English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (7 milliseconds)
English Persian
we had coffee of a kind یکجورقهوهای داشتیم یاخوردیم
Other Matches
coffee قهوه
I'd like some coffee. من یه مقدار قهوه میخواهم.
coffee درخت قهوه
I could do with a cup of coffee. از یک فنجان قهوه بدم نمی آید
black coffee قهوه بدون شیر
white coffee قهوه با شیر
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
iced coffee قهوه سرد
white coffee شیرقهوه
black coffee قهوه سیاه
decaffeined coffee قهوه بدون کافئین
coffee tree درخت قهوه
coffee shop رستوران
coffee shop قهوه خانه
coffee morning آنچهدرصبحدرخانهافرادرویدهد
coffee bean دانهدرختقهوه
irish coffee قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
coffee break تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee break تنفس
coffee breaks تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee breaks تنفس
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
coffee mills قهوه خرد کن
coffee pots قهوه جوش
coffee pots کتری قهوه
coffee pots قهوه ساز
coffee pots قوری قهوه
coffee mug لیوانقهوه
coffee spoon قاشققهوه
coffee bar محلفروشقهوهواسنک
coffee room اطاق ناهارخوری درمهمانخانه
coffee room خوارک خانه
coffee and milk قهوه و شیر
coffee grinders حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee and milk شیر قهوه
coffee grinder حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee table میزپیشدستی
coffee tables میزپیشدستی
black coffee قهوه تلخ
black coffee قهوه بی شیر
coffee grounds تفاله قهوه
coffee house قهوه خانه
coffee roaster قهوه بوده
coffee roaster اسباب بودادن قهوه
coffee berry بن قهوه
coffee berry دانه قهوه
Would you care for a cup of coffee? آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
coffee-table book کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
coffee-table books کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
espresso coffee maker قهوهجوش
Neapolitan coffee maker قهوهسازناپلی
to pulp coffee beans دانههای قهوه را مغز کن
The coffee is piping hot. این قهوه خیلی داغ است
vacuum coffee maker تخلیهقهودرستکن
A strong (weak)coffee (tea,etc. ) قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
automatic filter coffee maker صافیقهوهجوشاتوماتیک
one of a kind <adj.> یگانه
He's one of a kind. او [مرد] آدمی منحصر به فرد است.
in kind <idiom> به طریقی مشابه
a kind [of] نوعی [از]
four-of-a-kind چهارنوعازیکعدد
It is very kind of you . لطف دارید
one of a kind <adj.> بیمانند
of the same kind از همان نوع
some kind [of] یک نوعی [از]
three-of-a-kind سهنوعازیکعدد
one of a kind <adj.> یکتا
one of a kind <adj.> بی نظیر
one of a kind <adj.> بی همتا
to be kind to... مهربان بودن نسبت به ....
he was very kind indeed واقعابسیار مهربانی کرد
it is of a different kind یک جو ردیگر است
it is of a different kind نوعی دیگراست
it is of a different kind قسم دیگری است
it is very kind of you خیلی التفات کردید
kind بامحبت
kind مهربانی شفقت امیز
kind of تاحدی
kind of تا درجهای
kind غیرنقدی مهربان
in kind بعین
in kind عینا
in kind جنسا
i kind of liked it من تا اندازهای انرا دوست داشتم
he was very kind indeed راستی چه اندازه مهربان بود
how kind he is چقدرمهربان است چه مهربان است
i said nothing of the kind هیچ همچو چیزی
i said nothing of the kind نگفتم
in kind بجنس
kind regards سلام
kind قسم
kind گونه
so let us always be kind پس بیایید
kind نوع
i kind of liked it میشود گفت دوست داشتم
kind جور
kind جنس گروه
kind دسته
kind regards درود
kind کیفیت
kind جنسی
of what kind is it ? چگونه است
of what kind is it ? چه قسم است
of what kind is it ? چه جوراست
so let us always be kind پیوسته مهربان باشیم
collision of the first kind برخورد نوع اول
collision of the second kind برخورد نوع دوم
kind-hearted مهربان
kind hearted خوش قلب
kind hearted مهربان
benefit in kind نفع جنسی
kind-hearted خوش قلب
some kind of sickness یک نوعی از بیماری
kind of funny یک جوری بامزه
human kind نوع بشر
kind heartedness مهربانی
kind heartedness خوش قلبی
they differ in kind جنس یاچگونگی انهاباهم فرق دارد
taxes in kind مالیات جنسی
they differ in kind جنساباهم فرق دارند
payment in kind پرداخت غیرنقدی
payment in kind پرداخت جنسی
quarters in kind منازل سازمانی
quarters in kind مسکن مجانی
ration in kind معادل جیره
ration in kind جیره معادل یاجانشین
what kind of a bird is that ? چه جور مرغی است
these kind of men اینجو رمردمان
transportation in kind وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
kissing kind درحال اشتی
imeant that he is kind مقصودم اینست که ادم مهربانی است
They act after their kind. جنس خود رفتار می کنند.
human kind جنس ادمی
what kind of a bird is that ? چه قسم پرنده ایست
in a kind (sort) of way <idiom> یک کمی
kissing kind باهم دوست
tax in kind مالیات جنسی
the bird kind جنس پرنده
they act after their kind به ایین
i repaid his kindress in kind مهربانی او را عینا` تلافی کردم
He is a man with a kind heart. قلب مهربان ورئوفی دارد
He has a harsh exterior but a kind heart. ظاهرش خشن است ولی قلبش مهربان است
It goes against the grain to pay these sums (that kind of money). من که زورم می آید ازاین پولها بدهم
What kind of talk is that ? I object to your remarks (state ments) این چه فرمایش است می فرمایید ! ( در مقام اعتراض )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com