Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
wave train
قطار موج
Other Matches
Does this train go to ... ?
آیا این قطار به ... میرود؟
train
ترن
train
عقبه یکان
train
بنه یکان
train
پیش قطار
train
نشانه رفتن
train
ورزش کردن
train
فرهیختن
train
پروردن ورزیدن
train
تربیت کردن
train
فریب اغفال
train
مسیرجریان کار
train
سلسله
train
رشته
train
تمرین
train
اماده کردن اسب
train
یک رشته موج
train
تعلیم دادن
train
اموزش دادن
train
بنه اماد
train
بنه دریایی
train
کاروان
train
تله
train
حیله
train
دنباله
train
کاراموزی کردن
train
قطار
train
دم
train
ازار
train
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
train
رشته سلسله
train
نظم ترتیب
train
متلزمین
underground train
ترنزیرزمینی
train station
ایستگاهقطار
power train
آموزشقدرت
passenger train
قطارمسافربری
commuter train
قطارمسافربری
freight train
قطار باری
boat train
ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
electric train
قطار برقی
electric train
ترن برقی
unit train
بنه اماد یکان
toilet-train
آموزشدادنبهبچهبرایکنترلادرارومدفوع
cogging train
مسیر اولیه
intercity train
قطار بین شهری
a thorugh train
قطار بدون توقف
When is the last train to Oxford?
چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
breaking down train
راه اولیه
burning train
مسیر انفجار سیکل انفجار
When is the next train to Oxford?
چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
intercity train
قطار بین شهری با توقف
Is there a train to the airport?
آیا برای فرودگاه قطار هست؟
gravy train
<idiom>
The train came in on time .
قطار به موقع رسید ( سروقت )
When wI'll the train arrive ?
چه وقت قطار می آید ؟
unit train
بنه یکان
train priter
چاپگرقطاری
train path
اجازه عبور ترن روی یک خط
omnibus train
قطاریکه هر ایستگاهی می ایستد
powder train
فتیله باروتی
powder train
مدار خرج مدار باروت
pulse train
سلسله تپش ها
train headway
فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
train of thought
رشته افکار
train of waves
قطار موج
train oil
روغن بالن
train oil
روغن نهنگ
limited train
قطارمحدود
limited train
قطاریکه یک عده محدودی مسافر می پذیرد
impluse train
پالس
explosive train
فتیله انفجاری
explosive train
مدار انفجار مسیر انفجار
express train
قطارویژه تندرو
train priter
چاپگر سلسلهای
igniter train
مدار مشتعل کننده
igniter train
مدار اتش
i lost the train
به قطار نرسیدم
i lost the train
قطار را از دست دادم
igniter train
مجموعه چاشنی
impluse train
توالی ایمپولز
parliamentary train
قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
train
[teach]
تعلیم دادن
train
[teach]
یاد دادن
pulse train
قطار تپشها
When does the train arrive?
قطار کی می رسد؟
boat train
[خط ]
قطار با ارتباط به کشتی
[برای سفر]
goods train
قطار حمل کالا
goods train
قطار باربری
train
[teach]
آموزش دادن
train
[teach]
تربیت کردن
gravy train
منبع درامد بدون زحمت
train ride
گردش با قطار
burning train
مسیر اشتعال
train
[teach]
اموزاندن
train
[teach]
درس دادن
blooming train
مسافت نورد
train journey from ... over ... to ...
مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
battering train
توپخانه محاصره
gravy train
منبع در امد نامشروع
There is a train to London at 8.
یک قطار برای شهر اختر در ساعت 8 هست؟
I'd like a train timetable.
من برنامه حرکت قطارها را می خواهم.
train
[teach]
تدریس کردن
train driver
راننده قطار
Is this the train to Liverpool?
آیا این قطار شهر لیورپول است؟
accomodation train
راه آهنی که در ایستگاه های مختلف توقف میکند
the train runs without a stop
قطار بدون ایست
the train runs without a stop
میرود
train lighting battery
باتری روشنایی ترن
She interrupted the train of my thoughts.
