Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
weather deck
عرشه بدون سقف کشتی
weather deck
عرشه باز
weather deck
پل باز
Other Matches
under the weather
درسختی یابدبختی
weather
اوضاع جوی
weather
هواشناسی
weather
جوی
weather
تحمل یابرگزارکردن
weather
جو
weather
در معرض هواگذاشتن
weather
هوا
weather
تغییر فصل
weather
به سمت باد
weather
اب و هوا
weather
اب و هوا باد دادن
to weather something
چیزی را در معرض
[ آب و]
هوا گذاشتن
under the weather
<idiom>
ناخوش بودن
Weather you like it or not.
چه بخواهی چه نخواهی
all weather
همه هوایی
weather board
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
weather beaten
افتاب زده
how fine the weather is
چقدرهوالطیف است چه هوای لطیفی است
weather board
تخته سرازیری که دم دراطاق می گذارند
weather bound
ممنوع ازحرکت بواسطه بدی هوا منتظرهوای خوب
weather bureau
اداره هواشناسی
weather beaten
در اثر اب و هوا فاسد یازمخت شده
queen's weather
هوای باز
foul weather
هوای نامساعد
foul weather
هوای خراب
fair weather
نیم راه
fair weather
بی وفا
fair weather
مناسب برای
fair weather
دارای هوای صاف
elements of weather
عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی
heavy weather
هوای خراب
queen's weather
جای افتابی
queen's weather
افتاب
proof weather
هوا پایدار
oh what a nasty weather
چه هوای کثیفی است
oh what a nasty weather
اه
present weather
هوایکنونی
how fine is the weather
چقدرهوالطیف است چه هوای لطیفی است
heavy weather
هوای طوفانی
inclement weather
هوای بسیار سرد یا طوفانی
weather central
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
weather stained
هوا خورده ورنگ پریده
weather wise
هوا شناس
weather wise
وارد بجریانات روز
weather wise
مطلع
weather worn
تحت تاثیر هوا در امده
weather radar
رادارآبوهوا
weather forecaster
هواشناس
to grumble about the weather
مورد هوا گله کردن
to weather something in winter
چیزی را در معرض
[ آب و]
هوای زمستانی گذاشتن
muddy weather
هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود
[هوا و فضا]
weather side
سمت بادگیر
weather proof
محفوظ از اثرهوا هوا نخور
weather permitting
اگر هوا بگذارد
weather cock
باد نما ادم دمدمی مزاج
weather code
پیام رمز هواشناسی یاهواسنجی
weather glass
هواسنج میزان الهوا
weather helm
تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
weather helm
سکان سمت باد
weather intelligence
اطلاعات هواشناسی
weather map
نقشه هواشناسی
weather moulding
سنگی که اب باران راردمیکند
weather moulding
ابریز
weather observation
مشاهدات جوی
weather observation
مشاهدات هواشناسی دیدبانی جوی
weather station
ایستگاه هواشناسی
weather forecast
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
all weather fighter
هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
weather vane
الت بادنما
all weather fighter
هواپیمای همه هوایی
all weather hood
کلاهک مخصوص هوا
aviation weather
مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
broken weather
هوای بی قرار
weather station
ایستگاه هوا شناسی
adverse weather
هوای نامساعد
weather stations
ایستگاه هوا شناسی
weather stations
ایستگاه هواشناسی
fair-weather
خوب هنگام هوای صاف
weather-vane
الت بادنما
weather-vanes
الت بادنما
fair-weather
درخورهوای صاف
fair-weather
بی وفا
fair-weather
نیم راه
well deck
پل فرورفته
deck
سکوی موتور
deck
سکوی جلوی تانک
deck
عرشه ناو
deck
پل کشتی
well deck
پل بارگیری
deck
مقر
on deck
در انتظار نوبت شنا
on deck
دونده منتظر نوبت
under deck
زیر عرشه
the deck was a
عرشه کشتی را اب فراگرفته بود
deck
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
deck
درایو نوار مغناطیسی
on the deck
پرواز در حداقل ارتفاع مجاز
on the deck
در روی عرشه
on deck
روی عرشه
well deck
عرشه بارگیری
deck
دستینه دسته
deck
عبورگاه
deck
عرشه
deck
یکدسته ورق
deck
پوشاندن
deck
عرشه دار کردن
deck
: اراستن زینت کردن
deck
کف سطح
on the deck
روی عرشه ناو
deck
عرشه کشتی
deck
: عرشه
fair-weather friend
آدم بی وفا
It is foul weather today .
