حباب تراز افقی
cross level ترازعرضی تراز چرخ
cross level افقی کردن
cross level تراز کردن
cruising level افق پروازثابت
cruising level سقف پرواز ثابت
crest level یال
upper level سطحبالایی
level point نقطه مسطح
level point سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
level premium حق بیمه
level rod شاخص
reorder level سطح سفارش مجدد
level of readiness سطح امادگی رزمی
level of significance سطح معنی دار بودن
datum level سطح اب ازاد
datum level سطح اب دریا
level of strength سطح استعداد رزمی
level of strength میزان استعداد رزمی
data level سطح داده
level of supply سطح اماد
level of supply سطح انبار
level point سطح اب ساکن
level of supply سطح تدارکات
speed level مرحله سرعت
level surface سطح تراز
skill level پایه مهارت فنی
sound level شدت نسبی صوت
level-headed معقول
level-headed راستبین
level-headed ترازخوی
level-headed متعادل
oil level سطح روغن
level-headed معقولانه
voltage level سطح فشارالکتریکی
impedance level مقاومت موجی
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
gear level دسته دنده
wage level سطح مزد
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
skill level پایه مهارت
operating level سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating level سطح فعالیت
one level memory حافظه یک سطحی
one level address آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
significance level سطح معناداری
white level تراز سفید
signal level سطح سیگنال
signal level سطح علامت
one level address تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
gear level تبدیل کردن
gas level سطح بنزین
split-level چند سطحی
first level address آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
injection level سطح تزریق
input level سطح دریافتی
input level سطح ورودی
insulation level سطح ایزولاسیون
intensity level سطح روشنایی
fermi level تراز فرمی
interference level سطح پارازیت
rotational level تراز چرخشی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com