رشته افکارم را پاره کرد
The train was 10 minutes late.
قطار 10 دقیقه دیر رسید
Is the train from Leeds late?
آیا قطار شهر لیدز تاخیر دارد؟
cogging mill train
مسیر دستگاه نورد شمش
Is this the right platform for the train to London?
آیا این سکوی قطار لندن است؟
Your train will leave from platform 8.
قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
How long does the train stop here?
چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Does the train stop in London?
آیا قطار در لندن توقف دارد؟
Is there train running on time?
آیا قطاری که به موقع رفت و برگشت کند دارید؟
Luchily for me the train was late.
خوش شانسی آوردم قطار دیر رسید
The train ran off the rails.
قطار از خط خارج شد
troop train ration
جیره طبخی بین راه
When does the train
[bus]
to ... depart?
قطار
[اتوبوس]
به ... کی حرکت می کند؟
troop train ration
جیره بین راه
train operator
[American E]
راننده قطار
What platform does the train to York leave from?
قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
What platform does the train from York arrive at?
قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
Drop me off in front of the train station!
من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
Change at London and get a local train.
در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
What time does the train arrive in London?
چه وقت قطار به لندن می رسد؟
We rushed ( hurried ) back to the train station.
با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
Consider yourself lucky
[fortunate]
(that) you weren't on the train at that time.
شما باید خودتان را خوش شانس
[خوشبخت]
در نظر بگیرید
[که]
در آن زمان در قطار نبودید.
wave
موج
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
To wave at someone.
به کسی دست تکان دادن
wave off
فرود همراه با سایش
new wave
نیوویو
wave off
به زمین ساییده شدن هواپیما
the wave
دریا
to wave away
باشاره دست بیرون کردن
wave
فر موی سر دست تکان دادن
wave
هیجان
wave
موج رادیویی
wave
موجی بودن موج زدن
wave
موج زدن
wave
خیزاب
wave radiation
تابش موج
diffracted wave
موج پراشیده
wave propagation
حرکت موج
wave propagation
انتشار موج
wave parameter
پارامتر موج
wind wave
خیز اب ناشی از باد
wave period
زمان تناوب امواج دریا
wave trap
موج ربا
wave trough
نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
translation wave
موجبرگردان
damped wave
موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
de broglie wave
موج دوبروی
density wave
موج چگالی
wind wave
موج باد
wind wave
موج ناشی از باد
seismic wave
ارتعاشاتزمینلرزه
wave winding
سیم پیچ موجدار
wave vector
بردار موج
wave pressure
فشار حاصل از موج
wave of excitation
موج تهییج
wave function
تابع موجی
wave front
جبهه موج
wave front
جبهه امواج رادیویی
wave frequency
بسامد موج
wave form
شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
wave form
شکل موج
wave equation
معادله موج
wave drag
پسای موج
wave velocity
سرعت موج
wave speed
سرعت موج
wave guide
هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
wave guide
موجبر
wave number
عدد موج
wave motion
انتشار موج
wave motion
حرکت موج
wave motion
حرکت موجی
wave mecanics
مکانیک موجی
wave length
طول موج
wave kick
حرکت روی جلوی تخته موج با ضربه زدن یا کشیدن یک پادر موج
wave celerity
سرعت موج
damped wave
موج میرنده
sound wave
موج صوتی
to wave one's handkerchief
دستمال جیب خود را
[برای کسی]
تکان دادن
tidal wave
امواج جذر و مدی
shock wave
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock wave
موج ضربت
shock wave
موج ضربه
shock wave
موج ضربهای
short wave
موج کوتاه
short-wave
موج کوتاه
acoustic wave
موج صوتی
tidal wave
پندام
sound wave
صوت
long wave
موج بلند
medium wave
موج متوسط
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com