امروز هوا خیلی گند است
fair-weather friend
رفیق نیمه راهه
fair-weather friend
<idiom>
شخصی که تنها دوست است
the weather inclines to fair
هوا میخواهد باز شود هوادارد باز میشود
feel a bit under the weather
<idiom>
[یک کم احساس مریضی کردن]
It is splendid weather for swimming.
این هوا برای شنا جان میدهد
we made heavy weather of it
انرا خیلی سخت دیدیم
all weather air station
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
Beautiful music ( weather ) .
موسیقی ( هوای ) قشنگ
present state of weather
وضعهوایکنونی
The sun is all the more welcome. In this cold weather.
دراین هوای سرد آفتاب می چسبد
flight deck
پل پرواز
deck hands
جاشو
pectoral deck
دکسینهای
on-deck circle
دررویدایره
observation deck
میزمشاهدات
landing deck
غرشهفرود
flight deck
عرشه پرواز
car deck
محلپارککردنماشین
bottom deck
کفسطح
deck hand
ملوان ساده
deck hand
جاشو
deck hands
ملوان ساده
deck plan
افق پل کشتی
promenade deck
عرشهتفریحی
control deck
کنترلعرشه
deck chair
صندلی حصیری تاشو
deck crane
بالابرعرشه
top deck
سرورق
tape deck
نوار ران
tape deck
نوارچرخان
tape deck
نوار چرخان
hit the deck
<idiom>
از خواب بیدار شدن
quarter-deck
ربععرشه
flight deck
عرشه ناو هواپیمابر
deck head
سقف
deck department
قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
deck department
قسمت اداری ناو
deck cargo
بار روی عرشه
flighty deck
اطاق پرواز
flush deck
پل سرتاسری
deck cargo
بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
deck board
کف یا رویه پالت حمل مهمات
deck board
کف پالت
deck alert
حالت اماده باش در روی عرشه
freeboard deck
عرشهای که در زیران ساختمانهای غیر قابل نفوذ اب قرارگرفته
gallery deck
پل تشریفات
half deck
نیمه پل
half deck
پل فرعی
deck gang
ملوان
double deck
دوطبقه دوعرشه
deck switch
کلید گروهی
deck house
اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
deck load
وسایل روی پل کشتی
deck load
فرفیت عرشه
deck log
دفتر وقایع ناو
deck log
دفتر وقایع دریانوردی
deck of a bridge
صفحه پل
deck of a bridge
کف پل
deck pads
زیرپایی
deck pads
پادری عرشه ناو
deck plan
صفحه پل کشتی
deck gang
ملوان پل کشتی
deck seamanship
ملوان پل کشتی
deck spillway
تاوه سرریزان
hangar deck
پل اشیانه
poop deck
بالاترین پل پاشنه
tank deck
شاسی تانک
officer of the deck
افسر نگهبان عرشه ناو
bridge deck
بدنه پل
orlop deck
عرشه زیرین کشتی جنگی
pin deck
قسمت زیر میلههای بولینگ
poop deck
عرشه کوچک فوقانی کشتی
binary deck
دستینه دودویی
protective deck
پل زره پوش ناو
protective deck
پل حفافتی نا
quarter deck
پاشنه
splinter deck
پل زره پوش ناو
sun deck
عرشه افتاب گیر کشتی
sun deck
ایوان افتابگیر
twin deck
پل دو طبقه ناو
upper deck
پل بالایی
middle deck
پل میانی
main deck
پل اصلی
hurricane deck
عرشه سبک فوقانی کشتی
deck alert
اماده باش عرشه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com