English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (5 milliseconds)
English Persian
weather هوا
weather تغییر فصل
weather اب و هوا باد دادن
weather در معرض هواگذاشتن
weather تحمل یابرگزارکردن
weather جو
weather جوی
weather هواشناسی
weather اوضاع جوی
weather به سمت باد
weather اب و هوا
Other Matches
to weather something چیزی را در معرض [ آب و] هوا گذاشتن
under the weather <idiom> ناخوش بودن
Weather you like it or not. چه بخواهی چه نخواهی
all weather همه هوایی
under the weather درسختی یابدبختی
weather deck پل باز
weather helm تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
weather glass هواسنج میزان الهوا
weather helm سکان سمت باد
weather intelligence اطلاعات هواشناسی
weather map نقشه هواشناسی
weather deck عرشه باز
weather beaten افتاب زده
weather deck عرشه بدون سقف کشتی
weather code پیام رمز هواشناسی یاهواسنجی
weather cock باد نما ادم دمدمی مزاج
weather central مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
weather bureau اداره هواشناسی
weather bound ممنوع ازحرکت بواسطه بدی هوا منتظرهوای خوب
weather board تخته سرازیری که دم دراطاق می گذارند
weather board تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
weather moulding سنگی که اب باران راردمیکند
weather moulding ابریز
weather observation مشاهدات جوی
muddy weather هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود [هوا و فضا]
to weather something in winter چیزی را در معرض [ آب و] هوای زمستانی گذاشتن
to grumble about the weather مورد هوا گله کردن
weather forecaster هواشناس
weather radar رادارآبوهوا
present weather هوایکنونی
weather worn تحت تاثیر هوا در امده
weather wise مطلع
weather wise وارد بجریانات روز
weather wise هوا شناس
weather stained هوا خورده ورنگ پریده
weather side سمت بادگیر
weather proof محفوظ از اثرهوا هوا نخور
weather permitting اگر هوا بگذارد
weather observation مشاهدات هواشناسی دیدبانی جوی
weather beaten در اثر اب و هوا فاسد یازمخت شده
weather-vane الت بادنما
fair-weather نیم راه
fair-weather درخورهوای صاف
adverse weather هوای نامساعد
all weather fighter هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
all weather fighter هواپیمای همه هوایی
all weather hood کلاهک مخصوص هوا
aviation weather مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
broken weather هوای بی قرار
fair-weather بی وفا
fair-weather خوب هنگام هوای صاف
weather-vanes الت بادنما
weather forecast پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather station ایستگاه هوا شناسی
weather station ایستگاه هواشناسی
weather stations ایستگاه هوا شناسی
weather vane الت بادنما
weather stations ایستگاه هواشناسی
elements of weather عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی
fair weather دارای هوای صاف
fair weather مناسب برای
how fine the weather is چقدرهوالطیف است چه هوای لطیفی است
queen's weather هوای باز
queen's weather جای افتابی
inclement weather هوای بسیار سرد یا طوفانی
oh what a nasty weather اه
queen's weather افتاب
oh what a nasty weather چه هوای کثیفی است
how fine is the weather چقدرهوالطیف است چه هوای لطیفی است
heavy weather هوای طوفانی
heavy weather هوای خراب
fair weather بی وفا
fair weather نیم راه
foul weather هوای خراب
foul weather هوای نامساعد
proof weather هوا پایدار
fair-weather friend آدم بی وفا
feel a bit under the weather <idiom> [یک کم احساس مریضی کردن]
the weather inclines to fair هوا میخواهد باز شود هوادارد باز میشود
fair-weather friend رفیق نیمه راهه
The sun is all the more welcome. In this cold weather. دراین هوای سرد آفتاب می چسبد
fair-weather friend <idiom> شخصی که تنها دوست است
It is foul weather today . امروز هوا خیلی گند است
Beautiful music ( weather ) . موسیقی ( هوای ) قشنگ
we made heavy weather of it انرا خیلی سخت دیدیم
all weather air station ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
It is splendid weather for swimming. این هوا برای شنا جان میدهد
present state of weather وضعهوایکنونی
Today's weather is mild by comparison. در مقایسه هوای امروز ملایم است.
I dont feel well. I feel under the weather. حالش طوری نیست که بتواند کار کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com