Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
wave parameter
پارامتر موج
Other Matches
parameter
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameter
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
z parameter
پارامتر "زد"
parameter
ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
parameter
ضریب ثابت
parameter
نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
parameter
مقداری از یک مدار
parameter
مقدار ثابت
parameter
مقادیر ثابت درمعادلات
parameter
اماره جامعه
parameter
مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
h parameter
پارامترهای هیدرید
value parameter
پارامتر مقداری
y parameter
پارامتر چهار قطبی ایگرگ
parameter
شرح اندازه
parameter
اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
parameter
ولتاژ یا توان یک سیستم
parameter
وزن
parameter
کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
parameter
پارامتر
parameter
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
parameter
عامل
impact parameter
پارامتر ضرب شونده
refernce parameter
پارامتر مرجع
racah parameter
پارامتر راکاه
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
formmal parameter
پارامتر صوری
impact parameter
پارامتر برخورد
symbolic parameter
پارامتر نمادی
positional parameter
پارامتر وضعیتی
input parameter
پارامتر ورودی
input parameter
پارامتراولیه
deceleration parameter
پارامتراهستگی
deceleration parameter
پارامتر کند شدن
lattice parameter
پارامتر شبکه
linkage parameter
پارامتر پیوندی
shielding parameter
پارامتر حفافتی
variable parameter
پارامتر متغییر
adjustable parameter
پارامتر تنظیم پذیر
actual parameter
پارامتر واقعی
replaceable parameter
پارامتر جایگزینی
frequency parameter
پارامتر فرکانس
parameter estimation
تخمین پارامترها
parameter estimation
براوردپارامترها
parameter ram
حافظه با دستیابی پارامتری
passing parameter
پارامتر عبوری
parameter setting
پارامتر نشانی
positional parameter
پارامترمرتبهای
t parameter equipment circuit
مدار معادل به صورت " T "
wave
موج زدن
to wave away
باشاره دست بیرون کردن
the wave
دریا
wave
هیجان
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
موج رادیویی
wave off
فرود همراه با سایش
To wave at someone.
به کسی دست تکان دادن
wave
موج
wave
خیزاب
new wave
نیوویو
wave
فر موی سر دست تکان دادن
wave off
به زمین ساییده شدن هواپیما
wave
موجی بودن موج زدن
transient wave
موج سیار
transversal wave
موج عرضی
stationary wave
موج ایستاده
wander wave
امواج سیار
the wave heaves
خیزاب بلندمیشودومیافتد
wave train
قطار موج
wander wave
موج سیار
transient wave
امواج سیار
to wave farewell
باجنباندن دست بدرودگفتن دست خداحافظی تکان دادن
sine wave
موج سینوسی
pressure wave
موج فشار
progressive wave
موج پخش شونده
shell wave
صدای زوزه گلوله
shear wave
موج برشی
scheduled wave
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
sawtooth wave
جریان دندان ارهای
sawtooth wave
موج دنده ارهای
radio wave
موج رادیویی
sinusoidal wave
موج سینوسی
sky wave
موج فضایی
standing wave
موج نوساندار هوا که در اوج خلبان از ان استفاده میکند
stationary wave
موج ساکن
standing wave
موج ساکن
standing wave
موج ایستاده
square wave
باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
square wave
موج مربع
square wave
موج مربعی
square wave
موج چهار گوش
sky wave
امواج اسمانی
sky wave
موج یونکرهای
radio wave
امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
traveling wave
موج رونده
wave trap
موج ربا
wave radiation
تابش موج
wave propagation
حرکت موج
wave pressure
فشار حاصل از موج
wave period
زمان تناوب امواج دریا
wave of excitation
موج تهییج
wave motion
انتشار موج
wave motion
حرکت موج
wave motion
حرکت موجی
wave mecanics
مکانیک موجی
wave trough
نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
wave vector
بردار موج
to wave one's handkerchief
دستمال جیب خود را
[برای کسی]
تکان دادن
wave wall
دیوارموج
wave height
ارتفاعموج
wave clip
گیرهفر
wave base
سطحموج
translation wave
موجبرگردان
seismic wave
ارتعاشاتزمینلرزه
wind wave
موج باد
wind wave
خیز اب ناشی از باد
wind wave
موج ناشی از باد
wave winding
سیم پیچ موجدار
wave length
طول موج
wave celerity
سرعت موج
wave bands
باندهای موج
wave band
باند موج
wave band
دسته امواج رادیو
wave amplitude
دامنه موج
WAVE file
روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
velocity of a wave
سرعت پخش موج
wave propagation
انتشار موج
ultrashort wave
موج خیلی کوتاه
travelling wave
موج سیار
wave speed
سرعت موج
wave velocity
سرعت موج
wave kick
حرکت روی جلوی تخته موج با ضربه زدن یا کشیدن یک پادر موج
wave guide
موجبر
wave guide
هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
wave function
تابع موجی
wave front
جبهه موج
wave front
جبهه امواج رادیویی
wave frequency
بسامد موج
wave form
شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
wave form
شکل موج
wave equation
معادله موج
wave drag
پسای موج
transverse wave
موج عرضی
gun wave
موج ضربت دهانه لوله
cosine wave
موج کسینوسی
continuous wave
امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
continuous wave
موج پایدار
compression wave
موج فشاری
carrier wave
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
carrier wave
موج حامل
undamped wave
موج پایدار
burst wave
موج انفجار
burst wave
موج ترکش
bow wave
موج سینه
bow wave
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
damped wave
موج میرنده
damped wave
موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
de broglie wave
موج دوبروی
gun wave
موج دهانه لوله توپ
ground wave
موج زمینی
full wave
تمام موج
figer wave
فرانگشتی
electron wave
موج الکترونی
electromagnetic wave
موج الکترومغناطیسی
electromagnetic wave
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
electric wave
موج الکتریکی
diffracted wave
موج پراشیده
density wave
موج چگالی
bow wave
موج بالیستیکی جلو
bow wave
موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
shock wave
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
tidal wave
امواج جذر و مدی
tidal wave
پندام
tidal wave
سیلاب دریایی
tidal wave
موج کشند
medium wave
موج متوسط
long wave
موج بلند
sound wave
صوت
shock wave
موج ضربت
shock wave
موج ضربه
shock wave
موج ضربهای
boat wave
موج ناو گروه
boat wave
موج قایقها
sound wave
موج صوتی
blast wave
موج انفجار
beta wave
موج بتا
all wave receiver
رادیوی تمام موج
all wave antenna
انتن تمام موج
acoustic wave
صوت
acoustic wave
موج صوتی
short-wave
موج کوتاه
short wave
موج کوتاه
plane wave
موج مسطح
longitudinal wave
موج طولی
wave number
عدد موج
light wave
موج نوری
ionospheric wave
موج فضایی
ionospheric wave
موج یونکرهای
interference wave
موج انترفرنس
interference wave
موج مزاحم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com