English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
water line خط ابخور ناو
Search result with all words
cooling water line مسیر اب سرد
high water line خط مد دریا
cold-water supply line خطمنبعآبسرد
Other Matches
line to line spacing فاصله سطور
line by line analysis تجزیه سطر به سطر
line to line voltage ولتاژ زنجیر شده
line by line milling فرز کردن سطر به سطر
line to line fault اتصال کوتاه خط به خط
line to line fault اتصال کوتاه دوقطبی
line to line voltage ولتاژ بین دو خط
line to line fault تماس خطوط
line to line fault اتصال کوتاه بین دو فاز
line by line milling فرز کردن سطری
water still دستگاه تقطیر اب
f.water عرق رازیانه
water way مسیل
water way ابراهه
above water <adj.> شناور
water way راه ابی
to water آب دادن
first water بالاترین مقام
on the water در کشتی
water down <idiom> ضعیف شدن
first water درجه اول
above water <adj.> روی آب
mean water میان اب
to water something آب دادن [گیاه]
of the first water بهترین
She let the water out . آب را ول کرد
by water از راه رودخانه
by water از راه دریا
water اب دادن
water مایع
water پیشاب
water ابگونه
water اب
to water آب ریختن
water آب
water course حق المجری
water course حق الشرب
to p something with water اب روی چیزی پاشیدن چیزیراخیس کردن
water course مجرای اب
by water با کشتی
to keep ones he above water از زیر بدهی بیرون آمدن
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
cut water پیش دماغه
water signs علائمآبی
water lowering زهکشی
water level تراز اب
cycle of water گردش اب در طبیعت
water transport ناقلآب
dish water ابی که دران فرف شسته باشند
water level سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level سطح اب
water lily نیلوفر ابی
water hemlock شوکران ابی
To draw water from the well . آب از چاه کشیدن
water loss ابکاهی
crystal water اب تبلور
distilled water اب مقطر
distillated water اب مقطر
water separator جداگرآب
displeacement of water جابجایی اب
water logging ابسیری
water under pressure آبتحتفشار
water melon هندوانه
If it has not water for me it certainly has bread . <proverb> آب براى من ندارد براى تو که دارد .
dead water مانداب
decline of water افت سطح ایستایی اب
water nymph الهه دریایی
water pepper زنجبیل سگ
water pepper فلفل ابی
deionized water اب یون زدوده
water pipe لوله اب
water/alcohol الکل
water/alcohol آب
water butt سطلیکهمخصوصجمعآوریبارانیاستکهازبام میریزد
water rates پولمصرفآب
water meter کنتور اب
water meter اب سنج
dead in the water متوقف در دریا
dead in the water متوقف در اب
displeacement of water تغییر مکان اب
water nymph حوری دریایی
water mill اسیاب ابی
water mill اسیاب
To go through fire and water. خودرا به آب وآتش زدن
water moccasin مار سمی ابزی جنوب امریکا
water pipe تنبوشه
boiling water اب جوش
water damage خسارت اب دیدگی
water displacement زهکشی کردن
water displacement زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
casual water تجمع موقتی اب روی زمین
water disposal فاضلاب
water disposal اگوکشی
water disposal ساختن اگو
in hot water <idiom> در دردسر
water under the bridge <idiom> همه چیز عوض شده
water dog سگ ابی
water dog شناگر ماهر
water dog سگ تربیت شده برای اوردن مرغ ابی
water driver مقنی
water fast رنگ نرو
water fast غیر قابل پاک شدن بوسیله اب
water fast پارچه شورنرو
water cure علاج بااب معالجه بااب
THere is not even a ripple in the water . <proverb> آب از آب تکان نمى خورد .
Is there drinking water? آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
drinking water آب آشامیدنی
How can you know the value of water -you who live . <proverb> تو قدر آب چه دانى که در کنار فراتى .
water colour نقاشی ابرنگی
water container فرف اب
water content درصد رطوبت
boron water ابی که عنصر شیمیایی بردارد
break water موج شکن
break water موجشکن
break water mole : syn
Water is light . <proverb> آب روشنائى است .
water cooling خنک کنندگی اب
water cooling خنک کردن بااب
water cress شاهی اتی
water cure اب درمان
water filter صافی اب
water fowl مرغ ابی
water fowl پرنده ابی
water hammer ضربت قوچ
deep water <idiom> مشکل سخت
water hardening سختگردانی با اب
water hazard مانع ابی در مسیر گوی گلف
water heater فرف ابگرم کن
water heater ابگرم کن
water hole سوراخ یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری اب دران باشد
cooling water اب سرد
cooling water اب سرد کننده
water hole چاله اب
water hyacinth سنبل ابی
water hyacinth وردالنیل
water injection پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
water jacket ابدان
water jacket صندوق اب
water jump مانع ابی
water hammer ضربت قوج
water guage فشار سنج اب
water front جبهه رطوبتی
water gas گاز اب
cologne water اودوکولون
water gauge اندازه اب نما
water gauge اب پیم
hot water <idiom>
hold water <idiom>
condensation water اب مقطر
confined water سفره اب با فشار
water glass شیشه محلول
water glass اب شیشه
head above water <idiom> آشکاری مشکل
fish out of water <idiom> طرف وصله ناجوراست
water glass لیوان اب
water glass شیشه مایع
water jump چاله ابی در مسیر دو 0003 متربا مانع
water plate بشقابی که ته ان دو طبقه وبرای انست که اب گرم درمیان ان بریزند...نگاه دارند
water system منبع اب
greedy of water حریص مال
ground water اب زیرزمینی
ground water ابهای زیرزمینی
water vapor بخار اب
inshore water اب ساحلی
inshore water ابهای ساحلی
water wheel دولاب
water wheel چرخاب
water worn ساییده شده ازاب
water year سال ابی که برابر است با اول مهر هر سال تا پایان شهریور سال بعد
industrial water اب صنعتی
water-soluble آبگشا
water-soluble حل شدنی در آب
granitic water ابی که ازخاک خارادارامده باشد
water utilization اقتصاد اب
water system سیستم ابیاری
water tank مخزن اب
water terminal باراندازهای ابی
fresh water اب گوارا
fresh water اب شیرین
water terminal ترمینالهای ابی اسکلههای کنار دریا
water tight مانع دخول اب
intrapermafrost water ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
water tight کیپ
water treatment گندزدائی اب
water treatment پاکسازی اب
water turbine توربین ابی
water pistols هفت تیر آب پران
water pistols آبدزدک
white water ابشارهای کوتاه رودخانه
in deep water(s در تقلا
in deep water(s درسختی
written in water نا پایدار
written in water فانی
ice water اب یخ
water cycle چرخه اب
hydration water اب لازم برای ابش
barley water آبجو غیرالکلی
ho stands for water نماینده اب است O2H
barley water ماالشعیر
hold water با عقل جور امدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com