English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
English Persian
water system رودخانه و شعبات ان
water system ذخیره اب
water system منبع اب
water system سیستم ابیاری
Search result with all words
water supply system ابرسانی
pumped hot-water system سیستمپمپآبداغ
Other Matches
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
water still دستگاه تقطیر اب
to water آب ریختن
water اب دادن
water مایع
water پیشاب
mean water میان اب
above water <adj.> روی آب
above water <adj.> شناور
water way مسیل
water way ابراهه
water way راه ابی
to water something آب دادن [گیاه]
water ابگونه
water اب
by water با کشتی
water course حق المجری
of the first water بهترین
water آب
on the water در کشتی
water course مجرای اب
first water بالاترین مقام
She let the water out . آب را ول کرد
f.water عرق رازیانه
water down <idiom> ضعیف شدن
by water از راه دریا
by water از راه رودخانه
first water درجه اول
water course حق الشرب
to p something with water اب روی چیزی پاشیدن چیزیراخیس کردن
to water آب دادن
to keep ones he above water از زیر بدهی بیرون آمدن
system سلسله
system اسلوب
system رشته دستگاه
system طرز روش
system اصول وجود
system نظم ترتیب
system سازگان
the system of the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
system سامانه
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
c.g.s. system دستگاه سگث
value system نظام ارزشها
system جهاز
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
i.f.f. system دستگاه تشخیص
system سیستم
system نظام
system نظم منظومه
p system سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
system قاعده رویه
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system طرز اسلوب
system دستگاه
system سلسله رشته
system طریقه
system همستاد روش
system همست
system مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system منظومه
system مجموعه سازمان
system ترتیب
system روش اصول
system سازمان
system تشکیلات
system نظام سیستم
water damage خسارت اب دیدگی
water dog شناگر ماهر
water dog سگ ابی
cut water پیش دماغه
water disposal ساختن اگو
water cress شاهی اتی
water disposal اگوکشی
water cure اب درمان
water disposal فاضلاب
water cure علاج بااب معالجه بااب
water displacement زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
water dog سگ تربیت شده برای اوردن مرغ ابی
water driver مقنی
water gas گاز اب
water polo واترپلو
water polo واترپولو
water front جبهه رطوبتی
water polo بازی فوتبال ابی
water fowl پرنده ابی
water fowl مرغ ابی
water filter صافی اب
water fast پارچه شورنرو
water fast غیر قابل پاک شدن بوسیله اب
water fast رنگ نرو
water gauge اندازه اب نما
water polo بازی در استخربطول 02 تا 03 متر و عرض 8 تا 01 متر بین 2 تیم 7نفره
escaped water تلفات اب هنگام بهره برداری
water circulation گردش اب
water carrier دلو
water carriage حمل از راه اب
water car ارابه اب پاش
water car ارابه اب فروشان
water canteen قمقمه
eye water اب دیده
eye water اشک
eye water خلط چشم یکجورنوشابه الکلی که انرامیگویند
water pump تلمبه اب
water buffalo گاو میش اهلی شده اسیایی
water coiour ابرنگ
water pump پمپ اب
water colour ابرنگ
water lily نیلوفر ابی
water pressure فشار اب
crystal water اب تبلور
water cooling خنک کردن بااب
water proof دافع اب
water proof رطوبت ناپذیر
water cooling خنک کنندگی اب
water content درصد رطوبت
water container فرف اب
water colour نقاشی ابرنگی
water colour رنگاب
water displacement زهکشی کردن
cycle of water گردش اب در طبیعت
decline of water افت سطح ایستایی اب
water nymph حوری دریایی
water nymph الهه دریایی
dead water مانداب
water level تراز اب
dish water ابی که دران فرف شسته باشند
water jump چاله ابی در مسیر دو 0003 متربا مانع
water jump مانع ابی
water jacket صندوق اب
water jacket ابدان
dead in the water متوقف در اب
displeacement of water تغییر مکان اب
displeacement of water جابجایی اب
water moccasin مار سمی ابزی جنوب امریکا
water mill اسیاب
water meter اب سنج
water meter کنتور اب
water melon هندوانه
deionized water اب یون زدوده
water lowering زهکشی
water loss ابکاهی
water logging ابسیری
water line خط ابخور ناو
water pepper زنجبیل سگ
water level سطح اب
water level سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water mill اسیاب ابی
distillated water اب مقطر
distilled water اب مقطر
water pepper فلفل ابی
water pipe لوله اب
water guage فشار سنج اب
water glass شیشه مایع
water pipe تنبوشه
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
water glass لیوان اب
water glass اب شیشه
water plate بشقابی که ته ان دو طبقه وبرای انست که اب گرم درمیان ان بریزند...نگاه دارند
water point نقطه تقسیم اب
water glass شیشه محلول
water gauge اب پیم
water hammer ضربت قوج
water hammer ضربت قوچ
water injection پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
water hyacinth وردالنیل
dead in the water متوقف در دریا
water hyacinth سنبل ابی
water hole چاله اب
water hole سوراخ یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری اب دران باشد
water heater ابگرم کن
water heater فرف ابگرم کن
water hazard مانع ابی در مسیر گوی گلف
water hardening سختگردانی با اب
water pollution الودگی اب
water boy سقا
water cycle چرخه اب
lotic water اب روان
mains water لوله اب اصلی
make water ادرار کردن
pass water ادرار کردن
mean high water مد میانگین
mean high water اب بالای میانگین
mean low water جزر میانگین
mean low water اب پایین میانگین
swimming with water غرق اب
swimming with water پرازاب
surplus water ابهای مازاد
milk and water بی مزه
pore water اب منفذی
surplus water ابهای اضافی
light water اب معمولی
light water اب سبک
water skin مشک
ice water اب یخ
in deep water(s درسختی
in deep water(s در تقلا
in low water در تنگی مالی
industrial water اب صنعتی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com